Tuesday, June 30, 2009

موسوی: مسئوليت تاريخى ماست كه به اعتراض ادامه دهيم


دو روز پس از تاييد انتخابات رياست جمهورى توسط شورای نگهبان، مير حسين موسوى در بيانيه اى جدید با غير مشروع دانستن دولت محمود احمدى نژاد اعلام كرد: مسئوليت تاريخى ماست كه به اعتراض ادامه دهيم.

شوراى نگهبان روز دوشنبه اعلام كرد كه شكايات و اعتراض ها به نتايج انتخابات دهم رياست جمهورى وارد نيست و صحت برگزارى و نتيجه انتخابات را تاييد مى كند. به گفته اين شورا، پرونده انتخابات مختومه شده است.

مير حسين موسوى، نامزد معترض انتخابات، در بيانيه شماره ۹ و مفصل خود گفته است: «همچنانكه انتظار مى رفت شوراى نگهبان، پس از نمايش هايى كه توجه هيچ كس را جلب نكرد، و با چشم بستن بر روى انبوه تقلب ها و تخلف هاى صورت گرفته، سرانجام نتايج دهمين دوره انتخابات رياست جمهورى را تاييد كرد.»

به گفته آقاى موسوى، «از اين پس ما دولتى خواهيم داشت كه از نظر ارتباط با ملت در ناگوارترين شرايط به سر مى برد و اكثريتى از جامعه، كه اينجانب نيز يكى از آنها هستم، مشروعيت سياسى آن را نمى پذيرد.»

اين نامزد معترض به انتخابات خطاب به هواداران خود گفته است: «تمامى تلاش هايى كه اين روزها در مخالفت با شما صورت مى گيرد براى آن است كه از ثمر بخش بودن اعتراضات قانونى خود نا اميد شويد، زيرا تا ما نا اميد نشويم اين دولت از اعتبار واقعى برخوردار نخواهد بود.»

وزارت كشور جمهورى اسلامى مى گويد كه بر اساس نتايج انتخابات رياست جمهورى، محمود احمدى نژاد با كسب ۲۴ ميليون و ۵۰۰ هزار راى برنده انتخابات شده است. بر اساس اين آمار، مير حسين موسوى ۱۳ميليون و ۲۰۰ هزار راى كسب كرده است.
انتشار اين نتايج موجى از اعتراض هاى خيابانى را در تهران و ساير شهرهاى ايران به راه انداخت كه در نتيجه سركوب شديد نيروهاى ضد شورش، امنيتى و بسيجى حداقل ۲۰ نفر كشته شدند.

مهدى كروبى و مير حسين موسوى در بيانيه هاى قبلى خود اين نتيجه را «مضحك» و ناشى از تقلب هاى گسترده در انتخابات دانسته اند.

اين در حالى است كه آيت الله على خامنه اى، رهبر ايران، شوراى نگهبان و وزارت كشور اين انتخابات را سالم توصيف كرده اند.

ادامه اعتراض ها و «مطالبات مردم»

به رغم درخواست هاى رهبر جمهورى اسلامى و مقام هاى دولت محمود احمدى نژاد مبنى بر پايان اعتراض ها به نتايج انتخابات، مير حسين موسوى در بيانيه روز چهارشنبه خود گفته است: «مسئوليت تاريخى ماست كه به اعتراض خود ادامه دهيم و از تلاش براى استيفاى حقوق مردم دست بر نداريم.»

وى افزود: «شايد بگوييد كه با اين همه قيد و بند ديگر فرجه اى براى بيان اعتراض باقى نمانده است. اين گمان خامى است كه مخالفان سطحى انديش و افراطى شما در سر دارند.»

نخست وزير سابق ايران مى گويد: «مسئوليت دينى ماست كه نگذاريم انقلاب و نظام به آنچه اسلام نمى پسندد استحاله يابد. مسئوليت انقلابى ماست كه نگذاريم حاصل خون صدها هزار شهيد به يك دولت امنيتى تنزل پيدا كند و مستهلك شود.»

آقاى موسوى در اين بيانيه از هواداران خود خواسته است كه به گفته او «فريب شعارهاى ساختارشكنانه» را نخورند و به «همه نهادهاى تصميم گير در نظام» توصيه كرده است كه «چون شوراى نگهبان عمل نكنند و مجارى را براى اصلاح اشتباهات باز بگذارند.»

به گفته اين نامزد معترض، «بسته شدن اين راه، تهديد ساختار شكنى را به عنوان تنها بديل مطرح خواهد كرد.»

مير حسين موسوى مى گويد كه در ابتدا هدف از شركت در انتخابات، بازگشت «عقلانيت دينى» به فضاى مديريت كشور بود ولى «در ميانه مسير به اهدافى بسيار بلندتر هدايت شديم.»

وى خبر داده است كه با همكارى گروهى از نخبگان، جمعيتى قانونى براى صيانت از حقوق و آراى پايمال شده مردم در انتخابات گذشته را راه اندازى مى كند و افزوده كه اين گروه، اجراى اصول معطل مانده قانون اساسى را دستور كار خود نيز خواهد داشت.

آقاى موسوى همچنين به پيگيرى مطالبات ديگر شامل «توقف برخوردهاى امنيتى، فوق امنيتى و نظامى با مسائل انتخاباتى»، «راعيت اصل ۲۷ قانون اساسى در مورد آزادى تجمعات»، «آزادى مطبوعات و رفع توقيف از آنها»، «ممنوعيت مداخلات غير قانونى دولت در فضاى ارتباطى»، «برخوردارى از كانال هاى مستقل تلويزيونى در خارج و داخل كشور» و ...در بيانيه خود اشاره كرده است.

EU envoys may leave Iran over British embassy arrests Conuncil rules official election results were correct after

Ian Black, Middle East editor guardian.co.uk, Monday 29 June 2009 17.46 BST
European Union states are considering recalling their ambassadors from Iran in an attempt to secure the release of the British embassy employees being held in Tehran.

EU diplomats said the envoys could be recalled temporarily in solidarity with locally engaged staff from the British mission in Tehran who have been accused of involvement in post-election rioting. The British government insists the accusations are false.

Nine people were arrested on Saturday. Five were freed today but four others understood to be the most senior were still being held and questioned. Gordon Brown said it was "unacceptable" and "unjustifiable" that the local employees were being held.

The prime minister was speaking at a press conference with the European commission president, José Manuel Barroso, who expressed his "full solidarity" with the UK. Yesterday, EU foreign ministers warned Iran that "harassment or intimidation" of embassy staff would be met with a "strong and collective" response. Most of the 27 EU member states have ambassadors in Tehran.

Meanwhile, Iranian officials have declared the official presidential election results, which saw the incumbent hardliner Mahmoud Ahmadinejad win by a landslide, to be correct after a partial recount.

"The secretary of the Guardian Council in a letter to the interior minister announced the final decision of the Council ... and declares the approval of the accuracy of the results of ... the presidential election," according to reports in the state TV broadcaster.

Requests for a new election and allegations of voting irregularities have been rejected.

Diplomats said it had not yet been agreed when the EU envoys would leave or for how long. But the news was clearly intended to signal seriousness of intent to Iranian government in the hope it would back down.

Iran's foreign ministry had earlier appeared to respond to the warning by saying it did not wish to damage or downgrade relations with the UK, after a telephone conversation today between David Miliband, the foreign secretary, and his Iranian counterpart, Manouchehr Mottaki.

The fear in London is that the Iranian foreign ministry is not in control of the situation, with hardliners from the interior ministry and intelligence service calling the shots as part of a campaign to pin the blame for the unrest on foreign governments.

Last week, as protests continued over the "stolen" election, Iran expelled two British diplomats – the embassy's second and third secretaries – in protest at their "undiplomatic" approach.

The two have arrived back in Britain, the foreign office confirmed, and the families of British embassy staff have also left Iran. In retaliation, Britain expelled two diplomats from the Iranian embassy in London.
گاردین:اتحادیه ارو‍‍‍‍پا ایران را به فراخوانی تمام سفرای خود تهدید کرد..! ـ
روزنامه گاردين چاپ لندن:‏ اتحاديه اروپا ايران را تهديد كرده است كه سفراي خود را امشب (سه‌شنبه) در يك حركت دسته‌جمعي از ايران خارج خواهد كرد تا آزادي كارمندان سفارت انگليس تضمين شود‏.‏ ديپلمات هاي كشورهاي اروپايي تهديد كرده‌اند سفراي خود را به طور موقت در همبستگي با كارمندان دستگير شده سفارت انگليس در تهران امشب فراخواهند خواند‏.‏ 9 تن از کارمندان ایرانی سفارت بریتانیا روز یکشنبه به دلیل آنچه که آن را دست داشتن عده‌ای از آنها در ناآرامی های اخیر در کشور عنوان كرده‌اند ،تحت بازداشت قرار گرفتند اما به فاصله کمتر از یک روز 5 تن از بازداشتی‌ها آزاد شدند اما همچنان 4 نفر از کارمندان محلي سفارت انگليس كه از اعضاي ارشد سفارت بوده‌اند و نامشان منتشر نشده است هنوز در بازداشت به سر مي‌برند‏.‏ تمام اعضاي اتحاديه اروپا بر سر زمان و طول فراخواندن سفراي خود از تهران به توافق نرسيده اند اما همين اعلام آنان نشان مي‌دهد در اهدافشان جدي هستند‏.‏ گوردون براون نخست‌وزیر بریتانیا با انتقادي شدید از بازداشت کارمندان ایرانی سفارت بریتانیا این اقدام دولت ایران را ناعادلانه و غیر قابل پذیرش دانست و از مقامات ایرانی خواست تا هر چه سریع‌تر این افراد بازداشت‌شده را آزاد کنند. خوزه مانوئل باروسو رییس کمیسیون اتحادیه اروپا نيز در كنفرانس مطبوعاتی مشترک خود با براون با تایید سخنان نخست وزیر بریتانیا و اعلام همبستگی با لندن در این زمینه ، خواستار آزادی بی‌قید و شرط کارمندان سفارت بریتانیا در تهران شد. روز یکشنبه وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا پس از انتشار خبر دستگیری کارمندان سفارت بریتانیا در تهران اعلام كردند‏ كه هرگونه ارعاب و تهديد كارمندان سفارت با عكس‌العمل سخت و دسته‌جمعي آنها روبرو خواهد شد‏.‏ "سيلويو برلوسكوني" نخست وزير ايتاليا نيز اعلام كرد‏:‏ اعضاي گروه G-8 نيز در جلسه آتي خود در ايتاليا موضوع ايران را به عنوان اولين موضوع بحث خود بررسي خواهند كرد و احتمال اعمال تحريم عليه آن كشور وجود دارد‏

مردم، احمدی نژاد و رهبر را عملا از صحنه حذف کرده اند پیروزی های مردم، بیش از ادعای اقتدار حکومت است

مردم نه تنها به حضور خیابانی نیروهای انتظامی و چماقداران بسیج عادت کرده اند، بلکه بتدریج یا سر به سر آنها می گذارند و یا با آنها بحث خیابانی را شروع کرده اند. اعتماد به نفسی که مردم ایران در جریان انتخابات ریاست جمهوری پیدا کردند و ابتکار عمل هائی که به کار می بندند بی نظیر است. شاید تنها بتوان با سال منجر به انقلاب 1357 آن را مقایسه کرد. نیروهای انتظامی هر روز خجالت زده تر از روز پیش در خیابان ها ظاهر می شوند و جوان تر های بسیج هم که عمدتا از شهرستان های دور دست به تهران آورده شده اند، کم کم تهران گیر شده اند و چشم چران!

مردم نسبت به هم مهربان شده اند و احساس همدردی دوباره به جامعه بازگشته است. خبرها را زود به هم می رسانند. با یک بوق، یک فریاد و یا طلب کمک از هر گوشه ای، ناگهان همه توجه مردمی که در حال رفت و آمدند جلب شده و به همه طرف چشم می اندازند. همه منتظر یک فرصت اند.

احمدی نژاد منفور ترین فرد در میان مردم است و هرکس، اگر تاکنون کمترین شک و تردیدی هم در باره حمایت او از جانب رهبر داشت، حالا این شک به یقین تبدیل شده است. همین امروز اگر دوباره انتخاباتی برگزار شود، حتی آنهائی که به احمدی نژاد رای داده بودند نیز به او رای نمی دهند. مردم در این دو هفته، با آنکه تلفات دادند و خسارت متحمل شدند، در عوض قدرت خودشان را هم کشف کردند. این قدرت حکومت را فلج کرد و عمق فاصله مردم و حکومت را نشان داد. همین قدرت نمائی مردم شکاف بزرگی را در کل حاکمیت بوجود آورد که خط نگهدار آن فعلا دهها هزار نیروی انتظامی و چماقدار است. از آن جمهوری اسلامی که با رای 99 در صد مردم تشکیل شد، پوست و استخوانی بیش باقی نمانده است. مردم احمدی نژاد را عملا از صحنه خارج کردند، گرچه به زور چماق و تفنگ بر سر بماند. و حالا سئوال اینست که این تفنگ و چماق تا چه وقت می تواند او را حفظ کند؟

چماقداران را برای همیشه نمی توان در خیابان ها نگهداشت. درعین حال که به محض اینکه چماقدارها از خیابان ها بروند هر تجمعی می‌تواند به یک حرکت اعتراضی تبدیل شود.

دولت چاره ای جز عقب نشینی ندارد اما دیگر دیر است. نه مردم آن را دولت می دانند و نه حاکمیت بیش از این می تواند برای حفظ او هزینه کند. میان طرفداران دولت نیز بزودی شکاف شروع خواهد شد. شکافی که از هم اکنون در مجلس آغاز شده است.

دولتی که اگر چماقداران و تفنگ بدستان در خیابان ها نباشند، یک روز هم نمی تواند بر سر کار بماند و حرکت مردم به سمت خیابان پاستور، نه از تاک نشان باقی می گذارد و نه از تاک نشان، دیروز اعلام کرد که مصوبه مجلس در مورد احیای شورای پول را پذیرفته است!

پر و بال احمدی نژاد، علیرغم همه پر روئی کم نظیری که دارد شکسته است. آنها هرگز انتظار چنین مقاومتی را از سوی مردم نداشتند. نه رهبر و نه فرماندهان سپاه و نه احمدی نژاد که پیشکار آنهاست. آمار سازی ها، شمارش مضحک آراء در تلویزیون و دروغ پردازی های تلویزیونی هر کدام به نوعی قدرت مردم را به مردم نشان داد. اگر نبود این قدرت به میدان آمده، آنها نه به این نمایش های تلویزیونی محتاج بودند و نه خود کشی در اقیانوسی از دروغ. همه اینها نتیجه قدرت نمائی مردم و به زانو در آمدن حکومت است. احمدی‌نژاد و دار و دسته اش بکلی منزوی شده اند و به همان اندازه که سپاه ضربه اعتمادی در جامعه دید، روحانیونی که خود را با اعتراض مردم همسو کردند اعتبار از کف رفته روحانیت را تا حدودی بازسازی کردند.

بروجرد اخراج به جرم رای به موسوی

مسئولین محترم پیک نت، خواندم که درباره فضای امنیتی در شهر قم نوشته بودید. بد نیست درباره بروجرد برایتان بنویسم. از یک هفته پیش شروع کرده اند به معرفی کارمندان به دادگاه تخلفات اداری .آن دسته از کارمندانی که به نوعی از میر حسین موسوی حمایت کرده، توسط حراست ادارات به دادگاه تخلفات معرفی تا آن ها را مجرم قلمداد کنند .یک مورد آن ها خود من هستم که در دادگاه حاضر شدم و به من گفتند چرا از میر حسین حمایت کرده ای؟ وقتی در پاسخ گفتم که آیت ا...خامنه ای خودش گفته این 4 نامزد صالح اند و شما به اصلح رای دهید و اصلح از نظر من میرحسین موسوی بوده، ‌با فحاشی به همسرم داد زدند که تو باید ازاحمدی نژاد حمایت می کردی و ...
در این میان کارمندان قراردادی و روز مزد را تهدید به اخراج می کنند.

تصمیم گرفتم تیر بخورم! گفتگوی اختصاصی با "ندا" در پزشکی قانونی کودتا

سیمای کودتاچی ها، همه کشتار روزهای بعد از کودتا را خلاصه کرده در کشته شدن "ندا" و برای پایمال کردن خون او نیز، پدرش را آورد به تلویزیون تا بگوید، قتل دخترش یک توطئه خارجی بود!

طنز زیر را برای پیک نت فرستاده اند و متاسفانه قید نکرده اند که این طنز را از کدام سایت یا وبلاگ گرفته اند.



- لطفاً بفرمائید که اصولاً شما چطوری خودت افتادی مردی ؟

ندا: من داشتم راه میرفتم که ناگهان متوجه شدم کشته شده ام . بلند شدم یک کمی دنبال قاتل دویدم ولی آن مزدور با یک هواپیمای امریکائی که اسرائیل برای کشتن من به یک بی ناموس داده بود پرواز کرد در رفت . بنده البته مرده بودم ولی از یک برادر بسیجی سلحشور که بطور کاملاً اتفاقی داشت از آنجا رد میشد و اسلحه اش هم هر چی بود کالیبر 6 نبود پرسیدم ببخشید بی زحمت من الآن یک کمی تیر خورده ام شما خوبی انشالله ؟ ایشان در کمال شفقت اسلامی من را برد پزشکی قانونی و آنها با کمال ناراحتی از پدر من خواستند که من را بی سر و صدا همین فردا خاک کنند وگرنه خشتکش را درمی آورند !

- بطورکلی انگیزه شما از این اقدام ناجوانمردانه که تیر خوردی چی بود؟

ندا : بنده البته اولش رفته بودم که فقط چماق بخورم ولی چون نیروهای انتظامی اسلحه کالیبر 6 ندارند تصمیم گرفتم تیر بخورم . رفتم با پدرم مشورت کردم. گفت تو دیگر بزرگ شده ای هر جور خودت حال میکنی همان کار را بکن . بعد رفتم در یک کوچه ای که غیر از من و خدا هیچکس نبود تیر خوردم که پدرم و یک آدم خیکی همانجور که در فیلم دیدید شاهدند . در آن کوچه واقعاً هیچکس نبود و من اولش ترسیدم که تک و تنها تیر بخورم . بعد یک آقائی آمد گفت اگر اینجا تیر بخوری من از تو فیلم میگیرم و چون من از بچگی خیلی عاشق آرتیست بازی بودم جلوی دوربین تیر خوردم . واقعاً هنوز معلوم نیست در کوچه ای که هیچکس نبود اسلحه کالیبر 6 چیکار میکرد . این موضوع خیلی هم باعث سرگردانی پزشکی قانونی شد ولی چون با تشریح دمپائی من معلوم شد که از پشت تیر خورده ام احتمالاً کار جن و پری بوده باشد !

- چه پیامی برای کسانی که هنوز تیر نخورده اند ولی دلشان میخواهد بمیرند داری ؟

ندا : پیام من اینست که نیروهای مسلح اسلحه کالیبر 6 ندارند و چون فقط نیروهای مسلح را برای ضد شورش می آورند لذا علاقمندان به تیر خوردن در کوچه بن بست که هیچکی هم نیست لطفاً فقط با کالیبر 8 به بالا تیر بخورند که پزشکی قانونی هم تائید بکند . دقت کنید جاهائیکه ما تیر میخوریم هیچکس نیست و تظاهرات هم سه تا محل بالاتر انجام میشود لذا ما باید جوری تیر بخوریم که بعداً بابایمان بتواند برای صدا سیما توضیح بدهد و بینندگان عزیز هم شاخ درنیاورند . لطفاً در تشییع جنازه ی ما کالیبر شیشی ها هم شرکت نکنید چون آنوقت بجای اسلحه کالیبر دار با خمپاره به آدم تیر میزنند و چون نیروهای مسلح برای ضد شورش با خودشان خمپاره نمی آورند لذا آخرش می افتد گردن همان اجنه ای که به من تیر زدند.

مضمون اطلاعیه دیروز شیخ مهدی کروبی نه تنفیذ رهبر و نه تحلیف مجلس هیچکدام نمی تواند مشروعیت برای دولت کودتائی بسازد!

شیح مهدی کروبی که دو دوره ریاست مجلس را در جمهوری اسلامی برعهده داشته و در انتخابات اخیر ریاست جمهوری یکی از 4 نامزد انتخاباتی بود، روز گذشته با صدور اطلاعیه، تائید نتیجه انتخابات توسط شورای نگبهان را باطل خواند. او در اطلاعیه خود نوشت:

دولتی که با تائید شب گذشته شورای نگبهان تشکیل می شود دارای مشروعیت و مقبولیت نیست و در هیچ برنامه ای از جمله تنفیذ(توسط رهبر) و تحلیف آن)در مجلس) شرکت نخواهم کرد . من برای تغییر وارد عرصه انتخابات شده بودم و از مردم عذرخواهی می کنم که نیروهای غیبی و ظاهری مانع از تغییر در قوه مجریه شدند . ضمن اعتراض به بازداشت های گسترده اخیر، خواستار آزادی تمام زندانیان هستم و از مسئولان می خواهم که از تمامی آنها اعاده حیثیت شود. در هر شرایطی و با هر امکانی به مبارزه ادامه خواهم داد و برای هرگونه همکاری با افراد و گروه های سیاسی تحول خواه در این مقطع حساس که به نظر می رسد «جمهوریت» در کنار «اسلامیت» و «ایرانیت» در خطر است آمادگی دارم.

(اطلاعیه جدید مهدی کروبی را می تواند پیوند دوباره او با مجمع روحانیون مبارز و همچنین مقدمه ای برای تشکیل جبهه ای از همه احزاب و نیروهای ضربه دیده در کودتای انتخاباتی ارزیابی کرد.)

گفتگوی اشپیگل با آیت الله کدیور- برگردان فارسی از رضا نافعی آقای خامنه ای مردم را یاد شاه می اندازد


آقای خامنه ای سرنوشت خود را به سرنوشت احمدی نژاد گره زده است و این یک اشتباه بزرگ اخلاقی و سیاسی است. وقتی او امروز همراه با احمدی نژاد سخن از آن می گوید که در پس اعتراضات مردم دست خارجی ها در کار است آدم بیاد شاه می افتد. ایران دیگر آن ایران قبل از این تظاهرات نیست. یک رژیم نمی تواند در دراز مدت با میلیون ها مردمی که تظاهرات مسالمت آمیز می کنند مقابله کند، مگر آن که تصمیم به ایجاد حمام خون بگیرد که در آن صورت مشروعیت خود را بکلی از دست خواهد داد. کسی که جلوی خواست مردم بایستد به استقبال خطر جنگ داخلی می رود. ناخرسندی آیات عظام از خود پسندی احمدی نژاد نیز بتدریج فزونی می یابد. تاکنون فقط یکی از دوازده تن آیات عظام به او تبریک گفته اند، چند تن از آنان از جمله استاد من حضرت آیت الله منتظری، که در سراسر کشور سخت محترم هستند، تقلب در انتخابات را بشدت مورد انتقاد قرار داده اند.
گفتگوی شپیگل با:

محسن کدیور

برگردان: رضا نافعی





اشپیگل: آیت الله کدیور، ما با شما در دانشگاهی در ایالت کارولینای شمالی در ایالات متحده آمریکا دیدار و گفتگو می کنیم، با فاصله تقریبی 11 هزار کیلومتر دور از وطن شما، آیا در این زمان، حضور شما در ایران، بسیار ضروری تر نبود؟

کدیور: باور کنید من ترجیح می دادم که در این لحظات سرنوشت ساز در وطنم می بودم- دو هفته آینده برای ایران سرنوشت ساز است. تقریبا تمام دوستان من در زندان هستند، برای من حتی تماس با خانواده ام ممکن نیست . تلفن آنها قطع شده است.

اشپیگل: شما از نویسندگان بیانیه موسوی محسوب می شوید .

کدیور: گرچه من بیانیه موسوی را تایید و با تمام نیرو از آن پشتیبانی می کنم ولی من بیانیه ای مستقل نوشته ام. ما راهی برای گفتگو با یکدیگر یافته ایم. من از طریق اینترنت و اشخاصی دیگر در ارتباط دائم با میهنم هستم. روزی نزدیک به صد پیام برای من فرستاده می شود.

اشپیگل: در حال حاضر، تهران در قیاس با تظاهرات انبوه هفته های گذشته، آرام بنظر می رسد. آیا ما شاهد آغاز پایان مقاومت هستیم - یا شاهد آغاز پایان عمر رژیم اسلامی؟

کدیور: این دولت مذهبی عمرش به پایان رسیده است. حقوق مردم ایران لگد مال می شود، میهن من در راه حرکت بسوی یک دیکتاتوری نظامی است. رفتار پرزیدنت احمدی نژاد شبیه رفتار طالبان است. و آقای خامنه ای رهبر مذهبی کشور سرنوشت خود را به سرنوشت احمدی نژاد گره زده است و این یک اشتباه بزرگ اخلاقی و سیاسی است.

اشپیگل: شما در روزهای اخیر چه توصیه ای به آقای موسوی رهبر اپوزیسیون کرده اید؟ آیا او واقعا رهبر بلامنازع جنبش است؟

کدیور: همین طور است. همه دور موسوی، دوست دوران دانشگاهی من، گرد آمده اند. در آن زمان او استاد علوم سیاسی بود و من در همان دانشگاه استاد کرسی فلسفه و الهیات بودم. بنظر من او باید برای تجدید انتخابات پافشاری و مردم را دعوت به تظاهرات اعتراضی آرام کند....

اشپیگل...: که مورد هجوم نیروهای امنیتی رژیم ، بسیجی ها و پاسداران قرار گیرند.

کدیور: یک رژیم نمی تواند در دراز مدت با میلیون ها مردمی که تظاهرات مسالمت آمیز می کنند مقابله کند، مگر آن که تصمیم به ایجاد حمام خون بگیرد که در آن صورت مشروعیت خود را بکلی از دست خواهد داد. ما باید همواره بر حقوقی که در قانون اساسی ما تضمین شده تکیه کنیم. در اصل 27 قانون اساسی به صراحت قید شده که هر شهروندی حق تظاهرات دارد. اعتراضات ما دور از خشونت، منطبق با قانون و " سبز" – یعنی کاملا اسلامی است.

اشپیگل: این حرف شماست.

کدیور: در اصل 57 قانون اساسی ما به صراحت گفته شده که حقوق الهی به تک تک افراد تعلق دارد. طبق این اصل مردم رهبر، رئیس جمهور و نمایندگان مجلس را انتخاب می کنند. قانون کاملا روشن است رهبر باید انتخاب شود و نه از سوی آنها که ادعا می کنند خواست الهی را می شناسند منصوب گردد.

اشپیگل: ولی علی خامنه ای هوادار سر سخت دکترین دولتی " ولایت فقیه" ، نظر دیگری دارد به این معنی که: هدف جنبش اعتراضی قانون و دین است .

کدیور: مردم از پشت بام ها فریاد می زنند " الله اکبر ". بر پلاکارت هائی که حمل می کنند نوشته است :" رای من کجاست؟" قصد مردم معترض زیر و رو کردن همه چیز نیست ولی خواستار عدالت و انتخابات درست هستند. و کسی که جلوی خواست آنها بایستد به استقبال خطر جنگ داخلی می رود.

اشپیگل: این درست است که مردم معترض رنگ سبز اسلامی را حمل می کنند و " الله اکبر" می گویند ولی آیا چنین نیست که از مدت ها پیش خواست های بیشتری دارند؟ آنها شعار می دادند "مرگ بر دیکتاتور". آیا احتمالا اینطور است که جوانان که نیروی محرک جنبش هستند خواستار یک دولت دموکرات طبق نمونه غربی هستند که در آن کار مذهب و حکومت از هم جداست ؟

کدیور: من کاملا قبول دارم که برخی از جوانان به زندگی غربی گرایش دارند. ولی نباید بار جنبش را سنگین کرد. اکثریت مردم میهن من خواستار جدائی کامل دین و دولت نیستند. من هم نیستم. ایران کشوری است با سنت و ارزش های اسلامی . 90 در صد شهروندان ما مسلمانند.

اشپیگل: منظورتان بطور مشخص کدام ارزش ها ست ؟

کدیور : در راس همه آنها عدالت و اجرای خواست مردم قرار دارد. در حکومت علی، نخستین امام شیعیان، زندانی سیاسی نداشتیم، تظاهرات دور از خشونت مجاز بود و علی حتی خواستار نظرات انتقادی بود . به این ارزش ها نباید خیانت کرد.

اشپیگل: کاری که خامنه ای و احمدی نژاد کردند.

کدیور: بله. من خواستار یک حکومت اسلامی و در عین حال مردم سالار هستم. حکومتی که به منزلت انسان احترام می گذارد و قائل به حقوق تمام و کمال برای زنان است. من خواستار حکومتی هستم که مردم بتوانند رهبران خود را انتخاب کنند، هم رهبران مذهبی و هم رهبران سیاسی خود را.

اشپیگل: با این سخنان، شما سخن از یک انقلاب می گوئید . یک ایران بکلی متفاوت، کاملا نو.

کدیور: من سخن از کشوری می گویم که روحانیت مدعی تصمیم گیری برای اداره کشور نباشد. یک چنین حقی نه در سنت شیعی وجود دارد و نه هیچ دلیل ضروری دیگری چنین حقی بوجود می آورد . من معتقد نیستم که خداوند حق ویژه ای برای روحانیت یا مومنان قائل شده است.

اشپیگل: آیت الله خمینی در سال 1978 در مصاحبه ای با اشپیگل گفت:" جامعه آزاد خواهد شد و کلیه علل برای فشار و سرکوب بکنار خواهد رفت".

کدیور: رهبر انقلاب یک شخصیت فرهمند ( کاریزماتیک) بود او در آغاز کارش از تایید 95 در صدی و در پایان هم هنوز از تایید 70 درصدی مردم بر خوردار بود. خامنه ای چنان شخصیت فرهمندی ندارد و در عین حال رشته عدالت میان رهبر مذهبی و مردم را نیز قطع کرده است. وقتی او امروز همراه با احمدی نژاد سخن از آن می گوید که در پس اعتراضات مردم دست خارجی ها در کار است آدم بیاد شاه می افتد. او هم عینا همین حرف را می زد و نمی دید که در برابر یک جنبش مردمی و اعتراضی ملت خودش قرار گرفته است. شاه در پایان فقط در فکر حفظ رژیم خود بود. خامنه ای هم امروز جز این فکر نمی کند.

اشپیگل : ولی شاه را از مملکت بیرون کردند در حالی که خامنه ای و احمدی نژاد ظاهرا محکم سر جای خود نشسته اند. و بسیاری از پست های مهم در دست عوامل آنهاست.

کدیور: این طور بنظر می رسد. ولی ایران دیگر آن ایران قبل از این تظاهرات نیست. من حتی می توانم تصور کنم که علی اکبر هاشمی رفسنجانی بعنوان رئیس مجلس خبرگان رهبری موفق خواهد شد رهبران مذهبی را برای اظهار نظر در این مجلس گرد آورد. قانونا حتی می توان خامنه ای را خلع کرد. با این کار احمدی نژاد هم ساقط می شود.

اشپیگل: ولی برای رسیدن به این نتیجه باید اکثریت آیات عظام با هر دو مخالفت کنند.

کدیور: ناخرسندی آیات عظام از خود پسندی احمدی نژاد نیز بتدریج فزونی می یابد. تا کنون فقط یکی از دوازده تن آیات عظام به او تبریک گفته اند، چند تن از آنان از جمله استاد من حضرت آیت الله منتظری، که در سراسر کشور سخت محترم هستند ، تقلب در انتخابات را بشدت مورد انتقاد قرار داده اند.

اشپیگل: آیا خارج (دولت های خارجی) می تواند کمکی به جنبش معترض بکند؟

کدیور: نه. در این نبرد ملت ایران باید به تنهائی پیروز شود. فکر می کنم پرزیدنت اوباما تا امروز روش هوشمندانه ای اتخاذ کرده که امکانی در اختیار آتش بیاران معرکه قرار ندهد و در نتیجه ادعای احمدی نژاد که واشنگتن به شورش ها دامن میزند بی اثر مانده است.

اشپیگل: اوباما در مقایسه احمدی نژاد و موسوی با هم گفت تفاوت میان آن دو اندک است. درست می گوید؟

کدیور: هم درست است و هم درست نیست. فرق آن دو در مسئله اتمی و ارزیابی از سیاست اسرائیل اندک است. در رابطه با حق غنی سازی اتمی سیاستمداری را در ایران نخواهید یافت که بگونه ای دیگر فکر کند. اما در ابطه با مسئله دموکراسی تفاوت میان آن دو بسیار است: احمدی نژاد موضع خشونتباری اتخاذ می کند در حالی که موسوی بر اجرای قانون و قانون اساسی پافشاری می کند. بنظر من در حال حاضر مسئله مردمسالاری در ایران مسئله مرکزی است ، تمام مسائل دیگر، از جمله مسئله اتمی، در درجه دوم اهمیت قرار می گیرند.

اشپیگل: ولی بسیاری از سیاستمداران غربی نظر دیگری دارند.

کدیور: کسی که امروز مسئله اتمی را پیش بکشد، در ایران گوش شنوائی پیدا نمی کند. در خیابان های میهن من خون جاری است و شما دائم به موضوع انرژی اتمی باز می گردید.

اشپیگل: بعضی ها در غرب فکر می کنند اگر ایران به بمب اتمی دست یابد ممکن است کار عواقب وخیمی پیدا کند ، آن هم برای تمام جهان .

کدیور: آنچه ما را نگران می کند اسرائیل است. این کشور انرژی اتمی را در خدمت نظامیان نهاده است. هر مسلمانی، بلکه هر انسانی از اسرائیل وحشت دارد. و بهمین دلیل زرادخانه اتمی اسرائیل باید تحت کنترل سازمان ملل در آید.

اشپیگل: آیا ما شما را درست درک می کنیم که صرف نظر از این که چه کسی در ایران قدرت را قبضه کند در مورد مسئله اتمی تغییری حاصل نخواهد شد؟

کدیور: هر دولتی در ایران از حق ایران برای استفاده مسالمت آمیز از نیروی اتمی دفاع خواهد کرد...

اشپیگل: مسئله اصلا این نیست. صحبت بر سر بمب اتمی است.

کدیور: امریکا و اسرائیل بمب اتمی دارند. آنچه در مورد میهن گفته می شود احتمال است نه واقعیت. اگر بمب بد است، پس باید برای همه دول بد باشد نه اینکه برای هر دولتی که با سیاست آمریکا موافق نباشد. این یعنی قضاوت با دو معیار .

اشپیگل : اگر اسرائیل یا آمریکا به تاسیسات اتمی ایران حمله کنند چه اتفاقی خواهد افتاد؟

کدیور: چنین کاری به معنی زیر پا نهادن تمام ارزش های اخلاقی است. ایرانی ها مقاومت خواهند کرد و اینکار را همه باهم خواهند کرد ، صرف نظر از این که اعتقاد سیاسی یا مذهبی آنها چیست.

اشپیگل: چهره ایران در پنج سال بعد چگونه خواهد بود؟

کدیور: امیدوارم ایران چهره ای مردمسالار داشته باشد. میهن من دارای آن توانائی درونی هست که بتواند به یک کشور نمونه مردمسالار تبدیل شود.

اشپیگل: و جای خود را در چنین روندی در کجا می بینید؟

کدیور: من به ایران بازخواهم گشت ، البته نه در این روزها. اگر حالا باز گردم من هم به زندان خواهم افتاد. شرائط در آن جا اسف بار است. دوست من دکتر سعید حجاریان بشدت نیازمند دارو و سرپرستی پزشگی – در یک بیمارستان – است. حتی شنیده ام که دوستان من مصطفی تاج زاده و عبدالله رمضان زاده زیر شکنجه هستند. رمضان زاده سخنگوی پرزیدنت خاتمی بود و تاج زاده معاون وزارت کشور در همین دوران.

اشپیگل: خود شما هم 18 ماه در زندان بدنام اوین زندانی بودید.

کدیور: من به ایران باز می گردم و حاضرم به زندان هم بروم اما پس از یک محاکمه قانونی .

اشپیگل: در یک ایران مردمسالار مسئولیت سیاسی خواهید پذیرفت؟

کدیور: من بعنوان یک روشنفکر، یک نویسنده و استاد نقش مهمی دارم. ما در ایران رهبران سیاسی برجسته ای داریم - مثلا میر حسین موسوی.

اشپیگل: آیت الله کدیور از شما ممنونیم برای این گفتگو

شعار به "الله اکبر"های شبانه اضافه شد

فریاد های الله اکبر، شب گذشته حال و هوای دیگری در تهران داشت. تا دیشب مردم فقط الله اکبر می گفتند و بندرت شعار می دادند، اما شب گذشته نه تنها الله اکبر مردم به فریاد اعتراضی شبیه شده بود، بلکه شعار هم می دادند. این شعارها علیه دولت مردم فریب، علیه دیکتاتوری و علیه رهبر بود. حتی مردم از روی بام، اخبار را در جملات کوتاه و با صدای بلند می گفتند تا دیگران بشنوند

محمد خاتمی نمی توانم بگویم در جلسه مشترک با رهبری چه گذشت

هیات منتخب کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، پیش از اعلام تائید نتیجه انتخابات توسط شورای نگهبان با محمدخاتمی نیز برای یافتن راه حلی برای موقعیت بحرانی کشور ملاقات کرد. بخشی از سخنان خاتمی در دیدار با این هیات منتشر شده است که می خوانید:



شور و هیجانی که در این انتخابات وجود داشت در هیچ یک از انتخابات‌های گذشته وجود نداشت و بنده نیز در ایجاد این شور موثر بودم. وقتی بنده از عرصه کناره‌گیری کردم دوستان خیلی گلایه می‌کردند اما در آغاز دهه چهارم انقلاب جو عظیمی ایجاد شد و در این انتخابات شعار تحریم را یا نمی‌شنیدیم یا آن را بسیار بی‌رمق می‌دیدیم.

اکنون به اعتماد عمومی لطمه خورده است و ما باید جلوی خدشه دار شدن اعتماد عمومی را بگیریم تا اصل نظام لطمه نبیند، چرا که ضرر این مساله بسیار بیشتر از آن است که چه کسی رییس جمهور است. پاسخ دادن به اعتراض منطقی و رفتار مدنی جامعه و بخش‌های عظیمی که به این انتخابات اشکال و ایراد دارند این نیست که با ایجاد فضای امنیتی و اعمال زور و دستگیری‌ها و نسبت‌های ناروا به مردم و شخصیت‌های محترم قصه را از مسیر خود منحرف کنیم. راهکار بازگرداندن اعتماد هم بیان شده است، بروید تلاش کنید آن راهکار عملی شود.

به هر حال یک حادثه‌ای رخ داده، عده‌ای هم به آن اعتراض دارند و باید اشکالات را رفع و مردم را قانع کرد که حل این مساله می‌تواند با تشکیل یک هیات بی‌طرف صورت پذیرد.

فضای امنیتی و نظامی کنونی نیز باید تغییر بکند و جامعه را به سوی آرامش برد و معتقدم هنوز هم همه راه‌ها بسته نیست.

ما رهبری را دوست داریم و نسبت به ایشان علاقه داریم. کاش می‌توانستم آن چه در جلسه مشترک میان ما و ایشان در جلسه‌ای که در روزهای قبل از تصمیم‌گیری من برای کاندیداتوری گذشت را بیان می‌کردم.

فضا باید طوری باشد که در آینده مطمئن باشیم مردم به عرصه می‌آیند.

باید اصولگرایی و اصلاح طلبی را از نو معنا کرد و عقلای قوم حتما می‌توانند به نظرات مشترکی برسند. می‌شود ساز و کارهایی دید و تعریف جدیدی از موقعیتی که در دنیا داریم ارائه دهیم و با ایجاد توازن بین نیروهایی که در جامعه وجود دارد و رسیدن به راهکارهای منطقی‌تر برای خدمت به انقلاب، اسلام، نظام گام برداریم.

نمایش رسوای شمارش آراء در سیمای ج. اسلامی





این ها مدارک آن نمایش آخری است که شورای نگهبان در سیمای جمهوری اسلامی به صحنه آورد. سه دهه، مردم در همین سیما دیده اند که از رهبر تا مردم عادی هنگام رای دادن، ورقه رای خود را تا می کنند و سپس به صندوق می اندازند. در نمایش تلویزیونی شورای نگهبان، این آراء تا نشده و یکدست را باصطلاح شمارش کردند! همه با یک نوع خودکار و تقریبا یک خط. ضمنا چنان شتابزده و گیج بودند که یک صندوق انتخابات شورای شهر تهران را هم برای شمارش انتخابات ریاست جمهوری آوردند در این نمایش اینها چیزهایی نیست که از چشم مردم پنهان مانده باشد. زیر فشار مردم، متوسل به همه این بازی ها و دروغ و دغل ها شدند. خشت اول را با دروغ گذاشتند و حالا تا ثریا دیوار حکومتی با دروغ رفته بالا و این فریاد میرحسین موسوی که دروغ جامعه را گرفته و رئیس دولت دروغگوست، بیخود به دل مردم ننشست!
(برای دیدن عکسها در ابعاد بزرگتر بر روی انها کلیک کنید!)

بیانیه آیت الله طاهری، که وصیت نامه می ماند

به عنوان يک روحانی کوچک، همصدا با اکثریّت مردم ِ رای باخته، اين انتخابات را مخدوش و آن را باطل و تصدّی مجدّد رئيس دولت را برای دور بعد نامشروع و غاصبانه می دانم.



بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين

سلام خدا و رسول برگزيده او بر همه شهدا اسلام و دفاع مقدس و شهدای اخير راه آزادی و حريت که خون پاک خود را برای دفاع از حقيقت و امانت و صيانت از آراء ملت نثار کردند تا انقلاب اسلامی که برای تکريم انسان و آزادی و استقلال و اجرای احکام اصولی اسلام به رهبری قائد راحل حضرت امام خمينی(ره) شکل گرفت از انحراف و کجروی مصون بماند. اينجانب شهادت فرزندان پاک نهاد ملت ايران و متابعان اسلام محمدی را به خانواده های داغدار و عموم مردم عزيز تسليت عرض می نمايم و از خداوند تبارک و تعالی صبر جميل و اجر جزيل برای آنان و آزادی دستگيرشدگان و شفای مجروحين حوادث اخير مسئلت می نمايم.

انتخابات رياست جمهوری ۲۲ خرداد از چند جهت حادثه تاريخی و حائز اهميت است. اول آنکه ملت بزرگ، بصورت يکپارچه و بانشاط و اميدوار به تغيير سرنوشت کشور به پای صندوق های رای حاضر شدند و اين بهترين هديه ای بود که می توانست کشور و انقلاب را از بسياری خطرات بيرونی و درونی مصون داشته و در مسير اميد و رشد و شکوفايی و عدالت حقيقی به تعالی برساند. اما هيهات که چگونه با قدرت پرستی و بی تدبيری و اقدامات غيرقانونی و خلاف عدالت که از قبل از انتخابات شروع گرديد طرح مسائلی از قبيل تهمت پراکنی به ياران امام، شبهه افکنی در سلامت دولت های گذشته و زيرسوال بردن امام(ره) و دفاع مقدس و مصادره همه دست آوردهای دوران قبل که از افتخارات اين نظام محسوب می گردد به نفع اين دولت و سواستفاده وسيع از امکانات ملی چون راديوتلويزيون و مطبوعات دولتی و توزيع وسيع ثروت های ملی در روزهای قبل از انتخابات برای جلب آرا به نفع دولت و نهايتاً پس از اخذ آرا، تقليب بسياری از برگهای رای به نفع خودشان و تائيد عجولانه، اين فرصت طلايی و بسيار گران بها در معرض تاراج قرار گرفت و در انظار جهانيان و مردم آنچه ماند، آبروی ريخته نظام و خون های بناحق ريخته و جوانان مضروب و مجروح و مردان و زنان زندانی و اموال تخريب شده و در يک کلام، مشروعيت نظام مقدس جمهوری اسلامی و شهدای عزيز ايران بود.

هرچند ممکن است سرکوبگران با امکانات وسيع بتوانند معترضان را موقتاً سرکوب نمايند در حاليکه بايد حافظ جان و مال و ناموس همه ملت و حامی مظلوم باشند اما حکومت با چالش هايی سنگين از قبيل اصل بيطرفی شورای نگهبان و نهادهای قضايی و اجرايی در برگزاری انتخابات و ديگر امور مهمه نظام مواجه است که يا به انفعال ملّت از مشارکت در تعيين سرنوشت خود و يا به بی اعتمادی و مبارزه با اصل نظام خواهد انجاميد و دايره اين ياس و ترديد ممکن است خدای ناکرده به اصل اسلام که ابزار حکومت برای توجيه ظلم و بی عدالتی گرديده بينجامد.

من به عنوان فرد کوچکی که عمر خود را به طلبگی و مبارزه و عواقب آن و خانه نشينی در اين ايام گذرانده ام، خاضعانه و از سر درد به همه مراجع معظّم و روحانیّت محترم ميگويم " کونوا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً" من با ديده گريان و قلبی اندوه بار به عينه می بينم که کهنه دشمنان و مخالفان امام راحل که او را برای مبارزه و تاسيس جمهوری اسلامی تخطئه می کردند، امروز با تمام قوّت و با همان دشمنی تئوری پردازان قدرتمندان شده و از درون به هدم و نابودی عقايد حکومتی مرحوم امام و به موزه فرستادن عملی آن فعالانه مشغول هستند. من مطمئن هستم که روح بلند او و شهدا و سرداران بزرگ ما از اين انحرافات اساسی که بر سر اصول مردم سالارانه جمهوری اسلامی آمده است نگرانند. اگر مردم را به استناد "الناس مسلطّون علی اموالهم و انفسهم" مسلّط بر سرنوشت خود بدانيم، اگر اين تسلط را با آرا خود به دولت و حکومت تفويض نمودند، وظيفه آنها است بحکم امانتداری در رعايت حقوق آنان کوشا بوده و در صيانت آن امين باشند. "لا تنظروا الی طول رکوع الرجل و سجوده، فان ذلک شیء اعتاده؛ فلو ترکه استوحش لذلک و لکن انظروا الی صدق حديثه و اداء الامانته" که در اين روايت ملاک تقوی و صلاحيت، راست گويی و امانتداری است نه طول رکوع و سجود و تظاهر به دين داری کما اينکه در آيه شريفه "ولايجرمنکم شنان قوم علی ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی" مقصود عدالت ورزی با مخالفان و دشمنان است و اگر مردم و امام جمهوری اسلامی را با آزادی و استقلال تعريف کردند، آزادی و استقلال موافقان در هرکاری که اراده کنند نيست بلکه آزادی مردم بر اساس قانون و استقلال کشور و قوانين از سلطه زورمندان است.

اينروزها مشاهده ميشود که با تقطيع بعضی از فرمايشات امام که به نفع اقدامات و برنامه های خود تشخيص می دهند، سعی دارند پشت اين چهره ملکوتی سنگر گرفته و اعمال و رفتار خود را با معترضان توجيه نمايند. من برای تنوير افکار عمومی به صراحت اعلام می کنم اين روش ها ادامه همان استفاده ابزاری از دين و مقدسات و تطهير خودشان در هاله های مقدس و خارج کردن مخالفان از دائره امام و بدبين کردن جوانان به دين و امام اتفاق می افتد. آيا امام معتقد بود کسانی که بايد در انتخابات بی طرف باشند، رسما وارد حمايت علنی از کانديدای خاصی بشوند؟ آيا شورای نگهبان که بعضی از افراد موثر آن از رقيب جناب آقای ميرحسين موسوی علناً حمايت کرده و می کنند، می تواند ملجا و مرجع برای شکايت شکاة باشد؟ چرا نامه توبيخیّه امام و هشدارهای ايشان به بعضی از تخلفات آقايان را منتشر و نقل نمی کنيد؟ آيا امام اجازه می داد امکانات عمومی و بيت المال مسلمين برای يک کانديدا بدون هيچ محدوديتی استفاده شود؟ آيا امام هتاکی ها و تهمت های شخص رييس دولت و منسوبينش را به يارانش تحمّل می کرد؟ آيا امام اجازه می داد حيثيت و آبروی افراد اين گونه در معرض و منظر مردم ملعبه بازيگران قدرت و رای بازان حرفه ای قرار گيرد؟ و آيا دين چنين اجازه ای به شما داده است؟ چرا چتر حمايت قانون فقط برای شما و دوستان شما است و تنها هنگامی دين، قانون و امام عزيز می شوند که بتوانيد منفعتی از آن ببريد؟ آيا اين مصداق "نومن ببعض و نکفر ببعض" نيست؟ آيا اين از مصاديق عدالت است که سیّد شريف و مظلومی چون ميرحيسن موسوی که در سخت ترين دوران های اين کشور مسئولیّت اداره دولت را با وجود جنگ هشت ساله و محاصره اقتصادی و گروه های محارب و تثبيت انقلاب با موفقيت تمام طی نمود و تا آخرين لحظات عمر امام، عزيز و محبوب اين رادمرد بزرگ بود، اکنون عامل استکبار، اغتشاشگر و مستوجب کيفر باشد و بايد حقوقش پايمال گردد؟ حد و حدود تمامیّت خواهی شما کجا پايان می گيرد؟ بدرستی که دشمن شماره يک انسان نفس اوست(اعدی عدوک نفسک التی بين جنبک).

اينجانب احتمال می دادم که شايد توجّه به مصالح درازمدّت و تاريخی انقلاب و نظام و ايجاد وحدت ملّی، موجب شود تا آقايان دست اندر کار کشور نسبت به تخلّفات وسيعی که در قبل و بعد از انتخابات واقع شد با ديد معقول و عادلانه قضاوت کنند، امّا اکنون شواهد و قرائن نشان می دهد که قصد دارند نتايج از قبل اعلام شده را تثبيت نمايند و شرايط نظامی و امنیّتی برای دستگيری و سرکوب معترضان و زنده کردن کينه های قديمی و انتقام از ياران وفادار امام و جوانان و دانشگاهيان را تشديد کنند. بنده به عنوان يک روحانی کوچک، همصدا با اکثریّت مردم ِ رای باخته، اين انتخابات را مخدوش و آن را باطل و تصدّی مجدّد رئيس دولت را برای دور بعد نامشروع و غاصبانه می دانم.

از عموم مردم و جوانان عزيز می خواهم ضمن حفظ آرامش فعّال، مراقب رخنه عناصر مشکوک برای بهانه دادن به سرکوب و تشديد ظلم باشند و بدانند خداوند سنّت خود را حمايت از مظلوم و هدم ظالم قرار داده است" و سيعلم الّذين ظلموا ایّ منقلب ينقلبون"

والسّلام عليکم و رحمة اللّه و برکاته

خادم شما مردم شريف ايران اسلامی

سيد جلال الدّين طاهری

۱۳۸۸/۷/۴

بیانیه جدید مجمع روحانیون مبارز

بیانیه جدید مجمع روحانیون مبارز در باره اعلام تائید نتیجه انتخابات ریاست جمهوری صادر شد. متن این بیانیه به شرح زیر است :

بسم الله الرحمن الرحیم

نظام مبارکی که در آن به‌سر می‌بریم برآمده از خیزش شگفت‌انگیز ملتی است که سالیان طاز در آرزوی آزادی و استقلال و آبادانی کشور و عدالت، هزینه‌های گزافی پرداخته است و ایمان او به خدا و دلبستگی‌اش به دین همواره وی را در این راه پرمشقت پایدار داشته است و در برهه‌ای از زمان موهبت رهبر ممتاز حضرت امام که مظهر ایمان و آرمان و آزادگی او بوده است، وی را یاری کرده است و حاصلش (البته به قیمت خون عزیزان و ایثارگری انبوهی از زنان و مردان) نظام جمهوری اسلامی بوده است. جمهوریت به آن معنی که میزان رأی ملت است و حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش پذیرفته شده است , حاکمان برگزیدگان با تقوای مردم و خدمتگزاران آنانند، نه اربابان ایشان و طبعا آن‌که پرسش‌گر است، مردمند و آن‌که پاسخ‌گو است، حاکمانند.

و نظام ما اسلامی است از آن جهت که آئین خداوند و ارزش‌های دین مبین حاکم بر زندگی اجتماعی است، البته اسلامی که دور از خرافات و تحجر و توهم‌زدگی متحجران و کج‌اندیشان است و در جهان پیچیده امروز پاسخ‌گوی نیازها و پرسش‌های اساسی مردم این روزگار است.

جمهوری اسلامی راهی است به سوی سربلندی ایران و سرفرازی ایرانی و زمینه‌ساز ایجاد الگویی ممتاز که در آن اخلاق و معنویت در کنار آزادی، عدالت، حقوق انسان و پیشرفت کشور قرار گرفته است. آن‌چه مهم است پاسداری از معیارهای اصیلی است که نظام ما بر آن استوار است و می‌بایست باشد و احیانا نیست.

در انتخاباتی که انجام گرفت، می‌شد که این نظام مستحکم‌تر شود و راه‌های انحرافی از راه راست روشن‌تر تشخیص داده شود و آرام‌بخش جان ملتهب ملتی بیدار و هوشیار باشد.

انتخاباتی که می‌توانست در آغاز دهه چهارم پیروزی انقلاب نشان دهد که پایه‌های مردم‌سالاری سازگار با دین در آن مستحکم‌تر و استوارتر شده است و مردم احساس کنند که حاصل خون صدها هزار شهید و رنج آسیب جانبازان و آزادگان و خانواده‌های شکیبای آنان روز بروز شکوفاتر و ایران عزیز در جهت اعتلاء و ایرانی برخوردار از حرمت، عزت و حقوق مادی و معنوی در حرکت است. افسوس که این فرصت از دست رفت و امروز اعتماد عمومی که مهم‌ترین سرمایه کشور و انقلاب است، لطمه دیده است و انبوهی از مردمان که بحق حرف و انتقادی دارند، از آن‌چه اعلام شده قانع نیستند. مهم این است که همه احساس کنند سازوکارهایی که در جهت کارگر افتادن رأی مردم که به تعبیر حضرت امام «میزان» است، خدشه‌ناپذیر است و اگر چنین احساسی نبود، با چه امید می‌توان باز هم مردم را به حضور فراخواند. ما معتقدیم اعتماد آسیب‌دیده مردم با اظهارنظر مرجعی که اکثریت اعضای آن از پیش جانبداری بی‌پرده خود را نسبت به یک نامزد اعلام کرده‌اند، در مورد نتایج انتخابات ترمیم نخواهد شد.

متاسفیم که راهکارهای منطقی و خیرخواهانه مورد توجه قرار نگرفت و هیأتی بی‌طرف و کاردان مسئول رسیدگی و اعلام حقیقت نشد. بلکه به‌عکس اعتراض آرام و پرشکوه مردم که حضوری بی‌همانند نشان دادند و رشد خود را همچون روزهای پرفروغ انقلاب اثبات کردند، مورد تهاجم بی‌رحمانه قرار گرفت و در حالی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب، هم نامزدهای محترم و هم طرفداران آنان از نظام و در نظام هستند، میلیون‌ها انسان معترض را اسباب دست بیگانگانی قلمداد کردند که نه اسلام را می‌خواهند و نه ایران را و فرزند برومند و مؤمن انقلاب و ایران، حضرت آقای مهندس موسوی را آزردند و مقاومت ستودنی او را در دفاع از حق و رأی مردم نکوهش کردند و نیز نسبت به شخصیت انقلابی و خدمتگزار جناب حجت‌الاسلام والمسلمین آقای کروبی جفا کردند. و حتی تظاهرات آرام مردم را به خاک و خون کشیدند و بخش مهمی از سرمایه‌های فرهنگی و سیاسی و انقلابی و خیرخواهان و تعداد کثیری از جوانان عزیز را به بند کشیدند تا همگی را در برابر یک انتخابات مخدوش تسلیم کنند و طبیعی است که در این عرصه بیگانگان بیکار نخواهند نشست و می‌کوشند که آتش نفاق و نقار را فروزان‌تر کنند. اینک پس از هزینه‌های سنگینی که پرداخت شده است، در عین اعتراض به نتیجه انتخابات و محفوظ‌ نگاه‌داشتن حق اعتراض معتقدیم که مردم بزرگوار نباید بیش از این هزینه بپردازند و معتقدیم هیجانات فزاینده و اعتراضات خیابانی راه‌کار نیست. ما همه را به آرامش دعوت می‌کنیم، چرا که ایران و انقلاب برای ما از همه چیز با ارزش‌تر است و انتظار داریم که مسئولان نیز زمینه عبور از فضای زشت امنیتی و نظامی را فراهم آورند. و زندانیان را آزاد کنند و از تبلیغات یکجانبه و تحریک‌آمیز و تحریف‌کننده دست بردارند و حق بیان واعتراض مدنی را به رسمیت بشناسند و نسبت به خون به ناحق ریخته شهیدان و جانباختگان و استمالت از خانواده‌های آنان اقدام کنند و زمینه‌ای فراهم آورند تا خردمندان خیرخواه بتوانند در فضای آرام به آن‌چه جامعه را به این وضعیت ناگوار کشاند، بیاندیشند و راه چاره اساسی برای آن بیابند.

مجمع روحانیون مبارز 8/4/1388

متن نوشتاری سخنرانی آیت الله هادی غفاری درباره علی خامنه ای

درایران اینترنت چنان کنُد شده که صفحات اول سایت ها، پس از عبور از فیلتر نیز با دشواری باز می شود. به همین دلیل از داخل کشور پیامی دریافت داشته ایم مبنی بر انتشار متن نوشتاری سخنان آیت الله هادی غفاری زیرا دانلد صدای دشوار است. ما این متن را که خوشبختانه روی یکی از وبلاگ ها وجود داشت منتشر می کنیم و با توجه به همین پیام، خلاصه ای از سخنان میرحسین موسوی در دیدار با استادان و مدرسان دانشگاه ها را نیز همراه با نوار شنیداری آن دراین شماره پیک نت منتشر کرده ایم.



سخنرانی هادی غفا ری

در هیچ تاریخی به اندازه تاریخ شما روحانیت به این اندازه له نشده است.

امروز محصول ثمره رهبری جنابعالی بی حیثیت شدن روحانیت است، تو خیابان، تو کوچه و بازار مردم فکر می کنند که مثلا من چون آخوند هستم طرفدار احمدی نژاد هستم برای من زبانشان را در می آورند.

وقتی من دو انگشتم را بالا می برم بلافاصله از من عذر خواهی می کنند.

جناب آقای خامنه ای اشتباه می فرما یی، من به ولایت فقیه اعتقاد دارم بیش از آقای خامنه ای به گواهی تاریخ.

جناب آقای کروبی من مسئول صحبت های خودم ، خودم هستم، از همین جا آماده هستم بهر سلولی بروم، من بدنم با سلول آشناست ، سالهای سال.

جناب آقای خامنه ای من بیش از شما به ولایت فقیه اعتقاد دارم، امام به من نگفت که شما ولایت فقیه را نمی شناسی ولی به جنابعالی گفت.

همان روز ها هم به من نگفت ولایت فقیه را نمی فهمی چیه ولی به شما گفت ، من در کرمان بودم در فرودگاه مهندس اسحاق جهانگیری، عبدالله نوری، دکتر احمدی، مهندس الویری و... بیانیه امام را مبنی بر اینکه ولایت فقیه این نیست که جنابعالی می گویی .

من آن روز ولایت فقیه را قبول داشتم ولی شما نداشتید. این لکه به ما نمی چسبد ، دنبال این نباشید که لکه ضد ولایت به ما بچسبانید.

ممکن است من در مورد ولایت فقیه زمان حرف داشته باشیم که دارم ، ممکن است.



هیچ کس در ایران جرئت ندارد ، هیچ کس، که به من بگوید که من وایسته به خارج از کشور هستم ، امکان ندارد، من گوشت و پوست و استخوان و زن و بچه و زندگی ام قربانی یک وجب خاک وطن و کشورم.

سگ امریکا چه باشد که مرا به اجنبی و اجنبی دوستی متهم کنند ، من خرخره اجنبی را می جوم.

آبروی روحانیت رفت.آقای خامنه ای ، یک روز دکتر... معاون قبلی وزارت نفت به من زنگ زد و گفت دو روز است بچه خواهرم نماز نمی خواند، کی باعثش شده آقای خامنه ای ، دفاع ناشیانه شما از احمدی نژاد هیچ چیز را اصلاح نمی کند.

شما یک طرفه به قاضی می روید ، اجازه بدهید که ما با شما مناظره بکنیم.احمدی نژاد کی است که با من مناظره کند عددی نیست ، او کیست که با من مناظره بکند.جناب آقای خامنه ای اجازه بدهید با من مناظره بفرمائید.

آنچه شما خوانده اید من هم خوانده ام ، درس هایی که تو خوانده ای من هم خوانده ام.

هر که تنها برود به قاضی ، بر می گردد راضی .



صدا و سیما دست شماست ، راست نمی گوئید که فلان دانشجو زنگ زده، یک کارمند از اطاق بغل زنگ می زند، صدایش را پخش می کنید.

بی باورمان کرده اید ، بارومان را متلاشی کرده اید.



در یک مناظره جدی به شما بگوئیم، جناب آقای خامنه ای صندوق مسجد الهادی : 4 تا 5 صندوق را باز کنیم ، 1 و2 و3 و... نه نمی شود پخش و دشمن می فهمد. نمایندگان موسوی ، کروبی، رضایی .



بر منکرش لعنت، در طول تاریخ ، انتخاباتی بی مسئله تر از این انتخابات نداشتیم ( بشوخی) ببخشید حاجی آقا کروبی.

روزی در درس شیخ کریم حائری یک دهاتی بلند شد و گفت :

- اگر من این دستم را باز کنم حرام است؟ گفت نه.

- اگر این دستم را ببندم و این یکی دستم را باز کنم حرام است؟ گفت نه حرام نیست.

- اگر گردنم را این ور بگردانم و سپس آن ور بگردانم حرام است ؟ گفت نه.

- اگر این انگشت وسطم به ان انگشت بخورد حرام است ؟ گفت نه.

روستایی شروع کردن به رقصیدن. حسابی رقصید، گفت رقص همین است.

حاج شیخ کریم حائری جوابی داد که من می خواهم به خامنه ای بدهم ، جناب آقای خامنه ای جواب آ شیخ را به شما عرض می کنم .

شیخ گفت : مطالعاتت خوب بود ، مرده شور ترکیب ات را ببرد.

گزارش واشنگتن پست از شرايط بحرانی ايران کار برای موسوی سخت شده است


توماس اردبرينک



درحالي که مخالفان درنتيجه سرکوب دولت به طرز مشهودی تصعيف می شوند، محمود احمدی نژاد و طرفدارانش با تبلیغ پيروزی بحث انگيزی در انتخابات اخیر، به سخت تر کردن موضع بين المللی و تحکيم کنترل اوضاع داخلی روی آورده اند.

دولت در روزهای اخير باراک اوباما را به دليل آنچه "سياست های مداخله جويانه" می خوانند، هدف حمله قرار داده اند و ضمن اعلام آمادگی برای تشکیل دادگاهی برای محاکمه مير حسين موسوی نامزد مخالف، برخی طرفداران وی را که برای اعتراض به نتايج انتخابات به خيابان ها سرازير شدند به اعدام تهديد کرده اند.

خبرگزاری ها از سرکوب تازه ترین گردهمائی مخالفان توسط پليس خبر داده اند، در این اجتماع حدود 2000 نفر حضور داشتند. در همین زمان هشت نفر از کارکنان سفارت انگلستان به اتهام دخالت در اعتراضات دستگير شدند.

به گفته تحليلگران مسائل ايران، اين اقدامات از قدرت گرفتن گروه کوچکی از جناح تندرو و فرماندهان سپاه پاسداران حکايت دارد. تحليلگران می گويند نفوذ اعضای سپاه پاسداران که از زمان انتخابات 22 خرداد خصوصاً به عنوان ابزار قدرت شناخته می شوند، در بالا گرفتن مناقشات نقش داشته است.

فعل و انفعالات جديد در صحنه قدرت، گزينه های سختی را پيش روی موسوی قرار داده است. او در مواجهه با فشار فزاينده بر سرآنچه طرفداران دولت، نقش پيشروی وی در به راه انداختن اغتشاشات خوانده اند، بايد يا شکست خود را بپذيرد و زير سايه دشمنانش قرار بگيرد، و يا به نبرد در برابر نتايج انتخاباتی ادامه دهد و زندان را به جان بخرد.

امير محبيان تحليلگر سياسی می گويد: "اکنون همه چيز به موسوی وابسته است. اگر از فشار کم کند، سياستمداران می توانند او را مهار کنند. اگر به فشارها بيفزايد، نفوذ و قدرت نيروهای نظامی و امنيتی افزايش پيدا می کند."

تحليلگران ديگر می گويند درصورتي که موسوی به مبارزه ادامه دهد، ممکن است وی و مشاورانش به زندان بيفتند که خود پايانی بر نفوذ سياسی انها در نظام حاکم بر ايران خواهد بود. حذف گروهی به اين بزرگی، نظام مشارکت قدرت در ايران را به پايان خود می رساند. قدرت در دستان آيت الله علی خامنه ای رهبر ايران، محمود احمدی نژاد و طرفدارانش می ماند و تنها مجلس به عنوان عرصه ظهور صداهای مخالف باقی خواهد ماند.

از سوی ديگر، اگر موسوی تن به شکست بدهد، امکان تشکيل يک حزب سياسی بدون قدرت را خواهد داشت تا آیت الله خامنه ای را به چالش بکشد، و به اين ترتيب نقش رهبری مخالفان در دوره دوم رياست جمهوری احمدی نژاد را به دست خواهد آورد. طرفداران موسوی که هنوز بسيار خشمگين اند و دولت را مسؤول خشونت ها می دانند، از در پيش گرفتن اين گزينه بسيار ناخشنود خواهند شد.

اما به نظر می رسد يک برگ برنده هم برای موسوی وجود داشته باشد که از شهر مذهبی قم، يکی از تأثيرگذارترين مراکز آموزش شيعه، سر بر می آورد. چندين آيت الله العظمی قدرتمند در آنجا با صدور اطلاعيه هائی خواستار سازش شده اند و جالب اينکه به حمايت بی چون و چرای خامنه ای از احمدی نژاد نپيوسته اند.

به گزارش خبرگزاری نيمه دولتی ايلنا، آيت الله العظمی عبدالکريم موسوی اردبيلی در جريان ديدار با اعضای شورای نگهبان اعلام کرد: "وقايع اخير، سبب تضعيف نظام شده است. شما بايد به اعتراض تظاهر کنندگان گوش کنيد. بايد اجازه بدهيم مردم حرف بزنند."

آيت الله العظمی ديگری روز شنبه دو فتوا صادر کرد و گفت اسلام، نيروهای امنيتی را از صدمه رساندن به مردم نهی می کند. آيت الله اسدالله بيات زنجانی گفت معترضان مدافع اسلام هستند و "اين گردهمائی ها، حق قانونی مردم و تنها شيوۀ مطلع کردن حاکمان از خواسته هاي آن ها است."

سپاه پاسداران انقلاب که دامنه قدرتش پس از حمله نیروهای تحت رهبری آمریکا به همسایگان ایران [افغانستان در سال 2001 و عراق در سال 2003 ] گسترش يافته است. این نیرو اینک در موقعيتی قرار گرفته که می تواند در دولت نفوذ بيشتری کند. اعضای 120 هزار نفری سپاه برای سرکوب تظاهرکنندگان وارد عمل می شود و از نظام اسلامی حاکم بر ايران مراقبت می کنند. فرماندهان سپاه، روابط نزديکی با رهبر ايران دارند. سپاه ظرف چند سال اخير، شاخه های متعددی به خود اضافه کرده، دامنه اقدامات امنيتی خود را گسترش داده، نيروهای شبه نظامی بسيج را تخصصی تر کرده و مرزهای کشور را تحت کنترل بيشتر خود درآورده است.

محبيان که از هر دو نامزد انتخابات انتقاد می کند، می گويد: "ما اکنون در اوضاع امنيتی گرفتار هستيم. اين باعث گسترش نفوذ نظامیان شده است. اقدامات افراطی موسوی باعث آسانتر شدن مداخله افراد نظامی در سياست شده است، چيزی که هميشه برای دموکراسی ناپسند است."

اکبر هاشمی رفسنجانی رئيس جمهور پیشین و رقيب قبلی احمدی نژاد که از موسوی حمايت کرده، روز يکشنبه سکوت پس از انتخابات خود را شکست و خواستار بررسی شکايت ها از تخلفات انتخاباتی شد.

رفسنجانی گفت: "اميدوارم کسانی که درگير اين مسأله هستند، شکايات قانونی را کاملاً و به نحوی عادلانه مورد بررسی قرار دهند."

منبع: واشنگتن پست- 29 ژوئن

گزارشي از کریستین ساینس مانیتور بازداشت انبوه در تهران از بعد از انقلاب سال 1979


دن مورفي

ارعاب مخالفان با بازداشت خانگي یا محکومیت هاي سخت در ایران تازگی ندارد. اما سرکوب اخیر شهروندان که نسبت به نتیجه انتخابات که به سود محمود احمدي نژاد اعلام شده است، خشمگسن هستند از بعد از انقلاب اسلامي در سال 1979، سابقه نداشته است.

به دلیل کتک زدن و شلیک کردن به سمت معترضین نتیجه انتخابات 12 ژوئن که به نظر موثر واقع شده است، اکثر خیابان هاي اصلي شهر هاي بزرگ ایران در روزهاي آخر هفته ساکت بود و درحالیکه احمدي نژاد و طرفدارانش قصد دارند پیروزیشان را محکم کنند، موج دستگیري ها کند تر شده است.

روز شنبه آزانس خبري فارس نیوز که طرفدار دولت است، گزارش داد که هشت کارمند ایراني سفارت بریتانیا در تهران به دلیل دست داشتن در اغتشاشت بازداشت شده اند. وزیر امورخارجه بریتانیا، دیوید میلیبند، این بازداشت را "آزار و ارعاب" توصیف کرد و افزود که این ادعا که فارت بریتانیا به گونه در پشت پرده اعتراضات بوده است، کاملا بی اساس است.

کارکنان سفارت بریتانیا هم در مراکز بازداشت سرتاسر کشور به جمع 40 نفره روزنامه نگاران و صد ها دانشجوي معترض، اساتید دانشگاه و فعالان سیاسي پیوستند.

نیروهاي بسیج، که از وفاداران تندرو ترین روحانیون ایران هستند، به خانه کساني که از پشت بام هایشان فریاد "الله اکبر"- نوعي اعتراض که در دوران انقلاب بکار گرفته مي شد- سرمي دهند حمله مي کنند و آنان را دستگیر مي کنند.

بابک رحیمي، استاد دانشگاه سن دیه گو در کالیفرنیا و متخصص امور ایران که به تازگي از سفرش به ایران بازگشته است مي گوید:« مقیاس دستگیري ها بسیار بالا است" او در سال 1982، بعد از اینکه پدرش به دلیل فعالیت هاي سیاسي اعدام شد، از ایران رفت. او مي گوید:« آخرین سرکوب ها مربوط مي شود به شورش دانشجویان در سال 1999 اما در آن زمان فقط دانشجو ها معترض بودند. حالا، صحبت از سیاستمداران سطح بالاي اصلاح طلب و بیش از 40 روزنمه نگاراست؛ همه در خطر هستند».

رهبران سیاسي را از حامیانشان دور کرده اند

تریتا پارسي و رضا اصلان، دو استاد دانشگاه که متخصص مسائل ایران هستند، روز جمعه در گزارشي در مجله سیاست خارجي نوشتند که مشخص است که رژیم به هدف کوتاه مدت خود که همان خنثي کردن توانایي هاي رهبر مخالفان، میر حسین موسوي، براي برقراري ارتباط با معترضین و شاید بدل شدن به رهبري که قادر به تغییر حکومت باشد، شده اند.

آنها نوشته اند:« یک منبع نزدیک به موسوي مي گوید که اولین و دومین حلقه اطرافیان موسوي دستگیر شده اند یا در حبس خانگي هستند. خود موسوي هم ارتباط محدود شده اي با اعضاي تیم و طرفدارانش دارد. فقدان رهبري در خیابان هاي شهر مشهود است، جایي که معترضین تظاهرات مي کنند اما با کمبود راه کار و خط مشي مواجه هستند».

دولت دائما قصد القاي این موضوع را دارد که اعتراض علیه انتخابات توسط انگلیس و آمریکا طراحي شده است و مخالفان سیاسي اش را ابراز اصلي قدرت هاي خارجي مي دانند و این شامل معترضین و موسوي است.

احمد خاتمي- فرد نزدیک به احمدي نژاد و رهبر ایران، آیت الله علي خامنه اي- در نماز جمعه معترضین را محارب به خدا نامید که این جرمي است که طبق قوانین اسلامي مجازات آن اعدام است. او گفت:« من خواستار تنبیه شدید اغتشاش گران بدون هیچ رحمي هستم تا درس عبرتي براي دیگران باشد».

با وجود اینکه موسوي درمیان کساني بود که باعث سقوط شاه و ایجاد حکومت اسلامي شدند و با شخص خمیني کار مي کرد و در دهه هشتاد نخست وزیر ایران بود، اما خواهان اصلاحات در ایران است. او در نامه اي خطاب به طرفدارانش نوشت:« من آگاهم که این خواسته قانوني شما هیچ ربطي به گروهي که به قداست سیستم جمهوري اسلامي باور ندارند، ندارد».

بازداشت اتباع بیگانه

درمیان بازداشت شدگان خارجي ها هم دیده مي شوند، ایاسون اتاناسیادیس، مازیار بهاري ایراني تبار، مستند ساز و گزارشگر نیوزویک و اردشیر ارجمند، مشاور موسوي، دیده مي شوند.

فرانک اسمیت، از کمیته دفاع از روزنامه نگاران گفت که آقاي اتاناسیادیس با سفیر یونان و خانواده اش دیدار کرده است و بزودي آزاد مي شود.

اما آقاي اسمیت بطور عمومي درباره وضعیت روزنامه نگاران گفت:« این وسیع ترین سرکوبي است که تا به حال به یاد مي آورم، من ده سال است که این سمت را دارم. میزان دستگیري ها بشدت بالاست. در حال حاضر تعداد روزنامه نگاران بازداشت شده در ایران از همه جاي دنیا بیشتر است».

آقاي رحیمي معتقد است که دستکم در گذشته زندان مخالفان رژیم مشخص بود. اما دوستان او در تهران گفته اند که از وضعیت بسیاري از زندانیان بي خبرند.

او مي گوید:« شرایط شبیه به ناپدید شدن افراد در دوران دیکتاتور شیلي، آگوستو پینوشه، در دهه هفتاد است ما هیچ چیز از وضعیت مکاني که در آن زنداني شده اند نمي دانیم. یکي از کساني که دستگیر شده و آزاد شده بود به من گفت که در زیر زمین بزرگ وزارت کشور زنداني شده بودند. یک روزنمه نگار دیگر هم زماني که بسیجي ها براي دستگیر کردنش به خانه اش رفته بودند، پنهان شده بود و حتي همسرش هم از او خبر ندارد. پیام هایي که این روزها دولت نمي فرستد به شدت مافیایي است:" ما تو و خانواده ات را دستگیر خواهیم کرد».



منبع: کریستین ساینس مونیتور 28 ژوئن

اخطار پزشک معالج "جانباز اصلاحات": جان حجاریان در خطر است


يکي از اعضای تیم پزشکی معالج سعید حجاریان که ساکن واشنگتن است، با ارسال نامه ای سرگشاده خطاب به "همه کسانی که قادر به کمک به وی می باشند" هشدار داده که ادامه نگهداری نامبرده در زندان، به قیمت جان او تمام خواهد شد.

نویسنده این نامه، که برای انتشار در اختیار روز گذاشته شده، در ابتدا یادآور شده است: "اینجانب دکتر تقی اسدی (متخصص مغزو اعصاب) یکی از اعضاء تیم پزشکی ای هستم که در عرض ده سال قبل با زحمت بسیار زیاد آقای دکتر سعید حجاریان را مورد درمان اختلالات ناشی از اصابت گلوله به سرشان قرار داده ایم. در نتیجه این سوء قصد ایشان دچار آسیب بخشهائی از مغز، و نخاع و هم چنین عروق مغز شدند. حاصل این آسیبها اختلال تکلمی، راه رفتن، و درد میباشد. با درمانهای داروئی متعدد، فیزیوتراپی، کار درمانی و گفتار درمانی ایشان را تا حدی تحت کنترل در آوردیم."

دکتر اسدی تصریح کرده است: "درمانهای ایشان دائمی، و بدون وقفه بوده و همچنان در حال انجام است. هرگونه وقفه در هر یک از این جنبه ها میتواند موجب آسیب بلافاصله و یا غیز قابل برگشتی برای ایشان بشود. با تماسی که با همسر پزشک ایشان داشتم، گزارشی از وضع روحی بسیار بد و کاهش واضحی در قدرت جسمی ایشان به اطلاع اینجانب رسید. سیستمهای خارج از دستگاه عصبی ایشان احتیاج به ملاقات فوری پزشک داخلی دارد".

در ادامه نامه آمده: "به علت محرمانه بودن اطلاعات پزشکی اینجانب از افشاء جزئیات پزشکی پرونده ایشان معذورم، ولی میتوانم اذعان کنم که بازداشت ایشان میتواند منجر به خطر جانی غیرقابل جبران برای ایشان شود. "

پزشک معالج حجاریان در خاتمه هشدار داده: "با در نظر گرفتن جنبه های انسانی، از همه کسانی که قادر به کمک بهایشان میباشند اکیدا درخواست می شود که در آزاد سازی و یا انتقال ایشان به محل مناسبی - منزل - که بتواند درمانهای روزانه اش را گرفته و از زیر فشار روانی حبس انفرادی در آید، کوشش نمایند. بار دیگر تأکید می کنم جان بیمار من در خطر است. خواهشمند است به اخطار پزشکی اینجانب توجه فرمایید ."

"او را مقابل دختر کوچکمان بازداشت کردند" بی خبری از وضعیت محمد مصطفایی


با گذشت چهار روز از بازداشت محمد مصطفایی، هنوز از سرنوشت و محل نگهداری او اطلاعی در دست نیست. این وکیل دادگستری که در سه سال اخیر تلاشهای فراوانی برای توقف اعدام کودکان و نوجوانان انجام داده، روز پنج شنبه توسط نیروهای لباس شخصی بازداشت شد.

همسر محمد مصطفایی با اعلام این خبر گفت: روز پنج شنبه به همراه محمد و دخترمان به بیرون از خانه رفته بودیم که چند نیروی لباس شخصی همسرم را شناخته و از او خواستند که با آنها برود. وی افزود: آنها به خانه ما آمدند و بعد به دفتر کار همسرم مراجعه کردند و بعد از تفتیش این دو محل او را با خود بردند.

همسر مصطفایی با اشاره به اینکه "برخورد بازداشت کنندگان توهین آمیز نبود، ولی محمد را در مقابل دختر کوچکمان بازداشت کردند"، از بی خبری در مورد وضعیت همسرش ابراز نگرانی می کند و می گوید: از روز پنج شنبه از او بی خبریم. نه می دانیم او را کجا نگه می دارند و نه تماسی داشته است.

محمد مصطقایی وکیل حقوق بشری جوانی است که در چند سال اخیر به طور داوطلبانه وکالت برخی از محکومان نوجوان به اعدام، فعالان اجتماعی را به عهده گرفته است.

--------------------------------------------------------------------------------

مصاحبه با خانواده امیرحسین شمشادی از ستاد موسوی گفته اند به زودی آزاد نمی شود


یکی از اعضای خانواده امیرحسین شمشادی مسوول ستادجوانان میرحسین موسوی که از فعالان سازمان های دولتی شهرتهران است به روز گفت که وی درتماسی که اززندان اوین با والدین خود گرفته گفته که به زودی آزاد نمی شود. به گفته والدین این فعال اجتماعی، لحن صحبت وی بسیارغمگین وناراحت کننده بوده است.

شمشادی که روز دوشنبه ۲۵ خردادماه و در منزل خود دستگیر شد پس از روز انتخابات به دلیل بیماری خانه را ترک نکرده بود. یکی از اعضای خانواده وی به روز گفت: "او گواهی پزشک دارد که باید برای بیماری خود استراحت می کرد ومقامات قضایی تا کنون هیچ پاسخی به تقاضای پدرومادروی درخصوص اینکه وی چه جرمی مرتکب شده است نداده اند."

پدرشمشادی به مامورینی که از اتاق های خانه فیلمبرداری می کردند گفته است که" بیایید از کتابخانه ما وتفاسیر قران هم فیلم بگیرید. بیایید ببینید دارید چه کسی را دستگیر می کنید تا چیزی را جا نگذاشته باشید. پسرم تمام این مدت خانه بوده است وهیچ اتهامی به او نمی چسبد. "

وی درتوضیح نحوه دستگیری شمشادی گفت: " صبح روز دوشنبه ۷ تن از مامورین به منزل ما مراجعه کردند و سپس با دستگیری وی از همه خانه فیلمبرداری کردند و کامپیوتر و وسایل شخصی و مدارکی همچون پاسپورت وحتی کارت بنزین مادر وی را نیز با خود بردند. علی رغم تلاش های پدر وی برای خبرگرفتن از اینکه وی کجا نگهداری می شود، مسوولین از این موضوع اظهار بی اطلاعی کردند وگفتند که نمی دانند که چه برسر وی آمده است."

وی ادامه داد: "امیرحسین پس از یک هفته بی خبری در تماس با مادرش گفت که در زندان اوین است و گمان نمی کند که به زودی آزاد شود. اگرچه طی این مدت مادر و پدر وی بارها به محل زندان مراجعه کرده اند اما ظاهرا امکان دیدار با وی در مقطع کنونی وجود ندارد. مادروی وضعیت بسیار نامطلوب روحی دارد و از مسوولین می خواهد که بگویند جرم پسرش چیست و چرا به جای اینکه به عنوان یک جوان پرنشاط به زندگی روزمره خودبپردازد پشت میله های زندان باشد."

او تصریح کرد: "انتشار اعترافات امیرحسین مهدوی نگرانی های جدی را در میان خانواده های زندانی به خصوص خانواده های جوانانی شده که با عشق و علاقه در جریان انتخابات باعث مشارکت بیشتر مردم درصحنه شدند. آنها خواستار این هستند که فرزندشان بتواند با خانواده و وکیل خود دیدار کند."

--------------------------------------------------------------------------------

یک روز پس از هشدار بریتانیا و اتحادیه اروپا 5 نفر آزاد شدند بقیه در حال پرسش و پاسخ


حسن قشقاوی دیروز در حالی خبر از آزادی 5 تن از کارکنان بازداشت شده سفارت بریتانیا داد که وزیر اطلاعات دلیل بازداشت آنان را همکاری با "اغتشاش گران" عنوان کرده بود. اتهامی که واکنش شدید اتحادیه اروپا را به همراه داشت.

سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی دیروز هنگامی که در برابر پرسش خبرنگاران پیرامون بازداشت نه تن از کارکنان ایرانی سفارت انگلستان در ایران قرار گرفت، خبر از آزادی 5 تن از آنان داد. حسن قشقاوی اما درباره چهار نفر دیگری که هنوز آزاد نشده اند،گفت: "آن ها در مرحله «پرسش و پاسخ» هستند."

به نوشته خبرگزاری کار،سخنگوی دستگاه دیپلماسی ایران در عین حال به مکالمه تلفنی وزرای امورخارجه ایران و بریتانیا اشاره و خاطرنشان کرد دیوید ميليبند به منوچهر متکی گفته است کشور متبوعش قصد دخالت در "امور داخلی" ایران را ندارد.

آقای قشقاوی سپس ادامه داد: "اگر در عمل چنین اراده‌ای موفق شود می‌توانیم شاهد رویه مثبت در تنظیم مناسبات ایران با کشورهای غربی باشیم."

قشقاوی همچنین ضمن آنکه تاکید کرد تهران "بستن" سفارت و یا "کاهش" روابط دیپلماتیک با هیچ کشوری را در دستور کار خود ندارد از قول وزیر اطلاعات گفت که هیچ یک از افراد بازداشت شده دیپلمات نیستند و لذا بازداشت آنان شامل کنوانسیون "حقوق دیپلماتیک" نمی شود. وی آنان را اتباع ایران معرفی کرد که وادار به اقدامات "خلاف قانون" شده اند.



محسنی اژه ای: کارکنان سفارت در ناآرامی ها بوده اند

اما از سوی دیگر غلامحسین محسنی اژه ای در توضیح علل دستگیری این افراد از نقش "بسیار سنگین" سفارت انگلیس در "اغتشاشات" اخیر سخن گفت.

وزیر اطلاعات ضمن اشاره به نقش "رسانه ها" و "نیروهای محلی" انگلیس افزود: "از جمله كارهايي كه اين سفارتخانه كرده، اين بود كه تحت پوشش نيروهاي محلي‌، افرادي را بين اغتشاش‌گران فرستاد و مطالب مورد نظر خود را هم به آنها و هم به جامعه القا مي‌كرد."
به گزارش فارس اژه ای تاکید کرد وابستگان سفارت انگلستان با استفاده از "اغتشاش گران" به جمع آوری اخبار مشغول بوده اند. او حتی به این نکته نیز اشاره کرد که برخی از این افراد که به صورت "مشخص" در ناآرامی های اخیر بوده اند شناسایی شده اند و وزارت اطلاعات از آنها عکس و فیلم دارد. وزیر اطلاعات دولت احمدی نژاد سپس از سیر برخورد با این افراد سخن گفت و ادامه داد: "در نهايت، بعد از تحقيقات اوليه برخي از آنها آزاد و برخي هم نگهداري شده‌اند"

در همین حال منوچهر متکی نیز روز یکشنبه در گفتگو با صداوسیمای جمهوری اسلامی خطاب به وزیر امورخارجه بریتانیا گفت: " اگر آقای میلیبند مطلع است چه کارهایی صورت گرفته است که بالاخره یک حالت دارد و اگر مطلع نیست، جای تاسف دارد".



انتقاد غرب از ایران

این در حالی است که به گزارش رادیوفردا یک روز پیش از کنفرانس مطبوعاتی حسن قشقاوی آقای میلییند خواستار آزادی این 9 نفر بدون وارد شدن "صدمه ای" به آنها شده و بازداشت آنان را "آزار و اذيتی غير قابل قبول" توصیف کرده بود.

همچنین وزرای اتحادیه اروپا روز یکشنبه در جریان نشست خود در یونان با بیان اینکه خواستار "آزادی سریع" بازداشت شدگان سفارت بریتانیا هستند،شدیدا هشدار دادند که "آزار و ارعاب" این افراد با پاسخ "شدید و جمعی" آن اتحادیه روبرو خواهد شد.





--------------------------------------------------------------------------------

فریاد اعتراض ایرانیان در سراسر دنیا: فریاد اعتراض ایرانیان در سراسر دنیا:


خیابان های سفارت خانه ها و کنسول گری های ایران درسراسردنیا که در روز انتخابات کانون اصلی تجمع ایرانیان برای مشارکت در انتخابات و دادن رای بود، این روزها به مرکز تجمع معترضانی تبدیل شده که در همصدا با مردم داخل کشور،خواستار ابطال انتخابات و به رسمیت نشناختن دولت برآمده از کودتای انتخاباتی هستند.

اعتراضاتی که بدنبال اعلام نتایج انتخابات آغاز شد با انتشار تصاویری تکان دهنده از لحظه مرگ ندا آقا سلطان و واکنش جهانی به ابعاد فجایع خشونت در ایران، وارد مرحله تازه ای شد. ایرانیان معترض خارج از کشور که پس از نتیجه غیر منتظره انتخابات دهم ریاست جمهوری ازابطال آن و برگزاری انتخابات مجدد حمایت می کردند، با برخورد نظامی و امنیتی حکومت با مردم و خشونت و سرکوب معترضین، علاوه بر ابطال انتخابات، خواستار توقف کشتارمردم بی دفاع و آزادی زندانیان سیاسی و دستگیر شدگان نیز هستند. اعتراضی که همچنان ادامه دارد و دامنه آن هر روز گسترده تر می شود.

ایرانیان مقیم کشورهای مختلف جهان در تظاهرات اعتراضی خود ازرهبران کشورهای جهان می خواهند تا به دولت ایران برای توقف خشونت و سرکوب مردم فشار وارد کنند. فعالان سیاسی و مدنی مقیم اروپا هم از اتحادیه اروپا خواستند که دولت کودتا در ایران را به رسمیت نشناسد و دولت غیر منتخب را تحریم سیاسی کند. چهره هایی چون محسن مخملباف، فیلم ساز و کارگردان برجسته ایرانی و شیرین عبادی و کیل و حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل از جمله کسانی هستند که خواستار فشار سیاسی جامعه جهانی علیه خشونت های اخیر ایران شده اند.

در همین راستا روز گذشته جمعی از استادان ایرانی دانشگاههای خارج از کشوردر نامه ای به دبیرکل سازمان ملل به روند بازداشت و سرکوب فعالین مدنی و سیاسی در ایران اعتراض کردند و از بان کی مون خواستند نماینده ویژه ای برای تهیه گزارشی از وضعیت حقوق بشر در این کشور منصوب کند. محسن کدیور، عبدالکریم سروش، فاطمه حقیقت جو، عطاءالله مهاجرانی و عبدالعلی بازرگان از جمله امضا کنندگان این نامه هستند. نویسندگان این نامه از دبیرکلسازمان ملل خواسته اند به ایران سفر و مسوولان حکومت ایران را از نگرانی جدی جامعه جهانی نسبت به نقض گسترده حقوق بشردر ایران آگاه کند.

همزمان هزاران ایرانی با نوارها و شال های سبزی که حالا مرزهای ایران را درنوردیده و به نمادی از جنبش مدنی مردم ایران در سراسر دنیا تبدیل شده در شهرهای برلین، بن، هامبورگ، استکهلم، پاریس، مونترال، میلان، استامبول، سنگاپور، بروکسل، مادرید، شهرهای مختلف آمریکا و دیگر شهرهای جهان به طورروزانه اقدام به برپایی تظاهرات و تجمعات اعتراض آمیزمی کنند.



خیابان هایی که چهره شان تغییر کرده

آنچه در انگلستان اتفاق می افتد،نمونه ای از همدلی ایرانیان مقیم خارح با هموطنان آن در داخل است.

خیابان های منتهی به هاید پارک لندن در مقابل سفارت ایران از جمله مناطقی است که سیمای آن بدنبال برپایی تجمعات روزانه ایرانیان و طنین سرود های "ای ایران" و "یار دبستانی" بکلی تغییر کرده است. ایرانیان مقیم انگلستان هر روز برای اعتراض به وقایع اخیربه این منطقه می آیند و در برابر سفارت جمهوری اسلامی،اعتراض خود را به وضعیت کنونی ایران اعلام می کنند. اجتماعاتی که به گفته ناظرین و رسانه ها از جمله بی سابقه ترین و فراگیرترین تجمعات ایرانیان در سی سال اخیر بوده است. حتی هوای ناپایدار و بارانی لندن نیز مانع برگزاری این تظاهرات نیست و قشرهای مختلف ایرانیان مقیم لندن گاهی در زیر باران شدید به سردادن شعارها و اعتراضات خود ادامه می دهند.

سمیه دانشجوی دکترای فلسفه سیاسی که از اسکاتلند برای شرکت در این تجمع به لندن آمده درمورد هدفش از شرکت در این تجمع به روز می گوید: "مهمترین هدفم حمایت از بچه های ایران است که به شدت سرکوب می شوند. آنها در خیابان به خاک و خون کشیده می شوند و در معرض خطر دستگیری و شکنجه هستند و نمی توانم نسبت به این ظلم ها سکوت کنم. به اینجا آمدم تا از هموطنانم پشتیبانی کنم."

خواسته سمیه از حکومت ایران احترام به رای مردم و توقف خشونت ها و کشتارها است. او می افزاید: "می خواهم مردم ایران بدانند که تنها نیستند ما همیشه درکنار آنان هستیم."

فربد طلایی از برگزارکنندگان تجمع ایرانیان مقیم لندن نیز در باره اهداف معترضین در تظاهرات روزانه مقابل سفارت ایران به روز چنین می گوید: "هدفما حمایت از مردم آزادیخواه داخل ایران و مطالبه رای به سرقت رفته مردم است. خواست دیگرمان متوقف کردن خشونت در ایران و معرفی بانیان این جرم و جنایت فاحش در داخل کشور و شناساندن چهره خشونت طلب جریان تمامیت خواه به دنیا است."

این فعال سیاسی در باره نقش کشورها و موضع گیریهای آنان در تحولات اخیر ایران نیز می گوید: "اولین درخواست ما از سیاستمداران،جریانهای قدرت و دولت ها این است که از جنبش مردم ایران حمایت کنند اما دخالت نکنند؛دوم اینکه از مردمانشان می خواهیم که برای احقاق حقوق آزادیخواهانه مردم ایران، دولت هایشان را تحت فشار قرار دهند. ما می خواهیم دولت های جهان دولت کودتا را به رسمیت نشناسند و مناسبات سیاسی و اقتصادی خود را با ایران را کاهش دهند."

آقای طلایی معتقد است امتیاز دهی به دولت کودتا، دست جریان حاکم در ایران را برای سرکوبی بیشترحرکت های آزادیخواهانه ملت ایران باز تر می کند. او اضافه می کند:"ما می خواهیم دولت های دمکراتیک جهان اعتبار خود رادر ارتباطات اقتصادی با ایران هزینه نکنند چرا که دولت کودتا دولت منتخب ملت ایران نیست.

او می افزاید: "جنبش سبز مردم ایران قوی ترین،بزرگ ترین و خونبارترین جنبش سی سال اخیر بوده و قدرتش برای تداوم مسیر بسیار زیاد است. به همین دلیل تجمعات خارج کشور نیز خودجوش است و تا روزی که مردم خود را مقید به حضور در تظاهرات ببینند ادامه پیدا می کند و هیچ جریان سیاسی توان و حق این را ندارد که امتداد آن را تعیین کند. افرادی در این تجمع حضور دارند که حاضرند به تنهایی به اعتراض خود تا رسیدن به خواسته شان ادامه دهند."

آرش مهاجری نژاد از دیگر برپاکنندگان تظاهرات لندن به روز می گوید: "توصیه ما به دولت ایران این است که مردم را به سمت خشونت هدایت نکند. جنبش مردم ایران یک جنبش کاملا مدنی ومتکی به منطق و آرامش است. ما از دولت ایران می خواهیم به رای مردم احترام بگذارد و همچنین از دولت های غربی می خواهیم که محمود احمدی نژاد را بعنوان رییس جمهور منتخب مردم ایران به رسمیت نشناسند."

همزمان با تعیین هیات ویژه قضایی برای رسیدگی به بازداشت ها موسوی اگر ادامه بدهد بدتر می شود


در ادامه موج بازداشت های گسترده فعالان سیاسی و اجتماعی، روز دوشنبه خبر بازداشت کامبیز نوروزی وکیل دادگستری و مهدی خزعلی پسر آیت الله خزعلی و اسامی دستکم 150 دانشجوی بازداشت شده منتشر شد و همزمان، سخنگوی قوه قضائیه و وزیر اطلاعات به بیان اظهاراتی متناقض در خصوص بازداشت شدگان پرداختند.

علیرضا جمشیدی سخنگوی قوه قضائیه به خبرگزاری ها گفت که رییس قوه قضائیه هیاتی مرکب از دری نجف آبادی دادستان کل کشور، ابراهیم رئیسی معاون اول قوه قضاییه و مصطفی پورمحمدی رئیس سازمان بازرسی کل کشور را تعیین كرده تا با هماهنگی رییس کل دادگستری تهران و سعید مرتضوی دادستان تهران در "جهت تسریع و رسیدگی در تعیین تکلیف بازداشت‌شدگان اخیر و رعایت حقوق شهروندی آنان اقدام و گزارشی از چگونگی جریان امور به طور مستمر به رییس قوه قضاییه اعلام كنند."

تشکیل این هیات در حالی صورت می گیرد که علاوه بر صدها تن از مردم معترض که در جریان راهپیمایی های اخیر در تهران و شهرهای مختلف بازداشت شده اند ، چند صد نفر از شخصیت های سیاسی، روزنامه نگاران، دانشجویان، وکلای دادگستری، فعالان صنفی، وبلاگ نویسان و سایر گروه های اجتماعی نیز از شامگاه جمعه 22 خرداد تاکنون در زندان به سر می برند.

قریب به اتفاق بازداشت شدگان همچنان در بازداشتگاه های نا معلوم نگهداری می شوند و از تماس با خانواده خود، ملاقات، دسترسی به وکیل و سایر حقوق قانونی زندانیان محرومند.



وزیر اطلاعات: عناصر ضدانقلاب آزاد نمی شوند

عصر دوشنبه ساعتی پس از اعلام خبر تشکیل هیات ویژه از سوی رییس قوه قضائیه برای تعیین تکلیف بازداشت شدگان، وزیر اطلاعات که به قم سفر کرده گفت که "عناصر ضد انقلاب آزاد نخواهند شد، افراد خط دهنده و تصمیم‌گیرنده نیز هنوز آزاد نشده‌اند."

غلامحسین محسنی اژه ای همچنین بازداشت شدگان را به سه دسته تقسیم کرد و گفت که بازداشت شدگان "شامل سه دسته تصمیم‌گیرندگان، مجریان و افراد ضدانقلاب" هستند. وی افزود: "كسانی بودند كه وارد صحنه شدند و به اموال دولتی و عمومی صدمه وارد كردند كه نیروی انتظامی عده‌ای را در صحنه دستگیر كرد. عده زیادی از این افراد آزاد شدند و تعداد دیگری ممكن است، آزاد شوند." وی تاکید کرد که اما "عناصر ضد انقلاب دستگیر شده در اغتشاشات آزاد نخواهند شد."

وزیر اطلاعات همچنین اظهار داشت که بخشی از اصلاح طلبان در جریان "یارگیری دشمن" به آن پیوسته اند و ادعا کرد که "پس از پایان انتخابات از شب شنبه شعار ابطال را سر دادند و برای به كرسی نشاندن حرف خود پروژه الله اكبر و ورود به خیابان‌ها، تحصن و غیره را در پیش گرفتند."

محسنی‌اژه‌ای کاندیداهای معترض به نتایج اعلام شده انتخابات را متهم کرد که "به علت استبداد در رای و عدم پایبندی به قانون" انتخابات را در ذائقه مردم تلخ کرده اند.

غلامحسین محسنی اژه ای در عین حال به میرحسین موسوی هشدار داد که "عواقب بسیاری از مسائلی كه پیش آمده است، به گردن وی و كسانی امثال اوست" و افزود: "همان‌گونه كه خود مهندس موسوی گفته است وی پیرو ولایت فقیه و نظام است و ما نیز نمی‌گوییم كه نیست اما ایشان بد و خلاف قانون عمل كرد و اگر ادامه دهند بدتر می‌شود."

اظهارات وزیر اطلاعات در حالی منتشر می شود که پیشتر خانواده شماری از بازداشت شدگان خانواده های محمد علی ابطحی ، محمد جواد امام ، محسن امین زاده ، علی تاجرنیا ، سید مصطفی تاجزاده ، سعید حجاریان ، جهان بخش خانجانی ، علی اصغر خدایاری ، عبد الله رمضانزاده ، سعید شیركوند ، محسن صفایی فراهانی ، سید شهاب الدین طباطبایی ، غلامرضا ظریفیان ، محسن میردامادی ، بهزاد نبوی ، صادق نوروزی ، مجید نیری و خانواده های برخی دیگر از بازداشت شدگان در نامه هایی به رییس قوه قضائیه، رییس مجلس، و مراجع تقلید خواستار روشن شدن سرنوشت آن ها شده اند.

آنها در این نامه ها نوشته اند که "بلافاصله پس از پایان انتخابات پرشور ریاست جمهوری دهم تعداد زیادی از بهترین فرزندان و یاران امام و انقلاب به شكل تهاجمی و توهین آمیز و غیرقانونی در منزل ، محل كار و یا در خیابان بازداشت شدند."

خانواده فعالان سیاسی بازداشت شده با اشاره به اینکه تنها جرم بازداشت شدگان نقش اثر گذاری آن ها در افزایش مشارکت حداکثری و فعالیت در ستاد انتخاباتی کاندیداهای تائید شده شورای نگهبان بوده ، اعلام کرده اند که از زمان بازداشت تاکنون در بی خبری محض از بازداشت شدگان هستند.

خانواده های بازداشت شدگان همچنین در نامه به رییس قوه قضائیه "ضمن ابراز نگرانی شدید از صحت و سلامت آنان و رعایت حقوق قانونی شان توسط هرمقام مسئول یا غیرمسئولی كه آنان را در بازداشت نگاه داشته است" خواستار "رسیدگی عاجل به وضعیت مبهم همسران و فرزندان" زندانی خود و آزادی فوری آن ها شده اند.



--------------------------------------------------------------------------------

مصاحبه با خواهر یکی از جان باختگان شنبه خونین اشکان گفت می روم و بر می گردم


اشکان سهرابی نوجوان 18 ساله ای بود که در آخرین شنبه خرداد ماه بر اثر اصابت گلوله ای که از سوی نیروهای امنیتی و بسیج شلیک شد، در گذشت. محل زندگی خانواده اشکان در حدفاصل تقاطع رودکی وسرسبیل، محل شهادت اوست. با پی گیری های زیاد، بالاخره الهام سهرابی، خواهراشکان را پیدا کردم و با اوبه گفتگو می نشینم. الهام 29 ساله و داغدار برادر، می گوید:



شهادت اشکان را تسلیت می گویم. قبل از هرچیزی بگویید الان اوضاع روحی خانواده در چه حالی است؟

ممنونم. متاسفانه اتفاقی که برای اشکان افتاد، غم بزرگی را به خانواده ما آورده است. هنوز همه در شوک وبهت هستیم ونبودن اشکان در میان خودمان رانپذیرفته ایم. پدرم در وضعیت اسفناکی قرار دارد و مادرم به شدت بی تابی می کند. مادرمن ناراحتی قلبی دارد و شرایط موجود را نمی تواند تحمل کند.



درباره اشکان برایمان بگویید.

اوبرادر کوچک من، متولد 1368، بسیار باهوش وبا استعداد در زمینه درسی وورزشی و به شدت پسر مهربان و دلسوزی بود. تمام این صفاتی راکه به او می دهم همه می دانند و حتما آن را تایید خواهند کرد. بازیگوشی اشکان برای همه شیرین بود. سعی می کرد همواره همه را خوشحال نگاه دارد و با وجود سن و سال کمی که داشت تصمیم های عاقلانه ای می گرفت.



درچه رشته ای ورزش می کرد؟

سالها در رشته تکنوادو کار می کرد. کمربند مشکی این رشته را داشت و قهرمانی های زیادی را هم در کارنامه داشت. درانجام امورخود به شدت جدی وسختگیر بود.



در روز حادثه خود شما کجا بودید؟

من به همراه مادرم در منزل بودیم. اشکان تازه از باشگاه برگشته بود. به ما گفت مردم در خیابان ها در حال تظاهرات هستند و همه جا را آتش گرفته است. گفت که با زحمت به منزل رسیده است و نیروهای گارد ویژه همه خیابان های اطراف را بسته اند ومردم را متفرق می کنند. مادرم از من خواست که مانع ازبرگشتن اشکان به خیابان شوم. من هم تمام تلاشم را کردم که حواس اشکان را به مسائلی غیر از خیابان بکشانم اما شلوغی های خیابان ما هرلحظه بیشترمی شد. مردم به کوچه ها ومنازل پناه می بردند. صدای شعارهای مختلفی را می شنیدیم و صدای تیراندازی وبوی گاز اشگ آور همه جا را گرفته بود. ازاشکان خواستم که به خیابان نرود. اما او آخرین حرفش را به من زدو ازخانه خارج شد: "نگران نباش، برمی گردم."



و به این ترتیب آخرین دیدار اشکان با شمابود.

بله. آخرین بار اورا دیدم که ازخانه خارج شد.

گزارش روز از تجمعات سبز به جای زنجیره سبز مردم قران به سر، ماموران سردرگم


دوشنبه هشتم تیر ماه، همزمان با تایید "صحت" انتخابات 22 خرداد توسط شورای نگهبان، مردم بار دیگر و در نقاط مختلف کشور به خیابان ها ریختند و برغم حضور سنگین نیروهای امنیتی ـ نظامی و لباس شخصی، با تشکیل "تجمع سبز" به جای "زنجیره سبز"، و با گرفتن قرآن بر سر، اعتراض خود را به کودتای انتخاباتی اعلام کردند.

در این تجمعات که ستادهای موسوی و کروبی در برگزاری آن نقشی نداشتند، معترضان به کودتای انتخاباتی، با هوشمندی نیروهای امنیتی را دور زدند و ابتکار عمل را از این نیروها گرفتند؛ به همین دلیل بود که مامورین رنگارنگ حاضر در خیابان های تهران، که نقش فرماندهی لباس شخصی ها در میان آنان برجسته تر بود، به قطع برق منطقه وسیعی از تهران اقدام کردند.

پیش از این حامیان میر حسین موسوی، اعلام کرده بودند در این روز زنجیره ای انسانی در حمایت از میر حسین موسوی و اعتراض به نحوه برگزاری انتخابات، از میدان تجریش تا میدان راه آهن تشکیل می دهند. این راهپیمایی قرار بوداز ساعت 6 بعد از ظهر آغاز شود اما مامورین از ساعت 4 بعد از ظهر این مسیر را اشغال کردند تازنجیره سبز اعتراض تشکیل نشود. به این منظورنیروهای پلیس با حضور در طول خیابان ولی عصر، زنجیره ای نظامی ـ امنیتی به راه انداختند تا مانع حضور مردم و معترضان در این مسیر شوند. تجمع ماموران به ویژه در چهار راه پارک وی، میدان ولی عصر، چهار راه ولی عصر و سه راه جمهوری بسیار چشمگیر و پر رنگ بود. آنها البته در میدان ها و چهار راه های دیگر نیز حضور داشتند اما در میدان ها و چهار راه های مهمی که در طول این مدت محل اجتماع بیشتر مردم بود، حضور بآنها پررنگ تربود.

همزمان و همچون روزهای گذشته نیروهای دولتی تمام تلفن های همراه را از حدود ظهر قطع کردندکه این قطعی تا شب همچنان ادامه داشت. علاوه بر این همه تلفن های ثابت منازل و واحدهای اداری و تجاری حوالی میدان انقلاب و میدان ولی عصر نیز قطع شدند. این اولین بار بود که همزمان با برگزاری یک تجمع، تلفن های ثابت نیز قطع می شد.

از سوی دیگر در کنار ماموران در بیشتر نقاط تهران، تعداد زیادی اتومبیل نیروی انتظامی مستقر شده بود که بسیاری از آنها به جای شیشه، محافظ آهنی شبکه ای داشتند. در روزهای گذشته از این اتومبیل ها برای بازداشت و انتقال زندانیان استفاده شده بود.



آغاز حضور مردمی

از ساعت چهار عصر، مردم از نقاط مختلف پایتخت برای پیوستن به این زنجیره، به سمت میدان ولی عصر و چهار راه ولی عصر حرکت کردند. از ميدان تجريش تا پارک ملت، پيچ شميران، ميدان ونک و...

ماموران ضد شورش که در همه جا حضور داشتند کوشیدند مردم را پراکنده کنند. آنان حتی بر سر افراد مسنی هم که در حال رفت و امد بودند، داد می زدند و می گفتند: زود تر از اینجا بروید. دردسر برای خودتان درست نکنید.

آنها همچنین در مقابل اعتراض مردم می گفتند: ما مجبور نیستیم به سوالات کسی جواب بدهیم. فقط اینجا نباشید و بروید.

در میدان ولی عصر خانم سالخورده ای، به یکی از ماموران گفت: تو کی هستی که می گویی اینجا نباشیم.

مامور در پاسخ باتومش را بلند کرد اما در برابر هجوم مردمی که پیرامون او بودند عقب نشینی کرد. در واقع میزان جمعیت به گونه ای بود که حتی مامورین هم سراسیمه شده بودند و نمی دانستندمواظب کدام طرف باشند.

صدای دادو فریاد از هر طرف به گوش می رسید. خیابان ها از حدود 5 عصر به بعد بسته شده بود و دیگر هیچ اتومبیلی امکان عبور و مرور نداشت. کسانی که از شمال شهر با پای پیاده خود را به سمت نقاط مرکزی و جنوبی شهر رسانده بودند، می گفتند عملا امکان حرکت از "آدم و ماشین" گرفته شده و خود مامورین هم در شلوغی گیرافتاده اند. به این ترتیب بود که در ساعت پنج و نیم میدان انقلاب یکباره خود را در میان انبوه جمعیتی چند هزار نفری دید که از سمت خیابان ولی عصر می آمدند.

به همین دلیل این خیابان هم پس از مدتی مسدود شد. معترضینی که خود رابه میدان انقلاب رسانده بودند، به آرامی شعار می دادند. همان طور که گروه دیگری از مردم که خود رابه میدان آزادی رسانده بودند، در عین حفظ آرامش، اعتراض خود را نشان می دادند؛همان طور که در میدان تجریش، در میدان ونک...

به این ترتیب مردم وقتی با حضور گسترده نیروهای نظامی و امنیتی روبه روشدند، راهپیمایی سبز خود را به تجمعات سبز تبدیل کردند؛وضعیتی که ماموران آن را پیش بینی نکرده بودند. به همین دلیل نمی دانستند

چگونه و کی در کجا باید مستقر شوند. این از نقل و انتقال سریع آنها معلوم بود. یک لندکروز چند مامور رامی آورد و سریع می رفت؛لند کروز دیگری به سرعت چند مامور را به جای دیگری منتقل می کرد. ماموران در چند مورد هم با همدیگر درگیری لفظی پیدا کردند. آنها برسر هم داد می کشیدند چرا که معلوم نبود باید در کجا مستقر شوند: در آزادی، انقلاب، ولی عصر، ونک، تجریش و یا... بی سیم ها مدام کار می کرد؛ اما این لباس شخصی ها بودند که دستور می دادند.

درهم ریختگی نیروهای امنیتی ـ نظامی از سرگیجه هلیکوپتر معروف هم پیدا بود. نمی دانست در تجریش باشد، یا ولی عصر، یا هم آزادی، یا انقلاب، ... شاید به همین دلیل بود که نیروی انتظامی به همان یک هیلکوپتر اکتفا کرد. فقط گاهی ماموران در بی سیم می گفتند: "پنکه سقفی کجاست؟". و پنکه سقفی همان هلیکوپتر بود.

در این تجمع که مردم به جای خیابان ولی عصر در چند نقطه اجتماع گرفته بودند، ابتکار عمل از نیروهای انتظامی گرفته شد. به اعتقاد برخی از مردم، قطع برق هم ناشی از همین به هم ریختگی نیروها بود. نیروهایی که نمی دانستند در برابر سیل مردمی که از نقاط مختلف می آمدند و برخی نیز قرآن بر سر گرفته بودند، چه کنند.



--------------------------------------------------------------------------------

همسر محمد قوچانی در مصاحبه با روز: حنای اعترافات دیگر رنگی ندارد


با مریم باقی دختر عمادالدین باقی و همسر محمد قوچانی، روزنامه نگاری که همزمان با موج بازداشت های پس از انتخابات، دستگیر شد، در مورد وضعیت او در زندان گفت و گو کرده ایم. خانم مریم باقی با اشاره به اینکه قوچانی در سلول انفرادیست،این برخورد را نمونه«بارز شکنجه»خوانده است.



این مصاحبه را در پی می خوانید.



از زمان بازداشت آقای قوچانی با او تماسی داشته اید؟

بله، در تماس کوتاه تلفنی که با منزل داشت خبر داد که در بازداشتگاه 209 در سلول انفرادی نگهداری می شود وبرخلاف آنچه در آیین نامه بازداشتگاههاو زندان هاو نیز اسناد بین المللی حقوق بشر آمده، نه تنها از داشتن کتاب و روزنامه و رایو و تلویزیون محروم است بلکه از داشتن هر نوع ارتباطی با جهان خارج هم محروم است؛بجز یک تماس که با منزل داشته. و این نوع بازداشت از نظر قوانین و مقررات داخلی و بین المللی یعنی "ایزوله" کردن فرد؛این کار خصوصا درباره کسی که ادعا می شود متهم است مصداق بارز شکنجه محسوب می شود.



در تماس تلفنی چه گفت؟

گرچه او برای آسوده کردن خیال ما می گفت حالم خوب است اما اغلب همکاران او شاهد هستند که در چند روز پیش از بازداشت به شدت از درد کلیه رنج می برد و وقتی در تماس تلفنی اش گفت سنگ دفع کرده است ما می توانستیم حدس بزنیم در سلول دچار چه شرایط سختی بوده است. آقای قوچانی گفت هرچه در بیرون فضا تندتر شود فشار در اینجا روی ما بیشتر می شود. این تنها جمله ای بود که توانست بگوید و هر کسی می تواند مفهوم آن را درک کند.



خبرگزاری فارس روز شنبه نوشت محمد قوچانی به مسائلی اعتراف کرده است اما درباره اینکه چه اعترافی کرده، چیزی ننوشته بود. شما خبری مبنی بر اینکه او برای اعتراف تلویزیونی تحت فشار باشد، دارید؟

از مجموع قرائن بر می آید که نه تنها برای آقای قوچانی، که برای همه افراد بازداشت شده، قصد فشار برای اعترافات فرمایشی در کارست، اما این کارها بی نتیجه است و این حنا دیگر رنگی ندارد و همه عقلای عالم می دانند کسی که ظرف مدتی کوتاه و آنهم در زندان و در سلول متحول می شود، معنایش چیست. ما هیچ نگرانی در این زمینه نداریم چون بر فرض اینکه چنین جو سازی هایی صحت داشته باشد غیر از قوانین عادی داخلی و قوانین بین المللی طبق اصل 38 قانون اساسی اعتراف تحت فشار از سوی هرکسی باشد اعتبار و ارزشی ندارد؛ در عین حال ما این حرف ها را جنگ روانی علیه زندانی ها و خانواده هایشان و علیه اصلاح طلبان می دانیم.



به این ترتیب با آقای قوچانی ملاقات هم نداشته اید؟

متاسفانه تاکنون اجازه ملاقات نداشتیم و اصلا چرا ملاقات؟ باید کسانی که برخلاف قانون بازداشت شده اند آزاد شوند. حتی امکان اخذ وکیل هم نبوده است که وکیل بتواند به ملاقات آنها برود. حداقل انتظاری که همه خانواده ها دارند این است که زندانیان از حق ارتباط منظم با خانواده برخوردار باشند. اگر مسئولان این کارها، روزی گذر خودشان به این زندان ها بیفتد می فهمند که این حداقل ها چقدر مهم است.



برای آگاهی از وضعیت همسرتان به کجا رفته اید و چه نتیجه ای گرفته اید؟

آقای قوچانی روزنامه نگار شناخته شده ایست که قلم او و روزنامه های تحت مدیریت اش برای ایران و برای نظام موجب افتخار بوده است؛ اما او 12 روز است بدون هیچ توجیه و توضیحی در بازداشت، آنهم در سلول انفرادی به سر می برد در حالی که اغلب همکاران او شاهد بودند که در روزهای پیش از بازداشت از درد کلیه به شدت رنج می برد و در سلول انفرادی از درد سنگ کلیه به خود پیچیده است. من هم با توجه به شرایط سخت موجود نامه هایی را تسلیم مقامات و مسئولان پارلمانی و قضایی کرده ام. اگر نتیجه ای نگیرم این نامه ها را انتشار عمومی می کنم و هر اقدام دیگری هم که لازم باشد انجام می دهم. رادیو و تلویزیون ما که در اختیار دیگران است، اما اگر حتی یک نفر هم صدای مظلومیت ما را بشنود یک نفر است. آقای قوچانی در ایام انتخابات، چه قبل و چه بعد از آن، هیچ کاری جز روزنامه انجام نداده و ادامه بازداشت او هیچ توجیه منطقی، قانونی، شرعی و انسانی ندارد.



به عنوان سخن آخر؛ چه انتظاری از عاملان این دستگیری ها دارید؟

اصلا انتظار زیادی نداریم. ما می خواهیم به قوانین خودشان پایبند باشند. ما می خواهیم در مورد همه افراد بازداشت شده به گونه ای رفتار نکنند که بذر کینه را بکارند، ما می خواهیم مصالح ملی و اجتماعی را در نظر بگیرند. در مورد آقای قوچانی هم همه مسئولان سیاسی و امنیتی با کارهای قلمی و مطبوعاتی او آشنا هستند و به انحا مختلف همه نخبگان او را بخاطر کارهای حرفه ای اش تحسین می کنند و به خوبی می دانند او فقط یک روزنامه نگار محقق است و نباید پای او را به مسائل دیگر بکشانند. آقای قوچانی چنان در خواندن و نوشتن و در این زمینه پرکار بود که دوستان او همیشه به او انتقاد می کردند که تک بعدی است. حتی خیلی ها تعجب می کنند که او که از موفق ترین سردبیران مهم ترین نشریات در چند سال اخیر بوده، هنوز ایمیل هم ندارد و گواهینامه رانندگی هم نگرفته و تاکنون از کشور خارج هم نشده است. این مسئله به خاطر این است که او فقط به روزنامه و کتاب خواندن و نوشتن فکر می کند و خود را از روابط اضافه دور نگاه می دارد؛ حتی به ندرت مصاحبه می کند، آن هم با نشریات داخلی و می گوید ترجیح می دهد بنویسد تا مصاحبه کند. به همین خاطر است که مطمئنم آنانکه او را بازداشت کرده اند هیچ اتهامی علیه او ندارند و به دلایلی که به خود آقای قوچانی مربوط نمی شود او را گرفته اند. لذا دوباره تاکید می کنم این رفتارها برخلاف قانون و شرع است و انتظار دارم آقای قوچانی هرچه زودتر آزاد شود و فشار بر خانواده ما که سال هاست جریان دارد بالاخره پایان یابد.



--------------------------------------------------------------------------------

جنتی: تخلفات غیر قابل اعتناست شورای نگهبان نظر رهبر را تایید کرد


جنتی: تخلفات غیر قابل اعتناست
شورای نگهبان نظر رهبر را تایید کرد

کلینتون: حکومت ایران با 'شکاف در مشروعیت' مواجه است


وزیر امور خارجه آمریکا با تاکید براینکه بحران سیاسی کنونی ایران یک موضوع داخلی است از شکاف مشروعیت حکومت سخن گفته است.

در واکنش به اعلام تصمیم شورای نگهبان در تایید نتیجه انتخابات بحث برانگیز ریاست جمهوری ایران، هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، گفته است که اگرچه در نظر ندارد در مورد روند تحولات سیاسی ایران به گمانه زنی بپردازد اما افزوده است که "در ارتباط با موضوع انتخابات، حکومت آشکارا با شکاف عظیمی در مشروعیت در نظر مردم خود مواجه است."

خانم کلینتون که در یک نشست خبری در واشنگتن شرکت داشت افزود که تصور نمی کند که مشکل مشروعیت حکومت، صرفا با اعلام نتایج بازنگری محدود تعداد نسبتا اندکی از صندوق های اخذ رای از میان برود.

در مورد نگرش ایالات متحده نسبت به وضعیت جمهوری اسلامی، وزیر امور خارجه آمریکا گفت مسائل مربوط به انتخابات موضوعی داخلی است که مردم ایران باید خود آن را حل و فصل کنند و ایالات متحده امیدوار است مردم ایران امکان آن را داشته باشند تا به راه حلی مسالمت دست یابند که حق آزادی بیان آنان را محترم می شمارد.

وی افزود که موضع دولت آمریکا حمایت از این ارزش بنیادین است که باید دیدگاه مردم شنیده و آرای واقعی آنان شمرده شود و برای مشاهده روندی که به این نتیجه منجر شود ، باید در انتظار بود.

هیلاری کلینتون گفت که همه می دانند که مرحله کنونی، زمانی تاریخی برای ایران و مردم ایران اما خود او مایل نیست نظری شخصی در این زمینه ابراز دارد.

در پاسخ به این سئوال که آیا دولت آمریکا می تواند محمود احمدی نژاد را به عنوان رئیس جمهوری منتخب از راههای دموکراتیک شناسای کند، خانم کلینتون گفت که باید مسایل را به تدریج مورد توجه قرار داد.

وی گفت "ما آنچه را که روی می دهد زیر نظر داریم و به دقت مورد ارزیابی قرار می دهیم."

مذاکرات هسته ای
در این نشست خبری، برنامه های هسته ای ایران و موضع دولت آمریکا در مذاکرات احتمالی برای حل و فصل این موضوع نیز مطرح شد.

یکی از خبرنگاران گفت که آیا با توجه به رخدادهای اخیر ایران، که به گفته او، باعث ارائه تصویر واقعی یک حکومت خودکامه شده است، آیا سیاست دولت باراک اوباما، رئیس جمهوری، برای برقراری ارتباط دو جانبه با دولت جمهوری اسلامی می تواند ادامه یابد و سرنوشت مذاکرات گروه 1+5 در باره برنامه هسته ای ایران چه خواهد بود.
وزیر امورخارجه آمریکا گفت که رخدادهای اخیر قطعا عاملی است که ایالات متحده را وادار می کند در ارتباط خود با ایران احتیاط به خرج دهد.

وی گفت که هنوز هم روند تحولات سیاسی در داخل ایران به نتیجه نهایی نرسیده و دولت نتوانسته مشروعیت فرآیند انتخاباتی را به مردم این کشور بقبولاند و افزود که "در نتیجه، من آگاهم که ما و یا هر گروه دیگری که در صدد ارتباط با رژیم ایران باشد با چالشی عمده مواجه است."

خانم کلینتون در عین حال گفت که آقای اوباما در اظهارات خود در هفته گذشته به خوبی مشخص کرده است که ایالات متحده روند کنونی را زیر نظر دارد و به نحوی که با منافع ملی ایالات متحده انطباق داشته باشد به آن واکنش نشان خواهد داد.

وزیر امور خارجه گفت که مهمترین موضوع برای آمریکا در ارتباط با ایران، ارزش ها، اهداف و منافع ایالات متحده است و در این راستا، دولت آمریکا تمامی تلاش خود را به کار خواهد گرفت تا مانع از دستیابی جمهوری اسلامی به اسلحه اتمی شود.

در هفته های قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران، گزارش هایی از تمایل دولت باراک اوباما برای برقراری تماس مستقیم با دولت ایران انتشار یافته بود و بعدا نیز گزارش های تایید نشده ای در رسانه ها انتشار یافت که وی در نامه ای برای رهبر جمهوری، از لزوم چنین تماسی سخن گفته است.

با اینهمه، با ادامه بحران ناشی از تردید در نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، آقای اوباما مواضع خود را تعدیل کرد و به گفته ناظران، با توجه به برداشت منفی افکار عمومی جهان از واکنش دولت ایران به اعتراضات مردم، ارتباط مستقیم با دولت ایران را کنار گذاشته هر چند از مشارکت در تلاش گروه 1+5 برای حل بحران هسته ای ایران حمایت کرده است.

برخی ناظران گفته بودند که نتیجه انتخابات ایران و برخورد خشونت آمیز با اعتراضات مسالمت آمیز مردم وجهه بین المللی جمهوری اسلامی را تحت تاثیر قرار داده و برای بسیاری از دولت ها، ارتباط نزدیک با دولت ایران را از نظر سیاسی اقدامی پرهزینه ساخته است.

گ