Tuesday, June 30, 2009

گفتگوی اشپیگل با آیت الله کدیور- برگردان فارسی از رضا نافعی آقای خامنه ای مردم را یاد شاه می اندازد


آقای خامنه ای سرنوشت خود را به سرنوشت احمدی نژاد گره زده است و این یک اشتباه بزرگ اخلاقی و سیاسی است. وقتی او امروز همراه با احمدی نژاد سخن از آن می گوید که در پس اعتراضات مردم دست خارجی ها در کار است آدم بیاد شاه می افتد. ایران دیگر آن ایران قبل از این تظاهرات نیست. یک رژیم نمی تواند در دراز مدت با میلیون ها مردمی که تظاهرات مسالمت آمیز می کنند مقابله کند، مگر آن که تصمیم به ایجاد حمام خون بگیرد که در آن صورت مشروعیت خود را بکلی از دست خواهد داد. کسی که جلوی خواست مردم بایستد به استقبال خطر جنگ داخلی می رود. ناخرسندی آیات عظام از خود پسندی احمدی نژاد نیز بتدریج فزونی می یابد. تاکنون فقط یکی از دوازده تن آیات عظام به او تبریک گفته اند، چند تن از آنان از جمله استاد من حضرت آیت الله منتظری، که در سراسر کشور سخت محترم هستند، تقلب در انتخابات را بشدت مورد انتقاد قرار داده اند.
گفتگوی شپیگل با:

محسن کدیور

برگردان: رضا نافعی





اشپیگل: آیت الله کدیور، ما با شما در دانشگاهی در ایالت کارولینای شمالی در ایالات متحده آمریکا دیدار و گفتگو می کنیم، با فاصله تقریبی 11 هزار کیلومتر دور از وطن شما، آیا در این زمان، حضور شما در ایران، بسیار ضروری تر نبود؟

کدیور: باور کنید من ترجیح می دادم که در این لحظات سرنوشت ساز در وطنم می بودم- دو هفته آینده برای ایران سرنوشت ساز است. تقریبا تمام دوستان من در زندان هستند، برای من حتی تماس با خانواده ام ممکن نیست . تلفن آنها قطع شده است.

اشپیگل: شما از نویسندگان بیانیه موسوی محسوب می شوید .

کدیور: گرچه من بیانیه موسوی را تایید و با تمام نیرو از آن پشتیبانی می کنم ولی من بیانیه ای مستقل نوشته ام. ما راهی برای گفتگو با یکدیگر یافته ایم. من از طریق اینترنت و اشخاصی دیگر در ارتباط دائم با میهنم هستم. روزی نزدیک به صد پیام برای من فرستاده می شود.

اشپیگل: در حال حاضر، تهران در قیاس با تظاهرات انبوه هفته های گذشته، آرام بنظر می رسد. آیا ما شاهد آغاز پایان مقاومت هستیم - یا شاهد آغاز پایان عمر رژیم اسلامی؟

کدیور: این دولت مذهبی عمرش به پایان رسیده است. حقوق مردم ایران لگد مال می شود، میهن من در راه حرکت بسوی یک دیکتاتوری نظامی است. رفتار پرزیدنت احمدی نژاد شبیه رفتار طالبان است. و آقای خامنه ای رهبر مذهبی کشور سرنوشت خود را به سرنوشت احمدی نژاد گره زده است و این یک اشتباه بزرگ اخلاقی و سیاسی است.

اشپیگل: شما در روزهای اخیر چه توصیه ای به آقای موسوی رهبر اپوزیسیون کرده اید؟ آیا او واقعا رهبر بلامنازع جنبش است؟

کدیور: همین طور است. همه دور موسوی، دوست دوران دانشگاهی من، گرد آمده اند. در آن زمان او استاد علوم سیاسی بود و من در همان دانشگاه استاد کرسی فلسفه و الهیات بودم. بنظر من او باید برای تجدید انتخابات پافشاری و مردم را دعوت به تظاهرات اعتراضی آرام کند....

اشپیگل...: که مورد هجوم نیروهای امنیتی رژیم ، بسیجی ها و پاسداران قرار گیرند.

کدیور: یک رژیم نمی تواند در دراز مدت با میلیون ها مردمی که تظاهرات مسالمت آمیز می کنند مقابله کند، مگر آن که تصمیم به ایجاد حمام خون بگیرد که در آن صورت مشروعیت خود را بکلی از دست خواهد داد. ما باید همواره بر حقوقی که در قانون اساسی ما تضمین شده تکیه کنیم. در اصل 27 قانون اساسی به صراحت قید شده که هر شهروندی حق تظاهرات دارد. اعتراضات ما دور از خشونت، منطبق با قانون و " سبز" – یعنی کاملا اسلامی است.

اشپیگل: این حرف شماست.

کدیور: در اصل 57 قانون اساسی ما به صراحت گفته شده که حقوق الهی به تک تک افراد تعلق دارد. طبق این اصل مردم رهبر، رئیس جمهور و نمایندگان مجلس را انتخاب می کنند. قانون کاملا روشن است رهبر باید انتخاب شود و نه از سوی آنها که ادعا می کنند خواست الهی را می شناسند منصوب گردد.

اشپیگل: ولی علی خامنه ای هوادار سر سخت دکترین دولتی " ولایت فقیه" ، نظر دیگری دارد به این معنی که: هدف جنبش اعتراضی قانون و دین است .

کدیور: مردم از پشت بام ها فریاد می زنند " الله اکبر ". بر پلاکارت هائی که حمل می کنند نوشته است :" رای من کجاست؟" قصد مردم معترض زیر و رو کردن همه چیز نیست ولی خواستار عدالت و انتخابات درست هستند. و کسی که جلوی خواست آنها بایستد به استقبال خطر جنگ داخلی می رود.

اشپیگل: این درست است که مردم معترض رنگ سبز اسلامی را حمل می کنند و " الله اکبر" می گویند ولی آیا چنین نیست که از مدت ها پیش خواست های بیشتری دارند؟ آنها شعار می دادند "مرگ بر دیکتاتور". آیا احتمالا اینطور است که جوانان که نیروی محرک جنبش هستند خواستار یک دولت دموکرات طبق نمونه غربی هستند که در آن کار مذهب و حکومت از هم جداست ؟

کدیور: من کاملا قبول دارم که برخی از جوانان به زندگی غربی گرایش دارند. ولی نباید بار جنبش را سنگین کرد. اکثریت مردم میهن من خواستار جدائی کامل دین و دولت نیستند. من هم نیستم. ایران کشوری است با سنت و ارزش های اسلامی . 90 در صد شهروندان ما مسلمانند.

اشپیگل: منظورتان بطور مشخص کدام ارزش ها ست ؟

کدیور : در راس همه آنها عدالت و اجرای خواست مردم قرار دارد. در حکومت علی، نخستین امام شیعیان، زندانی سیاسی نداشتیم، تظاهرات دور از خشونت مجاز بود و علی حتی خواستار نظرات انتقادی بود . به این ارزش ها نباید خیانت کرد.

اشپیگل: کاری که خامنه ای و احمدی نژاد کردند.

کدیور: بله. من خواستار یک حکومت اسلامی و در عین حال مردم سالار هستم. حکومتی که به منزلت انسان احترام می گذارد و قائل به حقوق تمام و کمال برای زنان است. من خواستار حکومتی هستم که مردم بتوانند رهبران خود را انتخاب کنند، هم رهبران مذهبی و هم رهبران سیاسی خود را.

اشپیگل: با این سخنان، شما سخن از یک انقلاب می گوئید . یک ایران بکلی متفاوت، کاملا نو.

کدیور: من سخن از کشوری می گویم که روحانیت مدعی تصمیم گیری برای اداره کشور نباشد. یک چنین حقی نه در سنت شیعی وجود دارد و نه هیچ دلیل ضروری دیگری چنین حقی بوجود می آورد . من معتقد نیستم که خداوند حق ویژه ای برای روحانیت یا مومنان قائل شده است.

اشپیگل: آیت الله خمینی در سال 1978 در مصاحبه ای با اشپیگل گفت:" جامعه آزاد خواهد شد و کلیه علل برای فشار و سرکوب بکنار خواهد رفت".

کدیور: رهبر انقلاب یک شخصیت فرهمند ( کاریزماتیک) بود او در آغاز کارش از تایید 95 در صدی و در پایان هم هنوز از تایید 70 درصدی مردم بر خوردار بود. خامنه ای چنان شخصیت فرهمندی ندارد و در عین حال رشته عدالت میان رهبر مذهبی و مردم را نیز قطع کرده است. وقتی او امروز همراه با احمدی نژاد سخن از آن می گوید که در پس اعتراضات مردم دست خارجی ها در کار است آدم بیاد شاه می افتد. او هم عینا همین حرف را می زد و نمی دید که در برابر یک جنبش مردمی و اعتراضی ملت خودش قرار گرفته است. شاه در پایان فقط در فکر حفظ رژیم خود بود. خامنه ای هم امروز جز این فکر نمی کند.

اشپیگل : ولی شاه را از مملکت بیرون کردند در حالی که خامنه ای و احمدی نژاد ظاهرا محکم سر جای خود نشسته اند. و بسیاری از پست های مهم در دست عوامل آنهاست.

کدیور: این طور بنظر می رسد. ولی ایران دیگر آن ایران قبل از این تظاهرات نیست. من حتی می توانم تصور کنم که علی اکبر هاشمی رفسنجانی بعنوان رئیس مجلس خبرگان رهبری موفق خواهد شد رهبران مذهبی را برای اظهار نظر در این مجلس گرد آورد. قانونا حتی می توان خامنه ای را خلع کرد. با این کار احمدی نژاد هم ساقط می شود.

اشپیگل: ولی برای رسیدن به این نتیجه باید اکثریت آیات عظام با هر دو مخالفت کنند.

کدیور: ناخرسندی آیات عظام از خود پسندی احمدی نژاد نیز بتدریج فزونی می یابد. تا کنون فقط یکی از دوازده تن آیات عظام به او تبریک گفته اند، چند تن از آنان از جمله استاد من حضرت آیت الله منتظری، که در سراسر کشور سخت محترم هستند ، تقلب در انتخابات را بشدت مورد انتقاد قرار داده اند.

اشپیگل: آیا خارج (دولت های خارجی) می تواند کمکی به جنبش معترض بکند؟

کدیور: نه. در این نبرد ملت ایران باید به تنهائی پیروز شود. فکر می کنم پرزیدنت اوباما تا امروز روش هوشمندانه ای اتخاذ کرده که امکانی در اختیار آتش بیاران معرکه قرار ندهد و در نتیجه ادعای احمدی نژاد که واشنگتن به شورش ها دامن میزند بی اثر مانده است.

اشپیگل: اوباما در مقایسه احمدی نژاد و موسوی با هم گفت تفاوت میان آن دو اندک است. درست می گوید؟

کدیور: هم درست است و هم درست نیست. فرق آن دو در مسئله اتمی و ارزیابی از سیاست اسرائیل اندک است. در رابطه با حق غنی سازی اتمی سیاستمداری را در ایران نخواهید یافت که بگونه ای دیگر فکر کند. اما در ابطه با مسئله دموکراسی تفاوت میان آن دو بسیار است: احمدی نژاد موضع خشونتباری اتخاذ می کند در حالی که موسوی بر اجرای قانون و قانون اساسی پافشاری می کند. بنظر من در حال حاضر مسئله مردمسالاری در ایران مسئله مرکزی است ، تمام مسائل دیگر، از جمله مسئله اتمی، در درجه دوم اهمیت قرار می گیرند.

اشپیگل: ولی بسیاری از سیاستمداران غربی نظر دیگری دارند.

کدیور: کسی که امروز مسئله اتمی را پیش بکشد، در ایران گوش شنوائی پیدا نمی کند. در خیابان های میهن من خون جاری است و شما دائم به موضوع انرژی اتمی باز می گردید.

اشپیگل: بعضی ها در غرب فکر می کنند اگر ایران به بمب اتمی دست یابد ممکن است کار عواقب وخیمی پیدا کند ، آن هم برای تمام جهان .

کدیور: آنچه ما را نگران می کند اسرائیل است. این کشور انرژی اتمی را در خدمت نظامیان نهاده است. هر مسلمانی، بلکه هر انسانی از اسرائیل وحشت دارد. و بهمین دلیل زرادخانه اتمی اسرائیل باید تحت کنترل سازمان ملل در آید.

اشپیگل: آیا ما شما را درست درک می کنیم که صرف نظر از این که چه کسی در ایران قدرت را قبضه کند در مورد مسئله اتمی تغییری حاصل نخواهد شد؟

کدیور: هر دولتی در ایران از حق ایران برای استفاده مسالمت آمیز از نیروی اتمی دفاع خواهد کرد...

اشپیگل: مسئله اصلا این نیست. صحبت بر سر بمب اتمی است.

کدیور: امریکا و اسرائیل بمب اتمی دارند. آنچه در مورد میهن گفته می شود احتمال است نه واقعیت. اگر بمب بد است، پس باید برای همه دول بد باشد نه اینکه برای هر دولتی که با سیاست آمریکا موافق نباشد. این یعنی قضاوت با دو معیار .

اشپیگل : اگر اسرائیل یا آمریکا به تاسیسات اتمی ایران حمله کنند چه اتفاقی خواهد افتاد؟

کدیور: چنین کاری به معنی زیر پا نهادن تمام ارزش های اخلاقی است. ایرانی ها مقاومت خواهند کرد و اینکار را همه باهم خواهند کرد ، صرف نظر از این که اعتقاد سیاسی یا مذهبی آنها چیست.

اشپیگل: چهره ایران در پنج سال بعد چگونه خواهد بود؟

کدیور: امیدوارم ایران چهره ای مردمسالار داشته باشد. میهن من دارای آن توانائی درونی هست که بتواند به یک کشور نمونه مردمسالار تبدیل شود.

اشپیگل: و جای خود را در چنین روندی در کجا می بینید؟

کدیور: من به ایران بازخواهم گشت ، البته نه در این روزها. اگر حالا باز گردم من هم به زندان خواهم افتاد. شرائط در آن جا اسف بار است. دوست من دکتر سعید حجاریان بشدت نیازمند دارو و سرپرستی پزشگی – در یک بیمارستان – است. حتی شنیده ام که دوستان من مصطفی تاج زاده و عبدالله رمضان زاده زیر شکنجه هستند. رمضان زاده سخنگوی پرزیدنت خاتمی بود و تاج زاده معاون وزارت کشور در همین دوران.

اشپیگل: خود شما هم 18 ماه در زندان بدنام اوین زندانی بودید.

کدیور: من به ایران باز می گردم و حاضرم به زندان هم بروم اما پس از یک محاکمه قانونی .

اشپیگل: در یک ایران مردمسالار مسئولیت سیاسی خواهید پذیرفت؟

کدیور: من بعنوان یک روشنفکر، یک نویسنده و استاد نقش مهمی دارم. ما در ایران رهبران سیاسی برجسته ای داریم - مثلا میر حسین موسوی.

اشپیگل: آیت الله کدیور از شما ممنونیم برای این گفتگو

No comments:

Post a Comment