Monday, June 15, 2009

از سر خیرخواهی همه میگم: اسلحه رو از تو دست بچه های بسیج جمع کنید همین حالا!

می خوام بگم اونی که روی پشت بام دوهزار نفر محاصره اش کردند انگاری که اون رای مردم رو جابجا کرده و اینکه ساختمان زیر پاش رو هم آتیش زدند، مگر چقدر آموزش کلاسیک بهش دادین که اسلحه در اختیارش گذاشتین؟ هدف نهایی تامین امنیته، حرفی نیست ولی این که شد ایجاد نا امنی برای شهروندان. ملت بدونید که این بابا روی پشت بام از هیچ مرکزی بصورت متمرکز فرمان در لحظه نگرفته، از روی غریضه فقط ترسیده و شلیک کرده، فکر کرده وسط فیلم ترمیناتوره، همین.خشونت رو وقتی تئوری کنیم چه اینطرف قائله چه اون طرف فرقی نمیکنه دودش تو چشم همه مون میره با هم.داریم کشتی ای همه توش سواریم را با دست خودمون سوراخ میکنیم و نهایتاً غرقش میکنیم. هزار دفعه هشدارهای تامینی را بگوش نگرفتیم که نگهداری اسلحه تو هر کوی و برزنی که مردم خشمگین و غیر مردم آدرس اونجا رو از روی تابلوش میدونند غیر اصولیه، اونوقت میگین سطل آشغال پلاستیکی تو شهر تهران خطرناکه؟ من میگم کلاش دست این بچه ها دادن خطرناک تره. اگر برای دفاع شهری این تمهیدات رو اندیشه کردیم خوب مثل آمریکا بفروشید اسلحه رو به مردم و قانون بزارید برای استفاده از اون.نه اینکه دست هر جوونی که هنوز نصف جوونیش رو نکرده، اسلحه بدید تو گوشش بخونیم اونهایی که فریاد میزنن تو خیابون آشوب طلب و ضد انقلاب هستند و منبع شربت خنک شهادت سر کوچه توقف کرده و داره می پیچه اینوری که شما ها بنوشیدش و خلاص! بازم میگم، فکر کنید روی این حرف، اسلحه رو از پایگاههای بسیج جمع کنید و بهونه دست خارجی و آشوب طلب ندید.اینها خار خاشاک نیستند آقای احمدی نژاد مردم اند، همین جا دارند زندگی میکنند، مخالف اند، خار و خاشاک خطاب کردن حتی یک گروه کوچک از مردم هم باید بزاریم کنار یکی دیگه از خظاهای استراتژیک شما؟ برادرانه دارم انتقاد می کنم ها، من رو جان مولا ضد انقلاب و آشوب طلب تفسیر نکنید.حرف حساب میزنم، شما بگید دارم بیخود می گم ولی روش فکر کنید.

No comments:

Post a Comment