خبرگزاری هرانا - روز گذشته خبری مبنی بر یورش ماموران امنیتی به زویا صمدی، عروس خانواده ی اسانلو و ضرب و شتم وی در برخی رسانه های جمعی منتشر شد. بر همین اساس گزارشگر هرانا با توجه به حساسیت افکار عمومی و اهمیت موضوع با پروانه اسانلو، همسر منصور اسانلو فعال کارگری دربند به گفتگو نشسته است.
خانم اسانلو که از فشارهای نهادهای امنیتی به خانواده ی اسانلو به ستوه آمده است می گوید کسی صدای ما را نمی شنود که به دادمان برسد.
پروانه اسانلو از تهدیدهای گاه و بیگاه عروس خانواده شان می گوید و اینکه آن ها باید متعهد شوند تا منصور اسانلو در صورت آزادی منفعل باشد...
متن این گفتگو را در زیر می خوانید:
هرانا : خانم اسانلو، خبری که مبنی بر حمله به عروس خانواده ی شما منتشر شده است، صحت دارد؟
متاسفانه بله.
هرانا : آیا چنین برخوردهایی موارد مشابه نیز در گذشته داشته است؟
عروس من تا به حال تنها یکبار آقای اسانلو را آن هم در شب نامزدی اش دیده است اما از روزی که با ما وصلت کرده است جدا از مزاحمت های تلفنی بسیار و تهدیدهای گاه و بی گاه وی، چندین ماه پیش یکبار حتی به روی وی در خیابان "کلت" کشیدند!!
ما در این رابطه به دادگاه شکایت کردیم اما خب رسیدگی ای به این موضوع نشد.
هرانا : جزئیات این حادثه را به طور دقیق برای ما شرح می دهید؟
بله، عروس من مهندس است و شاغل. به دلیل مزاحمت هایی که برای وی ایجاد می شود وی همیشه یا به وسیله ی آژانس مجبور به تردد است آن هم با توجه به هزینه ی سرسام آور آن، یا ما خودمان او را به مقصد می رسانیم. اما روز چهارشنبه(دوم تیرماه)، بر حسب اتفاق وی برای رفتن به محل کارش از وسایل نقلیه ی عمومی و مترو استفاده کرد.
عروس جوان من هنگامی که در ایستگاه "طرشت" در حال پیاده شدن از قطار به منظور جابه جایی مسافرین بود، توسط چند تن از مامورین مورد حمله قرار گرفت. آن ها موهای وی را از پشت سر کشیده و او را روی زمین می کشانند. عروس من هم با توجه به اینکه به منظور ایشان پی می برد، در حالی که خود را عروس اسانلو می نامید شروع به فریاد زدن و درخواست کمک از مردم می نماید. آن ها با توجه به شناختی که نسبت به آقای اسانلو دارند بهت زده به این صحنه نگاه می کنند و پیش از هر واکنشی ماموران با چشم بند و دهان بند وی را به مکانی نامعلوم منتقل می کنند.
در آنجا با تکیه دادن وی به دیواری شروع به ضرب و شتم اش می کنند...
هرانا : آثار این ضرب و شتم مشهود است؟
بله کاملا؛ دندان هایش ارتودنسی بودند و به همین دلیل در حین ضرب و شتم لثه و دندان هایش به شدت آسیب دیده. همان چهارشنبه نیز پس از رسیدن به خانه حالت تهوع داشتند و حتی چند مرتبه استفراغ کرد. دیشب هم دچار خون ریزی بینی شد و ما مجبور هستیم با توجه به این حالات وی را به پزشک نشان دهیم و آزمایش ام آر آی بگیریم.
هرانا : دلیل چنین برخورد غیرانسانی و غیرقانونی چه می تواند باشد؟
ماموران پس از ربودن وی، برگه ی تعهدی جلوی وی گذاشته بودند مبنی بر اینکه در صورت آزادی اسانلو، شما باید تضمین کنید که وی فعالیتی انجام ندهد و اینکه پس از آزادی وی به همراه خانواده اش از کشور خارج شود!
من نمی فهمم این اقدامات چه معنایی دارد؛ اینکه ما از کشور برویم و نرویم که به کسی مربوط نمی شود...
هرانا : این اتفاق را چطور ارزیابی می کنید؟
راستش من در برابر خانواده ی عروسم واقعا باید جوابگو باشم. این ها با آبروی خانواده ی ما بازی می کنند. عروس منصور اسانلو چرا باید تاوان فعالیت های پدر شوهرش را پس دهد؟ آن هم عروسی که تنها یکبار اسانلو را دیده. او خودش سه سال است که در زندان است و تاوان فعالیت هایش را می پردازد. یعنی پای همه چیزش ایستاده. چرا دست از سر خانواده اش برنمی دارند.
هرانا : وضعیت آقای منصور اسانلو اکنون در زندان به چه ترتیب است؟
وضعیت آقای اسانلو مثل همیشه نامساعد است. وی را به تازگی به اندرزگاه 3 زندان رجایی شهر که برخی از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات نیز در آنجا نگهداری می شوند منتقل کردند.
از لحاظ جسمی نیز کمامان با درد کمر و چشم مواجه است و البته ناراحتی قلبی وی که کمامان پابرجاست. پزشک قانونی در رابطه با ناراحتی قلبی وی تا به حال سه بار گواهی صادر کرده و ماندن وی در زندان با آن فضای بد را ممنوع اعلام کرده اما متاسفانه مسئولان هیچ توجهی نمی کنند...
هرانا : در پایان صحبت دیگری اگر هست بفرمائید.
حرف که زیاد هست اما شنونده ای در کار نیست. اما من می خواهم بدانم در کجای دنیا یک فرد بی گناه و خانواده ی یک زندانی را این طور مورد آزار و اذیت قرار می دهند؟
No comments:
Post a Comment