Thursday, December 9, 2010

دشواری نظارت بر ايران

باربارا اسلاوين






جستجو درباره آخرين اطلاعات مربوط به يک کشور در ميان اسناد منتشر شده از سوی ويکی ليکس، کار ساده ای است. آيا هیچ مايل به کسب اطلاعات مجرمانه درباره فرانسه مدرن هستيد؟ کافی است به پيام های جمع آوری شده از سفارت ايالات متحده در پاريس مراجعه کنيد. آيا مايل به اطلاع از تازه ترين روندهای سياسی روسيه هستيد؟ کافی است به لينک سفارت آمريکا در روسيه مراجعه کنيد. اما درباره کارآيی اين شيوه، يک استثنا وجود دارد. مکالمات منشا گرفته از تهران همگی به تاريخ 1979 يا پيش از آن باز می گردند؛ زمانی که آمريکا روابط خود با جمهوری اسلامی را قطع کرد و 52 آمريکايی برخلاف ميل خود در سفارت آمريکا در تهران گرفتار شدند.



نمی توان گفت آمریکا پيگيری امور مربوط به دشمن خاورميانه ای خود را متوقف کرده است. درواقع ايران در مرکز اغلب اسناد منتشر شده از سوی ويکی ليکس درباره رويدادهای مختلف قرار گرفته است؛ و البته منظور از رويداد، دخالت در امور ساير کشورهاست. درواقع ويکی ليکس نه تنها محتوای استراتژی آمريکا در خصوص ايران، بلکه شيوه های خاص واشنگتن برای جمع آوری اطلاعات از ايران، به دليل تماس های محدود، را آشکارتر کرده است. آنچه ايستگاه های نظارتی بر ايران خوانده می شود، در کانون تلاش های ايالات متحده قرار دارد و شامل ايستگاه های نظارتی فعال در بيش از ده ها شهر اطراف ايران و نيز در اروپای غربی است.



اين ادارات از سال 2006 و به ابتکار کاندوليزا رايس وزير خارجه وقت آمريکا شروع به کار کردند. رايس به دليل کمبود کارشناسان ديپلماتيک و مسلط به زبان فارسی، ميز کار ايران را رونق بخشيد . وی اصرار به استفاده از ديپلمات های آمريکايی مسلط به زبان فارسی در سفارتخانه ها و کنسولگری های خارج از قلمروی ايران داشت. نيکلاس برنز، معاون وزارت خارجه در امور روابط سياسی و مقام انتصابی دولت بوش در خصوص مسائل ايران، اين استراتژی را با بکارگيری جورج کنان کارشناس مسائل اتحاديه جماهير شوروی در لیتوانی در دهه 1920 مقايسه می کند.



رويکرد ياد شده با دفتر منطقه ای امور ايران در دبی در آنسوی خليج فارس و استان هرمزگان ايران آغاز شد. اين دفتر در نزديکی تنگه هرمز قراردارد؛ معبری که نزديک به چهل درصد نفت دنيا از آن عبور می کند. دبی در عین حال منزلگاه جامعه بزرگی از ايرانيان است. دفتر دبی با شش کارمند، بزرگترين ايستگاه نظارتی امور ايران است و از امتياز تردد ايرانيان ميان دو کشور همسايه برخوردار است.



ساير ايستگاه های نظارتی بر امور ايران شامل يک مأمور است و اکنون در بغداد، باکو، برلين، استانبول، لندن، پاريس و تل آويو مستقر است. مأموران نظارت بر ايران سال ها بود که در عشق آباد ترکمنستان نيز حضور داشتند اما آن دفتر به دليل ماهيت سرکوبگر دولت محلی و عدم ارتباطات کافی با ايرانيان تعطيل شده است. ناظران علاوه بر تهيه گزارش در باره ايران، با کارشناسان ايرانی در دولت های محلی نيز در تماس اند. ايجاد اين ايستگاه های نظارتی بر بوروکراسی اداری وزارت خارجه افزوده است و منجر به ايجاد مشاغل موازی مربوط به ايران در داخل وزارتخانه شده است. به گفته جان ليمبرت، مسئول سابق ايستگاه های نظارتی ايران در مقام مشاور امور خاور نزديک در وزارت خارجه آمريکا، نکته مهم تر اين است که اين ايستگاه ها برای بررسی اطلاعات دست کاری نشده از روند سياسی ايران توسط سياستگذاران آمريکايی مفيد هستند.



يک مقام آمريکايی که نخواست نامش فاش شود نيز با اين نظر موافق است. وی گفت: «اين گزارش های داخلی ايران است که واشنگتن نياز دارد. اينها مکملی بر ساير اطلاعاتی هستند که از منابع ديگر دريافت می کنيم.»



ليمبرت گفت: «علی رغم محدوديت های موجود برای اين ايستگاه ها، من از ايده ايستگاه ها راضی ام. کارهای خوبی انجام دادند و يکی از کارهای من اين بود که آنها را تشويق کنم. آنها انسان های واقعاً باهوشی هستند و بايد به آنها اعتبار داد.»



بسياری از اسناد منتشر شدۀ ويکی ليکس، به سياست های داخلی ايران می پردازد و از خوش بينی ها و ياس های منجر به انتخابات تقلبی احمدی نژاد سخن می گويند. اداره نظارت بر ايران در عشق آباد سه روز پس از انتخابات به نقل از يک منبع می نويسد سپاه پاسداران دست به «کودتا» زده و احمدی نژاد اکنون به ديکتاتور مشهور آگوستو پينوشه شباهت پیدا کرده است.



به گفته اين منبع، ميرحسين موسوی رقيب اصلی احمدی نژاد صاحب حدود 26 ميليون رأی برابر با 61 درصد از 42 ميليون رأی و احمدی نژاد تنها صاحب 4 تا 5 ميليون رأی شده بود. مهدی کروبی نامزد مخالف ديگر نيز بين 10 تا 12 ميليون رأی کسب کرده است و باقی آرا نيز نصيب محسن رضايی شده است. اين درحالی است که بنا بر اعلام رسمی ايران، احمدی نژاد با پيروزی خيره کننده ای صاحب 63 درصد آرا شده و موسوی برنده 34 درصد و مابقی آرا نيز نصيب کروبی و رضايی شده است. منبع ياد شده گفته اند که نيروهای طرفدار احمدی نژاد انتخابات را با خودداری از حضور ناظران محلی دزديده اند و اجازه شمارش و اعلام نتايج را تنها به مقامات ستاد مرکزی انتخابات داده اند.



منبع ياد شده با دقت بسيار هشدار داده است که مقامات ايران در سرکوب معترضان، "بيرحمانه" عمل خواهند کرد. به گفته منبع ياد شده، تنها چاره پيش روی ايرانيان مخالف با رژيم، نافرمانی درازمدت مدنی است.



درحاليکه ممکن است ايستگاه های نظارتی ايران از قرارگرفتن در کانون توجه بهره برده باشند، اما فعاليت آنها می تواند با تهديد روبرو شود. حتی عليرغم حذف نام افراد خبر دهنده، ممکن است مأموران امنيتی ايران موفق به شناسايی منابع شوند و هيچ چيز جلوی حس انتقامجويی آنها عليه اين افراد و بستگانشان را نگيرد.



اگر امکان حضور ديپلمات های آمريکايی در داخل ايران وجود داشت، شايد اطلاعات بهتری از آنچه واقعاً در حال رخ دادن است بدست می آمد. اما دولت اوباما پيشنهاد تأسيس يک دفتر کوچک حفاظت از منافع ايالات متحده در تهران برای بررسی درخواست های رواديد را نداده است. اين نمونه کوچکی از يک سفارتخانه است و ايده اصلی آن زمان دولت جورج بوش مطرح شده بود. در حال حاضر اختلافات بر سر برنامه هسته ای ايران، مانع از هرگونه پيشرفت ديپلماتيک ميان دو کشور شده است. درحاليکه نه آمريکايی ها و نه ايرانی ها اميد چندانی به نتايج گفتگوهای اخير در ژنو ندارند، ايستگاه های نظارتی وزارتخارجه بر امور ايران، کارهای زيادی برای انجام دادن در آينده خواهند داشت.


منبع: فارين پالسی- 6 دسامبر

No comments:

Post a Comment