Monday, November 23, 2009

برای دور اول انتخابات


برای دور اول انتخابات
دو وزارتخانه اطلاعات و کشور
از شکست احمدی نژاد آگاه بودند



علیرضا زاكانی که بعنوان نماینده تهران به مجلس هشتم برده شد،ه دبیرکل یک حزب سیاسی است که بی شک نام آن هم به گوش مردم نخورده است و مردم نه حزب او را می شناسند و نه خود او را.

این نوع احزاب حکومتی، در زمان شاه هم مثل قارچ و البته با موافقت دربار شاهنشاهی تشکیل می شدند و دارای همین نوع اسامی هم بودند. مثل دو شاخه پیشرو و پس رو حزب ایران نوین که بعدها تبدیل به چند جمعیت پیشگام و پسگام انقلاب سفیدی در حزب رستاخیز شدند.

بهرحال، آقای زاکانی دبیرکل جمعیت ره پویان انقلاب است و عضو گروه شش نفره مجلس که پس از کودتای 22خرداد و به خیابان ریختن مردم تشکیل شد تا مثلا به حوادث بعد از انتخابات رسیدگی کند و گزارش آن را برای قرائت در مجلس ارائه کند. گزارشی که هنوز قرائت نشده!

آقای زاکانی بدعوت بسیج دانشگاه امام صادق، رفته به این دانشگاه و یکطرفه به قاضی رفته و البته راضی هم به مجلس باز گشته است.

خلاصه ای از سخنان او، که بخشی نیز پاسخ به سئوالات آبکی بسیج دانشجوئی است را می خوانید. اما!

اگر آنچه زاکانی در سخنرانی خود ادعا کرده، واقعا باور و اطلاع او از ماجرای انتخابات و کودتا و سرکوب خونین مردم و ... باشد، فاتحه آن مجلسی که ایشان نماینده آن است را دوبار باید خواند.

اگر آنچه را گفته دروغ است و خود می داند که دروغ می گوید، سفره آن اسلامی را باید جمع کرد که ایشان نماینده و مدافع آنست.

زاکانی می گوید سفره تظاهرات خیابانی جمع شده و اوضاع بر مدار رضایت ولایت می گردد. آن دانشجویان بسیجی که درجلسه سخنرانی ایشان نشسته بودند، لال بودند بپرسند: آقای زاکانی اگر اوضاع اینطور است که شما می فرمائید، چرا برای هر سالگرد و بهانه ای که مردم می توانند بموجب آن به خیابان بیایند 20 تا 30 هزار نیروی انتظامی در شهر مستقر می شود؟ برای دو تا سه هزار تظاهر کننده، که شما می فرمائید،نیاز به یک چنین لشگر کشی است؟ اگر همه رفته اند خانه شان و ماجرا ختم به حفظ قدرت شده، چرا امکان یک راهپیمائی رسمی را نمی دهید تا به چشم ببینید که به جای 3 میلیون، این بار 6 میلیون به خیابان های تهران خواهند آمد.

نه زاکانی عددی است که کسی بخواهد به او پاسخ بگوید و نه حرف هائی که زده آنقدر جدی است که پاسخی بدان نیاز باشد. تنها اعتبار حرف های او همان اطلاعاتی است که در باره 750 رای از 800 رای صدا و سیما به نفع موسوی، و یا نتیجه نظرسنجی وزارت اطلاعات و وزارت کشور درباره ممکن نشدن پیروزی احمدی نژاد در دور اول انتخابات، و یا بی اعتنائی موسوی به توصیه های امثال زاکانی است که هرکس نداند موسوی خوب می داند آقا معلم امثال زاکانی کیست! همان صندوق رای صدا و سیما که کارکنان آبدارخانه اش هم از دهها فیلتر عبور کرده اند تا استخدام شده اند برای یک آدم عاقل و بالغ مستندترین سند برای قضاوت درباره کل انتخاباتی که علیه آن کودتا شد در سراسر کشور است.

همین بخش ها از سخنرانی زاکانی خواندنی است، زیرا حاوی اطلاعات قابل استنادی است. از جمله وقتی درباره ناپدید شدن 8 میلیون رای از قول محسن رضائی صحبت می کند و یا آنجا که درباره قاضی مرتضوی دهان می گشاید. البته بعد از زمین خوردن مرتضوی!



خلاصه سخنرانی او را بخوانید.







«از ویژگی‌های انتخابات 88 این بود كه همه‌ی این جریانات با هم شدند و در كنار هم قرار گرفتند، یعنی از آقای ناطق نوری كه جزو جریان پیرو خط امام و رهبری بود تا نهضت آزادی، دوم خردادی، معاندین و ضد انقلاب كنار هم قرار گرفتند و در مخالفت با آقای احمدی‌نژاد اتحاد كردند. همه‌ی این جریانات دست به دست هم دادند و با یك شكست انتخاباتی روبرو شدند؛ چرا كه مدل و پایه‌ای كه گذاشته بودند و تحلیل‌شان غلط بود. چون كه مردم ایران به كسی رای داد كه شعارهایش از جنس انقلاب بود و حتی بسیاری كه به آقای موسوی رای دادند رای‌شان علیه نظام نبود بلكه تصویر خوبی از ایشان داشتند كه اگر بیاید تجلی خط امام (ره) خواهد بود و درواقع آنها نیز رای به نیرویی دادند كه شعار پایبندی به قانون و نخست‌وزیری امام را می‌داد لذا از 13 میلیون نفر نیز عده‌ای رای به شعار انقلاب دادند.

طرح شعار دروغ و استفاده از كاندیداهایی با یك سری ویژگی‌های متفاوت برای بهره‌گیری از همه‌ ظرفیت‌ها جهت كاهش رای احمدی‌نژاد و پس از آن طرح بحث تقلب از سناریوهایی بود كه برنامه‌ریزی شده بود.

بعد از انتخابات پیش آقای موسوی رفتیم .یك و نیم ساعت با ایشان صحبت كردیم و پس از كلی بحث آقای موسوی یك كلمه حرف درست و حسابی نزد. من به ایشان گفتم ما تا شب انتخابات تلاش كردیم تا شما رای نیاورید اما ما دشمن شما نیستیم و به شما علاقمند هستیم. شما به درد ریاست جمهوری نمی‌خوردید اما نیروی انقلاب هستید؛ چرا خودتان را خراب می‌كنید. اگر شما ادعا می‌كنید یك سر نخ بدهید. اما دریغ از اینكه ایشان یك كلمه دلیل و سندی ارائه كنند.

روز چهارشنبه نیز پیش آقای هاشمی رفتیم و چند نكته را از دیدار با آقای موسوی گفتیم . آقای هاشمی گفت ایشان روی‌شان نشده همه‌ی حرف‌ها را به شما بزند. آقای خاتمی فردای انتخابات زنگ زد كه به همراه آقای موسوی و سیدحسن خمینی می‌خواهند با بنده دیدار كنند و ظهر پیش من آمدند. آقای موسوی در این دیدار جز به ابطال انتخابات راضی نبود و كف خواسته‌هایش ابطال انتخابات بود.

نكته‌ی دیگری كه آقای هاشمی گفت این بود كه آنها ابطال انتخابات را مطرح كردند اما من گفتم از مسیر قانونی دنبال كنید كه این‌ها به شورای نگهبان بدبین بودند و بنده پیشنهاد شورای حكمیت را دادم .

در این دیدار آقای هاشمی شرایط كشور را بسیار سخت‌ عنوان كردند و گفتند اولا گروه مرجع ما تغییر یافته و دیگر روحانیت گروه مرجع نیستند و دانشجویان گروه مرجع هستند. این تعداد 3 و نیم میلیون كه به خیابان‌ها آمده‌اند دیگر بر نمی‌گردند تا چیزی بگیرند. پس بهتر است خودمان چیزی به آنها بدهیم تا برگردند.

اگر همه‌ی این حرف‌ها را در كنار سخنرانی چهارشنبه‌ قبل از انتخابات آقای جاسبی با آقای صدر بگذاریم كه می‌گویند یا از صندوق‌های رای آقای موسوی رای می‌آورد یا نافرمانی مدنی صورت می‌گیرد و اگر این را كنار صحبت‌های خانم هاشمی بگذاریم كه موقع رای دادن می‌گوید اگر چیزی غیر ازاین شد (فیلم این صحبت روی شبکه یوتیوب هست و زکائی تحریف می کند. همسر هاشمی می گوید اگر تقلب شد به خیابان بیائید. حداقل این فیلم بصورت سند موجود است. درباره بقیه ادعاهای زاکائی سندی در دست نیست مگر خود افرادی که او از ملاقات با آنها سخن می گوید، دهان باز کنند.) به خیابان‌ها بریزید همه نشان می‌دهد كه این یك برنامه‌ریزی از قبل بوده است.

آنها می‌گفتند اگر موفق شویم شرایطی فراهم می‌كنیم كه گام به گام ولی فقیه را محدود كنیم كه اظهارات آقای ابطحی نشان‌دهنده‌ی این موضوع است. و اگر موفق نشویم به خیابان‌ها می‌ریزیم تا نظام برای ما امكانی فراهم كند لذا از همه‌ی ظرفیت‌ها به ویژه دانشگاه و مطبوعات و فضای رسانه‌ای استفاده كردند و سالها كار كرده بودند تا سازماندهی منسجمی ایجاد كنند. به طوری كه در تهران حدود 350 هزار نفر سازماندهی به صورت خوشه‌ای داشتند و در كنار این سازماندهی اراذل و اوباش هم داشتند. لذا از همه‌ی ظرفیت‌های گذشته یارگیری‌ها از درون اصولگراها و همچنین ظرفیت‌های جدیدی برای خود ایجاد كرده بودند و از طرفی نیز از حضور خود در مناصب و دستگا‌ه‌ها استفاده كردند.

تمام نظرسنجی‌های صدا و سیما، فارس و جهاد دانشگاهی اعلام می‌كردند كه احمدی‌نژاد پیروز است اما یكدفعه روز پنج‌شنبه دو نظرسنجی از دو دستگاه رسمی یعنی وزارت اطلاعات و وزارت كشور بیرون آمد كه انتخابات را دور دومی اعلام كرد تا زمینه ایجاد شود كه بعدا برای حرف خود به نظرسنجی این دستگاه‌های دولتی تمسك پیدا كنند. بعد از انتخابات بخش‌هایی كه از مشكلات جدی پیدا شد از بخشی از دستگاه‌ امنیتی خودمان بود كه سرخط‌هایی پیدا شد كه از درون آنجا هدایت عملیات می‌شده یعنی اینها از همه ظرفیت‌شان استفاده كردند تا نگذارند جهت كشور همین جهت باقی بماند. (از نظر ایشان سردار محصولی و محسنی اژه ای نگذاشتند مسیر پیروزی پیش بینی شده احمدی نژاد بی دردسر طی شود. مضحک است اما باید دانست که چه کسانی در خانه ملت نشسته اند و از آن خنده دار تر اینکه عضو کمیسیون رسیدگی به انتخابات شده اند!)

به اعتقاد من دشمن خارجی، ‌عناصر استحاله شده كه طی بمباران مختلف تقید خود را به انقلاب از دست دادند، عناصر قدرت‌طلب كه قدرت‌طلبی‌شان آنها را به میدان آورد تا در مقابل این جریان اصولگرا بایستند و عناصر بی‌بصیرت و اهل تردید نیز آب به آسیاب آنها ریختند.

وقتی پیش آقای هاشمی بودیم گفتند آقای رضایی ادعا كرده 32 میلیون رای بوده و از هشت میلیون خبری نیست. پیش آقای رضایی رفتیم و موضوع را گفتیم اول گفت چنین چیزی نبوده اما بعد استدلال كرد كه این حرف را گفته است.

در دیدار با كروبی نكته‌ جالب این بود كه كرباسچی كه مسوول ستاد آقای كروبی بود روز انتخابات به موسوی رای داد اما در این دیدار دوباره پیش آقای كروبی نشسته بود كه آقای كروبی گفت تقلب شده و استدلال كرد كه در دوره‌ی قبل این قدر رای داشتم و مگر می‌شود این دوره این قدر كاهش داشته باشد.

اینها عملا مسیری را دنبال كردند كه بعضی اشتباهاتی را مرتكب شدند كه نمی‌توان از آنها گذشت. مثلا به ما گفتند در قضیه‌ كهریزك چرا مخالفت می‌كنید كه گفتیم این موضوع هیچ نسبتی با نظام اسلامی ندارد. با چند تا آدم خودسر كه ممكن است رسمی یا غیررسمی باشند كه این كار را كردند باید برخورد كنیم.

بعد از انتخابات قرار شد احكام هیات 6 نفره را بنویسند. در ابتدای برگه‌ها جمله تبریك انتخابات (تبریک به احمدی نژاد) نوشته شده بود كه وقتی برگه‌ها را بردند و آوردند كه به ما بدهند این جمله تبریك خط خورده بود. از آقای كاتوزیان پرسیدم چرا این جمله خط خورده گفتند من اطلاعی ندارم اطرافیان آقای لاریجانی این كار را كردند دلیلش را پرسیدم گفتند می‌گویند تقلب شده است. من اعتراض كردم كه علی‌الظاهر شما می‌خواهید سناریویی را بازی كنید و ما را اجیر خود بگیرید.

باید سعی كنیم حداقل ریزش و حداكثر پذیرش و بازگشت به درون انقلاب را داشته باشیم . در این مسیر آنچه نظام جمهوری اسلامی دنبال كرده روشنگری بوده كه ماحصل آن ریزش آنها باشد كه ریزش آنها را در روز قدس و در 13 آبان شاهد بودیم.

در صدا و سیمای ما از 800 رای كه به صندوق ریخته شده بود 750 رای برای آقای موسوی بود. لذا معلوم است كه صدا و سیما كه باید تبلیغ كند نمی‌كند و دیگران علیه ما عمل می‌كنند. لذا در این مسیر از كسانی آسیب خوردیم كه از جنس انقلاب نیستند اما شعار انقلابی می‌دهند.

امروز علاوه بر دانشجویان كه عده‌ای از احساسات آنها بهره می‌گیرند متاسفانه ذهن برخی از اساتید را مساله دار كرده‌اند و بخشی از روحانیت را با مظلوم‌نمایی و دروغ‌هایی كه می‌گویند با خود همراه كرده‌اند.

باید سعی كنیم با بصیرت بخشی، ایستادگی و آمادگی این فتته را پشت سر بگذاریم تا نظام با نوعی پوست انداختن مستحكم‌تر شود.

حرف و حدیث ما با دادستان وقت تهران(مرتضوی) نیز از سه سال پیش بوده است.-خبرگزاری ایسنا با سانسور موارد اتهامی که زاکانی در سخنرانی خود گفت- در ادامه می نویسد: با برشمردن برخی موارد، اتهاماتی را علیه وی مطرح كرد.

No comments:

Post a Comment