Tuesday, December 7, 2010

پدر رامین رمضانی و مادران عزادار در بازداشت

خانواده های سهراب اعرابی، رامین رمضانی و مصطفی کریم بیگی، همراه با چند تن از مادران عزادار و شرکت کنندگان در مراسم تولد امیر ارشد تاجمیر، پس از بازجویی چند ساعته آزاد شدند اما پدر رامین رمضانی و دو تن از مادران عزادار همچنان در بازداشت به سر می برند.




روزیکشنبه سالروز تولد امیر ارشد تاجمیر، فرزند شهین مهین فر، گوینده و مجری رادیو و تلویزیون بود که روز عاشورای سال گذشته و در جریان اعتراضات مردمی به انتخابات مخدوش 22 خرداد، جان باخت. امیر ارشد تاجمیر براساس فیلم هایی که منتشر شده و همچنین به گفته شاهدان عینی، توسط خودروی نیروی انتظامی زیر گرفته شده و پس از رد شدن خودروی نیروی انتظامی از روی پیکرش، جان باخته است.



خانواده تاجمیر، تولد فرزندشان را بر سر مزار او در حالی گرامی داشتند که مادران تعدادی دیگراز جان باختگان اعتراضات بعد از انتخابات سال گذشته از جمله خانواده های شهرام فرج زاده، علی حسن پور، رامین رمضانی، مصطفی کریم بیگی، سهراب اعرابی و مادران عزادار و تعدادی از مردم آنها را همراهی میکردند؛اما پایان مراسم آنها با هجوم نیروهای امنیتی و بازداشت تعدادی از مادران و حاضران همراه بود.



براساس گزارش "روز" مادر سهراب اعرابی، مادر رامین رمضانی و مادر و خواهر مصطفی کریم بیگی بعد از بازجویی در همان محل آزاد شده اند اما پدر رامین رمضانی و دو تن از مادران عزادار به بازپرسی شهر ری منتقل شده اند و برای آنها قرار بازداشت صادر شده است.



پس از صدور قرار بازداشت برای پدر رامین رمضانی و خانم حکیمی و خانم ندا که به گفته مادر یکی از جان باختگان بعد از انتخابات، عضو مادران عزادار هستند، ماموران امنیتی به منزل این سه نفر مراجعه کرده و منازل آنها را مورد تفتیش قرار داده اند.این ماموران برای تفتیش منازل، هیچ گونه حکمی نشان نداده و از منزل رامین رمضانی، لپ تاب برادر کوچک رامین و چند سی دی را با خود برده اند.



ماموران که همراه با پدر رامین برای تفتیتش منزل خانواده رمضانی رفته بودند در پاسخ به مادر رامین که به بیماری همسرش اشاره میکرد گفته اند برای ده روز دارو به ایشان بدهید.



یکی از مادران عزادار که روز یکشنبه همراه با سایر مادران تحت بازجویی قرار گرفته به "روز" می گوید: ما بر مزار امیر نشستیم و تسلیت گفتیم و بعد بچه ها سرودی خواندند و سپس پدر رامین رمضانی که مینی بوس دارد، خواست خانم ها را تا مترو برساند که ریختند و همه را گرفتند و تا ساعت 5 بعد از ظهر بازجویی کردند و گفتند که ما در میان شما بودیم و همه چیز را میدانیم خودتان بنویسید چه کرده اید. همه تعجب کردیم و ناراحت شدیم؛ گفتیم اگر سرود خواندن در جمهوری اسلامی جرم است خب اعلام کنید ما که کاری نکرده ایم. گفتند شما که اینقدر مشتاق این جمع ها هستید چرا تولد شهدای جنگ نمی روید ؟گفتیم شهدای جنگ برای ما خیلی عزیز هستند و روی چشم و قلب ما جا دارند ولی آخر مگر شهادت بچه های ما با آنها یکی است؟ انها در جنگ شهید شده اند و بچه های ما دست خالی در خیابان های تهران. مدام اصرار داشتند که یک تلویزیونی فراخوان داده و شما هم مردم را جمع کرده اید و... گفتیم ما برای تولد و مناسبت های مربوط به بچه هایمان منتظر فراخوان کسی نمی نشینیم و اصلا به این تلویزیون ها کاری نداریم. تولد امیر بود آمدیم ؛تولد هر کدام دیگر از بچه ها هم باشد می آییم. بعد ما را آزاد کردند اما پدر رامین و خانم حکیمی و خانم ندا را به شعبه بازپرسی در شهر ری بردند و قرار بازداشت صادر کردند.



وی می افزاید: این دو خانم (خانم حکیمی و خانم ندا) همراه با چند خانم دیگر دسته گلی آورده بودند که روی آن نوشته شده بود "تولد سبزت مبارک؛ از طرف مادران عزادار"، بیچاره ها کاری هم نمی کردند برای همدردی آمده بودند. اما ماموران گفتند که اینها از شما سواستفاده میکنند و پشت سر شما راه می افتند و شما را هل می دهند و.... مادر رامین هم که می گفت اگر پدر رامین را آزاد نکنند او را نیز باید ببرند متاسفانه خیلی بد رفتار کردند و با مشت بر شکم مادر رامین کوبیدند و بعد هم تهدید کردند که می زنیم و له ات می کنیم و....







مردم سر مزار شهدا نیایند



پروین فهیمی، مادر سهراب اعرابی که چند ساعت تحت بازجویی قرار گرفته بود نیزبه "روز" می گوید: متاسفانه این مسائل وجود دارد و زیاد هم نباید به آن اهمیت داد اما فکر میکنم که ما باید از مردم بخواهیم بعد از این سر مزار فرزندان ما نیایند تا مشکلی پیش نیاید. من به شخصه اصلا دوست ندارم کسی سر مزار سهراب من مشکلی برایش پیش بیاید.



خانم اعرابی توضیح میدهد: ما سر مزار امیر ارشد تاجمیر بودیم و پس از تسلیت به خانواده اش به سمت مزار سهراب و ندا و بقیه بچه ها راه افتادیم که نمیدانم اشتباها، عمدا، قصدا یا سهوا آمدند و ما را بازداشت کردند. من و پدر و مادر رامین رمضانی، مادر و خواهر مصطفی کریم بیگی و چند تن از خانم هایی که سر مزار بچه ها آمده بودند را بازداشت کردند. بازداشت هم در حالی صورت گرفت که ما اصلا کار خاصی نمی کردیم؛ گویا آمده بودند نگذارند اتفاقی بیفتد و شاید قصدشان این بود که فیلم و عکسی از مراسم بیرون نرود و منتشر نشود و....



از مادر سهراب درباره سئوالاتی که در بازجویی از او مطرح شده می پرسم؛ می گوید: از ما می پرسیدند که کجا رفته بودید و چرا آمدید. تعدادی از خانم هایی را هم که سر خاک بچه ها آمده بودند می گفتند که می شناسید یا نه و چه ارتباطی دارید و.... گفتیم که نمی شناسیم و این خانم ها برای همدردی آمده بودند. و چون این خانم ها ماشین نداشتند ما از آنها خواستیم با ماشین پدر رامین تا مترو آنها را برسانیم که آمدند و هیچ رابطه دیگری نبوده است. بعد هم من و مادر و خواهر مصطفی کریم بیگی و مادر رامین رمضانی را آزاد کردند و گفتند که قصد توهین نداشته اند و عذرخواهی هم کردند اما پدر رامین و آن خانم ها را بردند و خبر ندارم که قضیه آن خانم ها به کجا کشید اما پدر رامین در بازداشت است و بعد از ظهر هم به خانه رامین رمضانی رفته و منزل آنها را تفتیش کرده اند.



خانم فهیمی بااشاره به عذرخواهی ماموران امنیتی می گوید: من واقعا امیدوارم بعد از این، این نوع برخوردها صورت نگیرد چون واقعا در روحیه ما تاثیر بدی می گذارد. آن خانم ها را نیز ما دعوت کردیم که بیایند تا مترو، آقای رمضانی شما را برساند. در اصل آقای رمضانی قصد انجام کاری انسانی داشت که این مشکل را برای او به وجود آوردند. این خانم ها هم آدم های منفعت طلبی نیستند و کار سیاسی نمی کنند، برای ابراز همدردی آمده بودند و شاید در مراسم های مختلف هم آنها را دیده باشیم اما از نظر نام و نشان آنها را نمی شناسم.



وی می افزاید: من واقعا متاسف ام اما ناچار هستیم از مردم بخواهیم سر مزار بچه های ما نیایند تا برایشان مشکلی پیش نیاید؛ ما میدانیم مردم همدردی می کنند اما راضی نیستیم برای کسی مشکلی پیش بیاید. در بازجویی هم گفتم که هیچ کاری به سیاست نداریم و مساله ما خون به ناحق ریخته بچه های ماست و بهتر است آقایان دادخواهی ما را با مسائل سیاسی قاطی نکنند. من گفته ام که اگر زندانیان سیاسی را آزاد کنند از خون فرزندم می گذرم چون دلم میخواهد خون فرزندم باعث آزادی بچه های مردم شود اما اینطور هم نیست که خیلی راحت از همه چیز بگذرم. مساله من مساله بچه ام است و به بازجو هم گفتم که این حق قانونی من است؛ من از قوه قضائیه طلبکار هستم هر کسی بچه های ما را کشته باید معرفی شود چطور در خیابان اینقدر راحت مردم را بازداشت می کنند قاتل بچه ما را هم معرفی کنند.



مادر سهراب با اشاره به اینکه "من دوست ندارم باعث ایجاد تنش و مشکلی شوم" می افزاید: ما توقع داریم در کشورمان خواسته های مردم به نتیجه برسد. خواسته های ما مادرها هم این است که قاتل بچه هایمان معرفی شود وگرنه قصد وغرضی که نداریم کار سیاسی هم نمی کنیم؛ مسئله ما فقط دادخواهی است و آقایان بهتر است با مسائل سیاسی قاطی نکنند.

No comments:

Post a Comment