Tuesday, April 20, 2010

کروبی:

مدیریت کفن و دفن مرده ها
بدست نظامی ها و امنیتی ها افتاده


جمعی از فعالین مدنی، سیاسی، دانشگاهی و خانواده های بازداشت شدگان با مهدی کروبی دیدار کردند. در این دیدار مهدی کروبی درباره تداوم فشارها و نقش مردم گفت: مردم هوشیارتر شده اند.
تداوم و تشدید فشارها، تهدیدها و ایجاد ارعاب در جامعه ناشی از کوته نگری عده ای است که برای بقاء خود راهی جز این متصور نیستند. افراطیون با توقیف روزنامه ها، تذکرات روزمره به آنهائی که حتی تمامی جوانب را رعایت می کنند، تایید احکام سنگین در دادگاه های تجدید نظر، احضارهای پی در پی، ملاقات ندادن به خانواده های بازداشت شدگان، بازگرداندن برخی از زندانیان آزاد شده به زندان حتی با وجود وثیقه های بسیار سنگین و … به زعم خود بر اوضاع مسلط شده و کنترل بحران را به دست گرفته اند. در حالیکه واقعیت های اجتماعی حکایت از اخبار دیگری دارد. خواست های به حق مردم و تفکر آنان بر قوت خویش باقی است. آنچه که تغییر یافته همانا هوشیارتر شدن مردم در مواجهه با اعمال فشارها و تهدیدهاست. استقبال و ابراز محبت مردم در کوچه و خیابان، در بازار و محل کار و در هر موقعیت مناسبی نسبت زندانیان آزاد شده، آیا نشان دهنده کنترل و تسلط بر اوضاع است؟ و یا حکایت از مهر تائید مردم بر اتخاذ چنین شیوه و سیاستی است؟

حرکت هوشمندانه چهره به چهره ی مردم در جهت دستیابی به خواستگاه به حقشان که همان عمل به قانون اساسی است، با افزایش تاثیرگذاری در لایه های اجتماعی و سیاسی وارد مرحله رشد و بلوغ خود شده است. این موضوع عرصه را چنان بر افراطیون دولتی تنگ نموده که کارشان از زنده ها گذشته و سخت در تلاشند تا مدیریت کفن و دفن و مراسم های خاکسپاری و فاتحه ی مرده ها را تحت پوشش مدیریتی خود قرار دهند! در مواردی حق برگزاری مراسم یادبود و فاتحه را از مردم سلب کرده اند! با این عملکردشان چنان عرصه را بر نظام و مردم تنگ کرده اند که مردن هم در نوع خود دردسر شده است! گویا با مردن، فرد جرمی را مرتکب می شود که اینگونه با مراسمش برخورد می کنند! اخیرا مانع برگزاری مراسم های خاکسپاری، سالگرد و فاتحه برای برخی از چهره ها و شخصیتها و بزرگان شده اند! اجازه برگزاری سالگرد دوم آیت ا.. توسلی - رئیس دفتر آقای خمینی- را در مسجد ندادند و خانواده ایشان بدلیل آنکه از برخوردهای خودسر خائف بودند و حسینیه جماران امنیت لازم را نداشت از برگزاری مراسم در حسینیه منصرف و نهایتا در یکی از اتاق های دفتر امام مجلسی محقر برگزار کردند! مراسم تشییع مادر شهیدی بزرگ (محمد منتظری) که عمری را رنج دیده و غم ها تحمل کرده بود را به حوادثی تلخ در قم تبدیل کردند! سالگرد برخی شخصیت ها که همگان حتی با وجود اختلاف سلیقه،(بازرگان و سحابی) بر ایمان و تدین وی شهادت می دهند و معترفند بر عدم ترک نماز شب وی و روزه گرفتن های ایشان از رجب تا رمضان، جلوگیری بعمل آوردند!
همه اینها در حالی است که به یاد داریم رژیم فاسد گذشته مانع برگزاری مراسم سالگرد و فاتحه نمی شد. آیت ا.. سعیدی به سال ۴۹ در زندان شاهنشاهی به شهادت رسید. مجامع فاتحه برگزار گردید که اولین جلسه آن نیز با حضور مرحوم آیت ا.. طالقانی بود. مرگ مشکوک آیت ا.. حاج آقا مصطفی خمینی که امام آنرا از الطاف خفیه الهی برشمردند با وجود حساسیت بسیار بالا، برگزار گردید. برای آیت ا.. غفاری که در زندان به شهادت رسیدند، مرحوم دکتر علی شریعتی که در انگلستان رحلت نمودند، بدون ممانعتی مجامع فاتحه برگزار گردید. در حالیکه جملگی اینان از مخالفین و مبارزین رژیم بودند.

مقاله ای تحت عنوان “غریب وطن” در روزنامه بهار به تاریخ هیجدهم فروردین ۸۹ در ارتباط با پسر شیخ حسنعلی نخودکی خواندم. مرحوم آیت ا.. شیخ حسنعلی نخودکی عالمی بزرگ و عارفی وارسته بود که کرامات ایشان حتی در محافل برخی از روشنفکران دانشگاهی نیز زبانزد است. مردم خراسان با آوازه و نام این عالم ربانی آشنا و به وی ارادت ها دارند. پسر ایشان مرحوم آیت ا… شیخ علی مقدادی که بیش از ۸۰ سال عمر داشته است در اسفند ماه سال گذشته دار فانی را وداع گفته و نزد رحمت ایزدی شتافتند. جمعی از مریدان و دوستداران ایشان طبق وصیت وی جهت دفن در حرم مطهر امام رضا(ع) و یا نزد مقبره پدرشان که در صحن انقلاب حرم مطهر قرار دارند، اقدام می کنند. شرح قسمتی از ماجرا عینا از مقاله روزنامه بهار نقل می شود: “صبح آنروز آقازاده هایش به اتفاق وصی آن مرحوم جهت خرید یک باب غرفه در خواجه ربیع به آستان قدس مراجعه کردند، ابتدا موافقت نشد و گفته شد پیش فروش نداریم. لیکن پس از تماس یکی از بستگان با نزیکان مقام تولیت مقرر شد لیست صاحبان قبور با کپی شناسنامه داده شود تا قرارداد فروش غیرقابل انتقال به دیگری منتقل شود. روز جمعه بود، پول نقد موجود نبود و چک را هم قبول نمی کردند، از خرید غرفه انصراف دادند و جلوی غرفه را خریداری کردند…”صبح روز بعد آمبولانس بدون تابوت مراجعه می کند که پس از آوردن تابوت بنزین تمام می کند !

” پس از طواف و ادای نماز میت و مراسم خطبه خوانی بر سر مزار پدرش برده شد که ناگهان خبر رسید جهت دفن در گنبد سبز کنار قبر شیخ مومن موافقت شد. حضار اشک شوق ریختند و جنازه را به گنبد سبز منتقل کردند. پس از دقایقی ماموران و روسای نیروی انتظامی وارد عمل شده و از دفن ایشان ممانعت بعمل آوردند. مجددا تصمیم گرفته شد جنازه به خواجه ربیع منتقل شود..”
در نهایت جنازه آن مرحوم پس از چند روز بلاتکلیفی، با استخاره فرزندانش در روستایی به نام فارمد دفن گردید.!

با این اوصاف، انسان با خود می اندیشد مبادا با فرا رسیدن مرگش موجبات آزار و اذیت مردم را فراهم سازد!

از طرح برخی مباحث جدید سخت متحیرم! طرح خروج ۵ میلیون نفری از پایتخت در ازاء اعطای زمین، افزایش ۵۰ درصدی حقوق و مزایا و ترفیع مقام!

بحثی در مورد کاهش جمعیت در تهران نداریم ولیکن سیاست های دوگانه و متضاد که از یک سو تشویق به رفتن می کنند و از سوی دیگر خواهان افزایش جمعیت هستند، آیا جز راه اندازی یک جنگ روانی است؟ بهتر است بجای طرح شعارهای غیرعملی و بالا بردن سطح توقعات و تحمیل هزینه بر نظام، از طریق توزیع ثروت و عدالت از مهاجرت آنهایی که در شهرستانها و روستاها هستند جلوگیری بعمل آید و طی یک استراتژی بلند مدت نسبت به کاهش جمعیت پایتخت نایل شد.

در حالیکه بدلیل افزایش فقر شاهد افزایش و گسترش حاشیه نشینی کلان شهرها هستیم و نرخ دو رقمی و سنگین تورم بر زندگی مردم سایه افکنده و بی کاری گریبان گیر خانواده ها شده است و برای زندگی بهتر سالها در جهت کنترل جمعیت تلاش گردیده است به یکباره می شنویم که اعلام می کنند ما در این کشور فقر نداریم! کشور ظرفیت پذیرش ۱۵۰ میلیون ایرانی را در رفاه کامل دارد! دو فرزند کم است پس بچه دار شوید و به ازای هر نوزادی هم یک میلیون تومان هدیه بگیرید!
طبق آمارهای رسمی ۱۴ میلیون از ۷۵ میلیون ایرانی زیر خط فقر زندگی می کنند. پیشنهاد می دهم بروید و از کمیته امام و طرح شهید رجایی که خانواده های زیر خط فقر شدید را پوشش می دهند بپرسید که چند میلیون تحت پوشش آنها هستند؟

اداره یک کشور اصول گرایی و اصلاح طلبی ندارد. مدیریت کشور راست و چپ نمی شناسد. در عجبم چرا روزنامه های اصول گرا، مجلس و بزرگان تذکر نمی دهند و اصولا چرا از نشر و پخش این مطالب در جامعه جلوگیری نمی کنند و به تبعات و صدمات روانی و بار مالی شدید این مباحث توجه لازم را نمی کنند! هر کشوری دارای برنامه و بودجه ای است که به تصویب مجلس و تائید شورای نگهبان می رسد. هر ئنوع عملکردی خارج از چارچوب قانونی معین شده جز ایجاد هرج و مرج و تحمیل هزینه های گزاف عایدی دیگر را نخواهد داشت.

بنده از دانشجویان می خواهم که برخواسته های مشروع و قانونی خود مصر باشند و پای فشاری کنند.
اکنون که بر جامعه ی دانشگاهی ما جفا شده است، می بایست برای جبران آن سالها کوشید. اما متاسفانه نه گوشی شنوا هست و نه باوری بر این امر! قطع حقوق، بازنشستگی اجباری و اخراج اساتید، محرومیت از تحصیل، بازداشتهای مکرر، صدور احکامی سنگین، برخورد با صاحبان فکر و اندیشه و هنر و تداوم این شیوه و نگرش افراطی و ناپسند همانا بدلیل ترس و نگرانی از تاثیرگذاری این قشر فرهیخته و عظیم است. امروز شاهدیم دانشجویان بیش از گذشته انسجام خود را بازیافته اید.

No comments:

Post a Comment