Friday, February 12, 2010

پوست خربزه احمدی نژاد زیر پای علی خامنه ای

پوست خربزه احمدی نژاد زیر پای علی خامنه ای

گزارش پیک نت از میان جمعیت میدان آزادی

سبزها چند برابر بودند

اما شعارشان "سکوت" بود!

سپاه و اوباشی که مداحان با قمه به خیابان آورده بودند، برای تکرار یک 30 خرداد سال 1360 خود را آماده کرده بودند. موسوی بسیار عاقلانه عمل کرد که راهپیمائی را جداگانه برگزار نکرد، زیرا می خواستند به بهانه و تشابه 30 خرداد 60 حمام خون راه بیاندازند. احمدی نژاد که بسیار زیرکانه، درباره وقایع بعد از انتخابات سکوت کرده تا همه هزینه سرکوب و جنایات را علی خامنه ای پرداخت کند، روی این حمام خون پافشاری کرده بود. از روز روشن تر است که او و شبکه مافیائی و حتی شاید وابسته به خارج که در پشت سر او قرار دارد، این هزینه را آگاهانه متوجه علی خامنه ای کرده است. آنها با این هدف گیری، دو نشانه را می زنند. اولا علی خامنه ای را بین مردم و حکومتیان 30 سال گذشته و روحانیون مراجع سکه یک پول کرده اند و دوم اینکه آماده می شوند تا پس از پایان ماموریت علی خامنه ای، او را هم کله پا کنند!

هم هاشمی و هم اردبیلی همین مسئله را به او گفته اند، اما معلوم نیست عقلش را بدست چه کسی داده است.

امروز اکثریت مردم سبز، به احترام کلام موسوی، با آنکه میدانستند چه فضای سپاهی و امنیتی بر تهران حاکم است، با حفظ آرامش آمده بودند، اما حکومتی ها ناجوانمردانه با آنها رفتار کردند. این رفتار باعث شد که از این پس دیگر مردم به هیچ وجه روی حفظ روحیه برادری و این نوع وعده ها حساب نکنند و آماده به خیابان بیآیند.

امروز، موقعیت چنان بود که اگر کسی کمترین تظاهری به سبز بودن می کرد فوراً در محاصره لباس شخصی ها و گاردی ها قرار می گرفت و دستگیر می شد و اگر خیلی رحم می کردند بشدت کتک می زدند و رهایش می کردند. عکس و فیلم گرفتن بسیار دشوار بود، اما مردم بازهم خطر را به جان خریدید و گرفتند.

چه وحشتی از مردم دارند این ها! باید باشید و ببینید. دقیقاً با آرایش نظامی جنگی – جنگ شهری- در تمام مسیر حضور داشتند.

آیا باز موسوی از مردم خواهد خواست که در راه پیمائی های مشترک با نیروهای حکومت مثل 22 بهمن امسال با سکوت شرکت کنند؟ تصور نمی کنم. امروز حجت بر همه تمام شد که حکومت قصد جان مردم معترض را دارد.

امروز شناختن سبز ها خیلی آسان بود. هرکس شعار بلندگوها را تکرار نمی کرد و پارچه نویس های دولتی در دستش نبود سبز بود و کسانی که داخل جمعیت بودند، مثل خود من دیدند که شمار این افراد بسیار زیاد بود. یعنی کسانی که هم شعارهای دولتی را تکرار نمی کردند و هم پارچه نویس های دولتی را در دست نداشتند.

سراسر خیابان های منتهی به میدان آزادی سبز بودند، آنچنان که تلویزیون دولتی حتی جرات نشان دادن یک لحظه تصویر از نزدیک را نداشت. حتی در میدان آزادی فقط و فقط همان چند هزارتای جلوی جایگاه را که همه نظامی و بسیجی بودند را نشان می داد.

No comments:

Post a Comment