Friday, January 18, 2019

فیلم/ در حاشیه بازدید نوبخت از جنوب کرمان وصحنه ای که همه را خجالت زده کرد!

فیلم/ در حاشیه بازدید نوبخت از جنوب کرمان وصحنه ای که همه را خجالت زده کرد!


 

از نامه دست‌نویس محمد نجفی، وکیل زندانی:

از نامه دست‌نویس محمد نجفی، وکیل زندانی:
«به نام سرباز گمنام امام زمان و به نام ولی مطلقه فقیه آقای خامنه‌ای علاوه بر سلول انفرادی ... به طور ویژه مورد شکنجه روانی و ناموسی قرار گرفتم که از بیان آن در این مجال شرم دارم.»
روز سه شنبه، ۲۵ دی‌ماه ۹۷، در حاشیه برگزاری جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات علیه محمد نجفی، وکیل دادگستری محبوس در زندان اراک، رفتار نامناسب مامور اعزام محمد نجفی با خانواده و علی‌الخصوص همسر وی موجب ایجاد تنش و درگیری در ورودی دادگاه شد.
گفته می‌شود این اقدام زمانی اتفاق افتاد که همسر آقای نجفی با دیدن وی قصد داشت از نزدیک با ایشان دیدار کنند که مامور اعزام با دست به سینه همسر محمد نجفی ضربه زده و وی را به عقب رانده است.
این رفتار ناشایست مامور اعزام که بر خلاف معمول لباس شخصی به تن داشته و فاقد اتیکت هویت نیز بوده است در حضور سایر اعضای خانواده محمد نجفی و همسر وی صورت گرفته و باعث بروز تنش و تشنج شد.
- در جمهوری اسلامی شکنجه زندانیان و خانواده‌های آنان رواج دارد اما مسئولان این شکنجه‌ها و بی‌احترامی‌ها را درگیری در زمان جابجایی متهم می‌نامند.
زمانی که با یک وکیل دادگستری و خانواده‌اش چنین برخورد می‌شود قیاس بفرمایید با کارگران و افراد گمنام چگونه برخورد شده است

در سرزمینی که کودک از بی نانی خودکشی می کند...

در سرزمینی که کودک از بی نانی خودکشی می کند...

ایران همچنان در غزه خانه‌سازی می‌کند؛ اهدای خانه‌های ۱۴۵ متری به زندانیان سابق حماس

گزارش |
ایران همچنان در غزه خانه‌سازی می‌کند؛ اهدای خانه‌های ۱۴۵ متری به زندانیان سابق حماس
وب‌سایت وزارت امور زندانیان حماس گزارش داده که این آپارتمان‌ها ۱۴۵ متر مربع مساحت دارند و در برجی با نام الصلحی واقع‌ هستند که از سوی جمهوری اسلامی ایران ساخته شده است. مقام‌های این گروه گفته‌اند این اولین مرحله از برنامه‌های این‌چنینی است که از سوی ایران حمایت می‌شود.
پاییز سال گذشته میلادی مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، گفته بود رهبر جمهوری اسلامی «باید تصمیم بگیرد که آیا هزینه کردن پول مردم ایران برای خود مردم ایران مهم‌تر است، یا برای ابداع روش‌های جدید تامین مالی بشار اسد، حزب الله، حماس، یا دیگر تروریست‌ها.»

چرا سکوت...!؟

چرا سکوت...!؟
عسل محمدی گفته حاضر است در باره مشاهدات و شنیده هایش در باره شکنجه سپیده قلیان شهادت دهد.
سپیده قلیان گفته است حاضر است در باره شکنجه اسماعیل بخشی شهادت دهد.
اسماعیل بخشی در یک نامه سرگشاده پرده از شکنجه هایش در دوران بازداشت در وزارت اطلاعات برداشته است.
از علی نجاتی خبری نیست. خانواده و دوستان و همکارانش نگران هستند.
کارگران هفت تپه و فولاد خوزستان و معلمان و ... «مدنی ترین» نوع اعتراض و اعتصاب را برای رسیدن به «حقوق اولیه» خود در پیش گرفته اند.
این ها همه نمونه هایی از «شجاعت مدنی» زیر پوست شهر و بر علیه «ترس»ی است که حکومت میخواهد در جامعه نهادینه کند.
افراد و جریان های سیاسی آیا در این مقاومت های مدنی کمترین نشانه ای از آنچه «خطر سوریه ای شدن» می خواندند، می بینند؛ پس چرا حمایتی نمی کنند؟ آیا آنها به جز صندوق رای و انتخابات راه دیگری برای تغییر نمی شناسند!؟ آنها که سخن از جامعه محوری می زنند چرا سکوت کرده اند!؟

اهدای آپارتمان به زندانیان فلسطینی از سرمایه ملت ایران به گزارش خبرگزاری‌ها، سازمان فلسطینی حماس روز پنجشنبه از خانه‌های اهدایی جمهوری اسلامی برای زندانیان سابق فلسطینی که در اسراییل زندانی بودند، رونمایی کرد. وزارت زندانیان حماس اعلام کرد به ۲۶ نفر از این افراد به قید قرعه آپارتمان داده می‌شود. این در حالی‌ست که در تجمعات اعتراضی بارها و بارها مردم به کمک جمهوری اسلامی به گروه‌های لبنانی و فلسطینی انتقاد کرده‌اند. در تجمعی در تهران حتی شعار «مرگ بر فلسطین» نیز شنیده شد. گروه حماس در لیست تروریستی آمریکا و اروپا قرار دارد. در حالیکه ایرانیان زیادی هستند که از بدیهی‌ترین و ابتدایی‌ترین امکانات زندگی نیز محروم هستند پیدا نیست جمهوری اسلامی بر اساس چه درکی از منافع ملی به گروهی چون حماس کمک می‌کند. کمک به گروه حماس البته از سال‌ها قبل آغاز شده است. در سال ۲۰۰۶ در تهران «منوچهر متکی» در کنفرانسی به نام «سومين کنفرانس بين المللی قدس و حمايت از حقوق مردم فلسطين» از کمکی ۵۰ میلیون دلاری به گروه حماس گفت. در همان سال ۱۳۸۵ بود که گروه حماس پس از سفر «اسماعیل هنیه» - از اعضای برجسته گروه حماس – به تهران که سفری «تاریخی و موفقیت آمیز» قلمداد شده بود، از کمک ۲۵۰ میلیون دلاری جمهوری اسلامی گفت. همینجا توقف کنیم و به سخنان «عبدالله سامری» - نماینده خرمشهر در مجلس شورای اسلامی – توجه کنیم که گفته بود: «متاسفانه اعتبارات بازسازی برای شهر خرمشهر از سال ۱۳۸۶ قطع شد. متاسفانه بازسازی مناطق جنگ زده یک پروسه کاملا ناموفق بوده و هیچیک از دولتهای بعد از جنگ در رسیدن به اهداف اصلی خود در بازسازی موفق عمل نکردند». درواقع در همان سال‌های که به گفته نماینده خرمشهر کمک به بازسازی خرمشهر قطع شد، کمک به گروه حماس آغاز شد! در سال ۱۳۸۹ نیز سندی از مجموعه اسناد وبسایت ویکی لیکس افشا می‌کرد که ایران ماهانه ۲۵ میلیون دلار به گروه حماس کمک می‌کند. این ادعا زمانی تقویت می‌شود که سخنان علی لاریجانی را به یاد بیاوریم که در سال ۹۱ گفته بود: «ما افتخار می‌کنیم که به فسلطینیان کمک می‌کنیم. ملت فلسطین به جلسه و سخنرانی نیاز ندارد،‌ بلکه کمک نظامی می‌خواهد». در سال ۱۳۹۴ نیز «محمد فتحعلی» - سفیر جمهوری اسلامی در لبنان - اعلام کرد: «تصمیم گرفتیم به هر خانواده شهدای انتفاضه در قدس، مبلغ هفت هزار دلار تقدیم کنیم». هدیه‌ای که از سرمایه ملی ایرانیان به گروه‌های فلسطینی، تقدیم می‌شود. خشم مردم ایران از جمهوری اسلامی کاملا قابل درک است

اهدای آپارتمان به زندانیان فلسطینی از سرمایه ملت ایران
به گزارش خبرگزاری‌ها، سازمان فلسطینی حماس روز پنجشنبه از خانه‌های اهدایی جمهوری اسلامی برای زندانیان سابق فلسطینی که در اسراییل زندانی بودند، رونمایی کرد.
وزارت زندانیان حماس اعلام کرد به ۲۶ نفر از این افراد به قید قرعه آپارتمان داده می‌شود.
این در حالی‌ست که در تجمعات اعتراضی بارها و بارها مردم به کمک جمهوری اسلامی به گروه‌های لبنانی و فلسطینی انتقاد کرده‌اند. در تجمعی در تهران حتی شعار «مرگ بر فلسطین» نیز شنیده شد.
گروه حماس در لیست تروریستی آمریکا و اروپا قرار دارد.
در حالیکه ایرانیان زیادی هستند که از بدیهی‌ترین و ابتدایی‌ترین امکانات زندگی نیز محروم هستند پیدا نیست جمهوری اسلامی بر اساس چه درکی از منافع ملی به گروهی چون حماس کمک می‌کند. کمک به گروه حماس البته از سال‌ها قبل آغاز شده است.
در سال ۲۰۰۶ در تهران «منوچهر متکی» در کنفرانسی به نام «سومين کنفرانس بين المللی قدس و حمايت از حقوق مردم فلسطين» از کمکی ۵۰ میلیون دلاری به گروه حماس گفت.
در همان سال ۱۳۸۵ بود که گروه حماس پس از سفر «اسماعیل هنیه» - از اعضای برجسته گروه حماس – به تهران که سفری «تاریخی و موفقیت آمیز» قلمداد شده بود، از کمک ۲۵۰ میلیون دلاری جمهوری اسلامی گفت.
همینجا توقف کنیم و به سخنان «عبدالله سامری» - نماینده خرمشهر در مجلس شورای اسلامی – توجه کنیم که گفته بود: «متاسفانه اعتبارات بازسازی برای شهر خرمشهر از سال ۱۳۸۶ قطع شد. متاسفانه بازسازی مناطق جنگ زده یک پروسه کاملا ناموفق بوده و هیچیک از دولتهای بعد از جنگ در رسیدن به اهداف اصلی خود در بازسازی موفق عمل نکردند».
درواقع در همان سال‌های که به گفته نماینده خرمشهر کمک به بازسازی خرمشهر قطع شد، کمک به گروه حماس آغاز شد!
در سال ۱۳۸۹ نیز سندی از مجموعه اسناد وبسایت ویکی لیکس افشا می‌کرد که ایران ماهانه ۲۵ میلیون دلار به گروه حماس کمک می‌کند. این ادعا زمانی تقویت می‌شود که سخنان علی لاریجانی را به یاد بیاوریم که در سال ۹۱ گفته بود: «ما افتخار می‌کنیم که به فسلطینیان کمک می‌کنیم. ملت فلسطین به جلسه و سخنرانی نیاز ندارد،‌ بلکه کمک نظامی می‌خواهد».
در سال ۱۳۹۴ نیز «محمد فتحعلی» - سفیر جمهوری اسلامی در لبنان - اعلام کرد: «تصمیم گرفتیم به هر خانواده شهدای انتفاضه در قدس، مبلغ هفت هزار دلار تقدیم کنیم».
هدیه‌ای که از سرمایه ملی ایرانیان به گروه‌های فلسطینی، تقدیم می‌شود. خشم مردم ایران از جمهوری اسلامی کاملا قابل درک است.


اینها بریده هایی از خاطرات «هاشمی رفسنجانی» اند. بیش‌ترشان در سال‌های میانی و اواخر دهه شصت در سال‌های جنگ ثبت شده‌اند. • آقای «عباس واعظ طبسی»، [تولیت آستان قدس رضوی] و فرزندش آمدند. از سفر به لندن و عمل جراحی پای‌اش راضی است. تحت تأثیر نظم و پیشرفت آنها قرار گرفته است. - ۲۷ مهر ۷۱ "• آقای «آذری [قمی]» آمد و درخواست ارز برای معالجهٔ پروستات در لندن داشت. برای آقای «مهدوی [کنی]» هم به خاطر کسالت قلبی، گفته شد در لندن جا رزرو کنند." - ۱۹ اذر ۶۴ • آقای «دعاگو» آمد. از کیفیت معالجه‌اش در لندن گفت. سرطان داشته و با شیمی‌درمانی معالجه شده. راضی است. موهایش در اثر معالجه ریخته‌است. از نتایج معالجه در مدت اقامت، پیشنهاد جلوگیری از اعزام دانشجو به خارج را داشت که ارز آن را صرف تأمین استاد در داخل کنیم. - ۳۱ خرداد ۶۵ "• شب درجلسهٔ شورای مرکزی «[جامعهٔ] روحانیت مبارز» شرکت نمودم. بیشتر صحبتها درباره بد اداره شدن جلسات روحانیت مبارز در دههٔ فجر بود. آقای «مهدوی کنی» که از لندن پس از معالجه برگشته، به خاطر خستگی نیامده بود. میخواستم ایشان را ببینم." - ۲۹ بهمن ۶۴ • صبحانه‌ را در خدمت‌ آقای‌ «منتظری»‌، در منزل‌ ایشان‌ صرف‌ کردیم‌. پس‌ ازخداحافظی‌ به‌ منزل‌ آیت‌الله‌ «نجفی‌ مرعشی»‌ رفتم‌. از اسپانیا برگشته‌ بودند. برای‌ معالجه ‌چشم‌ رفته‌ بودند. - ۸ خرداد ۶۰ • آقای‌ «احمد توکلی»‌ که‌قبل‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ ممنوع‌ الخروج‌ بوده‌، برای‌ گرفتن‌ گذرنامه‌ جهت‌ سفر برای‌ معالجه‌ دردمفاصل‌ احتیاج‌ به‌ نامه‌ من‌ به‌ اداره‌ گذرنامه‌ داشت‌ که‌ نوشتم‌. - ۱۹ اردیبهشت ۶۰ شب تلفنی از «احمدآقا» احوالپرسی کردم. از اسپانیا برگشته است. برای معالجهٔ چشم رفته بود. درآنجا همان تشخیص ایران را تأییدکرده‌اند. - ۲۷ اسفند ۷۱ خانم‌ شهیدبهشتی‌ به‌ خانه‌ٔ ماآمدوبا عفت‌ به‌ دیدن‌ همسرامام‌ رفتندکه‌ برای‌ معالجه‌ٔ چشم‌ مدتی‌ به‌ خارج‌ رفته‌ بودند. - ۱۸ مرداد ۶۱ "• ساعت هشت صبح آقای «موسوی اردبیلی» آمدند. عازم سفر به اروپا برای معالجه و چک آپ است. برای تسهیلات ارزی و تذکره [گذرنامه] همراهان و حفاظت کمک خواستند. به دکتر «ولایتی» و «میرزاده» دستور مقتضی را دادم." - ۲۹ مرداد ۶۸ "• شب‌، آقای‌ «[علی‌ اکبر] محتشمی»،‌ [سفیر ایران‌ در سوریه‌] آمد. مدتی‌ در آلمان‌ معالجه‌ کرده‌است‌؛ دست‌ مصنوعی‌ گذاشته‌ و دوبار گوشها را عمل‌ کرده‌ و اکنون‌ نسبتاً سالم‌ است‌." - ۵ آبان ۶۳ "• عصر آقای «[محمد علی] رحمانی» مسئول بسیج آمد. پس از معالجه در خارج برگشته و از معالجه دکترهای داخلی ناراضی است؛ خدا به داد مریض‌های معمولی برسد." - ۲۵ مهر ۶۶ • آقای «[علی اکبر] آشتیانی»، نمایندهٔ رهبری در ژاندارمری آمد. برای معالجهٔ خود در خارج استمداد کرد. "- ۸ دی ۶۹ • در بیمارستان‌ به‌ عیادت‌ آقای‌ «ربانی ‌املشی‌» رفتم‌. قرار است‌ فردا، برای‌ معالجه‌ به‌ سوئیس‌ برود. - ۸ اسفند ۶۳ • آقای «[عبدالله] نوری»، [وزیر کشور]، برای سفر جهت معالجه به آلمان، تلفنی خداحافظی کرد." "- ۲۲ اسفند ۷۱ • «[آشیخ‌ محمد] هاشمیان»‌ که‌ برای‌ معالجه‌ٔ چشم‌ به‌ اسپانیا رفته‌ بود راضی‌ برگشته‌، درمنزل‌ ما بودند. گفتند که‌ درک‌ مردم‌ اسپانیا نسبت‌ به‌ مسائل‌ انقلاب‌ ایران‌ بهتر شده‌ است‌." - ۲۸ مرداد ۶۱ • به ملاقات آیت‌الله «سید محمدرضا گلپایگانی» رفتم. دیروز از لندن برگشته‌اند؛ به احتمال سرطان کیسه صفرا، برای معالجه رفته بودند. ۲۵ روز آنجا بوده‌اند. ایشان و اطرافیانش با خوشحالی و نشاط از سفر انگلستان و استقبال مسلمانان آنجا تعریف می‌کردند. - ۹ خرداد ۶۶ • آقای «[کاظم] خوانساری» سفیرمان در لیبی آمد. پیام آقای «قذافی» را آورد که گفته‌ بود ‌اگر نمی‌توانید جنگ را تمام کنید برای ختم آن اقدام کنند. خبر داد که پدرش بیمار قلبی است و خوب است برای معالجه به لندن برود. عضو خبرگان است.

اینها بریده هایی از خاطرات «هاشمی رفسنجانی» اند. بیش‌ترشان در سال‌های میانی و اواخر دهه شصت در سال‌های جنگ ثبت شده‌اند.
• آقای «عباس واعظ طبسی»، [تولیت آستان قدس رضوی] و فرزندش آمدند. از سفر به لندن و عمل جراحی پای‌اش راضی است. تحت تأثیر نظم و پیشرفت آنها قرار گرفته است.
- ۲۷ مهر ۷۱
"• آقای «آذری [قمی]» آمد و درخواست ارز برای معالجهٔ پروستات در لندن داشت. برای آقای «مهدوی [کنی]» هم به خاطر کسالت قلبی، گفته شد در لندن جا رزرو کنند."
- ۱۹ اذر ۶۴
• آقای «دعاگو» آمد. از کیفیت معالجه‌اش در لندن گفت. سرطان داشته و با شیمی‌درمانی معالجه شده. راضی است. موهایش در اثر معالجه ریخته‌است. از نتایج معالجه در مدت اقامت، پیشنهاد جلوگیری از اعزام دانشجو به خارج را داشت که ارز آن را صرف تأمین استاد در داخل کنیم.
- ۳۱ خرداد ۶۵
"• شب درجلسهٔ شورای مرکزی «[جامعهٔ] روحانیت مبارز» شرکت نمودم. بیشتر صحبتها درباره بد اداره شدن جلسات روحانیت مبارز در دههٔ فجر بود. آقای «مهدوی کنی» که از لندن پس از معالجه برگشته، به خاطر خستگی نیامده بود. میخواستم ایشان را ببینم."
- ۲۹ بهمن ۶۴
• صبحانه‌ را در خدمت‌ آقای‌ «منتظری»‌، در منزل‌ ایشان‌ صرف‌ کردیم‌. پس‌ ازخداحافظی‌ به‌ منزل‌ آیت‌الله‌ «نجفی‌ مرعشی»‌ رفتم‌. از اسپانیا برگشته‌ بودند. برای‌ معالجه ‌چشم‌ رفته‌ بودند.
- ۸ خرداد ۶۰
• آقای‌ «احمد توکلی»‌ که‌قبل‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ ممنوع‌ الخروج‌ بوده‌، برای‌ گرفتن‌ گذرنامه‌ جهت‌ سفر برای‌ معالجه‌ دردمفاصل‌ احتیاج‌ به‌ نامه‌ من‌ به‌ اداره‌ گذرنامه‌ داشت‌ که‌ نوشتم‌.
- ۱۹ اردیبهشت ۶۰
شب تلفنی از «احمدآقا» احوالپرسی کردم. از اسپانیا برگشته است. برای معالجهٔ چشم رفته بود. درآنجا همان تشخیص ایران را تأییدکرده‌اند.
- ۲۷ اسفند ۷۱
خانم‌ شهیدبهشتی‌ به‌ خانه‌ٔ ماآمدوبا عفت‌ به‌ دیدن‌ همسرامام‌ رفتندکه‌ برای‌ معالجه‌ٔ چشم‌ مدتی‌ به‌ خارج‌ رفته‌ بودند.
- ۱۸ مرداد ۶۱
"• ساعت هشت صبح آقای «موسوی اردبیلی» آمدند. عازم سفر به اروپا برای معالجه و چک آپ است. برای تسهیلات ارزی و تذکره [گذرنامه] همراهان و حفاظت کمک خواستند. به دکتر «ولایتی» و «میرزاده» دستور مقتضی را دادم."
- ۲۹ مرداد ۶۸
"• شب‌، آقای‌ «[علی‌ اکبر] محتشمی»،‌ [سفیر ایران‌ در سوریه‌] آمد. مدتی‌ در آلمان‌ معالجه‌ کرده‌است‌؛ دست‌ مصنوعی‌ گذاشته‌ و دوبار گوشها را عمل‌ کرده‌ و اکنون‌ نسبتاً سالم‌ است‌."
- ۵ آبان ۶۳
"• عصر آقای «[محمد علی] رحمانی» مسئول بسیج آمد. پس از معالجه در خارج برگشته و از معالجه دکترهای داخلی ناراضی است؛ خدا به داد مریض‌های معمولی برسد."
- ۲۵ مهر ۶۶
• آقای «[علی اکبر] آشتیانی»، نمایندهٔ رهبری در ژاندارمری آمد. برای معالجهٔ خود در خارج استمداد کرد.
"- ۸ دی ۶۹
• در بیمارستان‌ به‌ عیادت‌ آقای‌ «ربانی ‌املشی‌» رفتم‌. قرار است‌ فردا، برای‌ معالجه‌ به‌ سوئیس‌ برود.
- ۸ اسفند ۶۳
• آقای «[عبدالله] نوری»، [وزیر کشور]، برای سفر جهت معالجه به آلمان، تلفنی خداحافظی کرد."
"- ۲۲ اسفند ۷۱
• «[آشیخ‌ محمد] هاشمیان»‌ که‌ برای‌ معالجه‌ٔ چشم‌ به‌ اسپانیا رفته‌ بود راضی‌ برگشته‌، درمنزل‌ ما بودند. گفتند که‌ درک‌ مردم‌ اسپانیا نسبت‌ به‌ مسائل‌ انقلاب‌ ایران‌ بهتر شده‌ است‌."
- ۲۸ مرداد ۶۱
• به ملاقات آیت‌الله «سید محمدرضا گلپایگانی» رفتم. دیروز از لندن برگشته‌اند؛ به احتمال سرطان کیسه صفرا، برای معالجه رفته بودند. ۲۵ روز آنجا بوده‌اند. ایشان و اطرافیانش با خوشحالی و نشاط از سفر انگلستان و استقبال مسلمانان آنجا تعریف می‌کردند.
- ۹ خرداد ۶۶
• آقای «[کاظم] خوانساری» سفیرمان در لیبی آمد. پیام آقای «قذافی» را آورد که گفته‌ بود ‌اگر نمی‌توانید جنگ را تمام کنید برای ختم آن اقدام کنند. خبر داد که پدرش بیمار قلبی است و خوب است برای معالجه به لندن برود. عضو خبرگان است

شوخی روز؛ پایین ماهواره برای "تمپو"... باخبر شدیم که متاسفانه ماهواره ساخت ایران به نام پیام امیرکبیر که توسط جوشکاری " ممد جوش زن " در بازار مسگر ها ساخته شده بود به مداری که باید نرسید. ولی رئیس جمهور اعلام کردند که جای نگرانی نیست و پول مردم به هدر نرفته. دستور دادیم که کلاهک ماهواره رو از وسط با اره ببرند و سال دیگه در مراسم تاسوعا و عاشورا توش نذری بدن. پایین ماهواره هم بدرد "تمپو" میخوره. میتونیم امسال تو جشن چهلمین سال انقلاب ازش استفاده کنیم!

شوخی روز؛
پایین ماهواره برای "تمپو"...
باخبر شدیم که متاسفانه ماهواره ساخت ایران به نام پیام امیرکبیر که توسط جوشکاری " ممد جوش زن " در بازار مسگر ها ساخته شده بود به مداری که باید نرسید.
ولی رئیس جمهور اعلام کردند که جای نگرانی نیست و پول مردم به هدر نرفته.
دستور دادیم که کلاهک ماهواره رو از وسط با اره ببرند و سال دیگه در مراسم تاسوعا و عاشورا توش نذری بدن.
پایین ماهواره هم بدرد "تمپو" میخوره. میتونیم امسال تو جشن چهلمین سال انقلاب ازش استفاده کنیم!

گزارشی درباره هواپیمای 707 16 نظامی قربانی سانحه در هواپیمای حامل گوشت چه میکردند؟ این گزارش غیر رسمی در باره سانحه هواپیمای 707 نیروی هوائی ارتش که برخلاف اخبار اولیه اعلام شده در رسانه های ایران موجب کشته شدن 15 تن و نه 7 شد منتشر شده است. هواپیما ۱۶ سرنشین و کروی پروازی داشته که ۱۵ تن از آن‌ها در این سانحه جان خود را از دست دادند. ساعاتی بعد با مشخص شدن نظامی بودن هواپیما و تعلقش به «ساها» بار هواپیما گوشت یخی گوسفندی اعلام شد. در این سانحه سرتیپ دوم غفور قجاوند جانشین قرارگاه کمیته اقدام مشترک آجا، سرهنگ جواد سلیمانی فرمانده حفاظت اطلاعات پشتیبانی مرکز نهاجا (دوشان تپه) سرهنگ محمدباقر ندری جمعی آجودانی نیروی هوایی، سرهنگ محمد عبدلی، جمعی حفاظت اطلاعات نهاجا، سرهنگ دوم عزیز علیزاده جمعی مرکز آموزش زبان نهاجا، سروان داود ذوالفقاری جمعی دژبان نهاجا، سروان علی افروغ امنیت پرواز نهاجا، ستوانیکم محمدرضا طاهری، ستوانیکم مصطفی محمودی و ستوانیکم سعید قاسمی جمعی گروه ضربت نهاجا، ستوانیکم جواد مرادی و ستوانیکم حمیدرضا لطفیان جمعی کمیته اقدام مشترک آجا و همچنین فریدون شیخی جمعی حفاظت اطلاعات ارتش از جمله قربانیان بوده اند. همچنین سرهنگ فرشاد مهدوی قلعه جانشین پایگاه یکم شکاری تهران نیز بشدت مجروح شده که حال وی وخیم گزارش‌ شده و امیدی به نجات وی از مرگ نیست. اعلام شد که هواپیمای مذکور حامل ۴۰ تن گوشت یخی گوسفندی از قرقیزستان بوده است، صرف ‌نظر از چرایی دخالت ارتش در واردات گوشت یخی، با نگاهی به رسته و درجات نظامی و جایگاهشان کمی تعجب‌برانگیز است که این شمار از افسران ارشد نیروی هوایی برای حمل و یا ترانزیت گوشت یخی در هواپیما بوده اند. با توجه به تعداد بالای افسران ارشد حفاظت اطلاعات نیروی هوایی و ارتش در این هواپیما، آن‌هم در یک مأموریت خارجی بعید به نظر می‌رسد که ماجرا در حد واردات گوشت یخی بوده باشد، ضمن آنکه گفته می‌شود خلبان این هواپیمای ارتش به سمت فرودگاه پیام در حال حرکت بوده است و اشتباهاً در فرودگاه فتح کرج فرود آمده است. درحالی‌که نه در فرودگاه پیام و نه در فرودگاه فتح نیروی هوایی ارتش، هیچ آشیانه و پلان هوایی وجود ندارد و این هواپیما بصورت طبیعی باید در فرودگاه مهرآباد و یا باند شماره ۳ که متعلق به پایگاه یکم شکاری نیروی هوایی در فرودگاه مهرآباد است فرود می‌آمده، مگر اینکه مأموریت آن بوده که محموله واقعی آن به ‌صورت محرمانه تخلیه شود، بویژه که فرودگاه فتح و فرودگاه پیام در اختیار سپاه پاسداران است.

گزارشی درباره هواپیمای 707
16 نظامی قربانی سانحه
در هواپیمای حامل گوشت چه میکردند؟
 
 
 
 
 

این گزارش غیر رسمی در باره سانحه هواپیمای 707  نیروی هوائی ارتش که برخلاف اخبار اولیه اعلام شده در رسانه های ایران موجب کشته شدن 15 تن و نه 7 شد منتشر شده است.
هواپیما ۱۶ سرنشین و کروی پروازی داشته که ۱۵ تن از آن‌ها در این سانحه جان خود را از دست دادند. ساعاتی بعد با مشخص شدن نظامی بودن هواپیما و تعلقش به «ساها» بار هواپیما گوشت یخی گوسفندی اعلام شد.
در این سانحه سرتیپ دوم غفور قجاوند جانشین قرارگاه کمیته اقدام مشترک آجا، سرهنگ جواد سلیمانی فرمانده حفاظت اطلاعات پشتیبانی مرکز نهاجا (دوشان تپه) سرهنگ محمدباقر ندری جمعی آجودانی نیروی هوایی، سرهنگ محمد عبدلی، جمعی حفاظت اطلاعات نهاجا، سرهنگ دوم عزیز علیزاده جمعی مرکز آموزش زبان نهاجا، سروان داود ذوالفقاری جمعی دژبان نهاجا، سروان علی افروغ امنیت پرواز نهاجا، ستوانیکم محمدرضا طاهری، ستوانیکم مصطفی محمودی و ستوانیکم سعید قاسمی جمعی گروه ضربت نهاجا، ستوانیکم جواد مرادی و ستوانیکم حمیدرضا لطفیان جمعی کمیته اقدام مشترک آجا  و همچنین فریدون شیخی جمعی حفاظت اطلاعات ارتش از جمله قربانیان بوده اند.
همچنین سرهنگ فرشاد مهدوی قلعه جانشین پایگاه یکم شکاری تهران نیز بشدت مجروح شده که حال وی وخیم گزارش‌ شده و امیدی به نجات وی از مرگ نیست.
اعلام شد که هواپیمای مذکور حامل ۴۰ تن گوشت یخی گوسفندی از قرقیزستان بوده است، صرف ‌نظر از چرایی دخالت ارتش در واردات گوشت یخی، با نگاهی به رسته و درجات نظامی و جایگاهشان کمی تعجب‌برانگیز است که این شمار از افسران ارشد نیروی هوایی برای حمل و یا ترانزیت گوشت یخی در هواپیما بوده اند. با توجه به تعداد بالای افسران ارشد حفاظت اطلاعات نیروی هوایی و ارتش در این هواپیما، آن‌هم در یک مأموریت خارجی بعید به نظر می‌رسد که ماجرا در حد واردات گوشت یخی بوده باشد، ضمن آنکه گفته می‌شود خلبان این هواپیمای ارتش به سمت فرودگاه پیام در حال حرکت بوده است و اشتباهاً در فرودگاه فتح کرج فرود آمده است درحالی‌که نه در فرودگاه پیام و نه در فرودگاه فتح نیروی هوایی ارتش، هیچ آشیانه و پلان هوایی وجود ندارد و این هواپیما بصورت طبیعی باید در فرودگاه مهرآباد و یا باند شماره ۳ که متعلق به پایگاه یکم شکاری نیروی هوایی در  فرودگاه مهرآباد است فرود می‌آمده، مگر اینکه مأموریت آن بوده که محموله واقعی آن به ‌صورت محرمانه تخلیه شود، بویژه که فرودگاه فتح و فرودگاه پیام  در اختیار سپاه پاسداران است.

فيلم/ صف طولانی دریافت گوشت یخ زده در منطقه ۱۷

فيلم/ صف طولانی دریافت گوشت یخ زده در منطقه ۱۷