Wednesday, January 12, 2011

سخنان صریح خاتمی در باره امروز و فردای ج. اسلامی

سخنان صریح خاتمی در باره امروز و فردای ج. اسلامی


دشمن در خرقه دوست

به ج. اسلامی حمله ور شده





محمد خاتمی بمناسبت 19 دیماه 1356، روز تظاهرات مردم قم علیه مقاله توهین آمیزی که علیه آیت الله خمینی در روزنامه های دوران شاه منتشر شد، با جمعی از اساتید دانشگاه و اعضاء جامعه پزشکی دیدار کرد. وی دراین دیدار، بار دیگر یک جمعبندی از اوضاع کنونی کشور و آینده ارائه داد. او طی سخنانی، ضمن پاسخ غیر مستقیم به علی خامنه ای که رهبران جنبش سبز را "قدرت طلب" خطاب کرده بود، و همچین با تکرار آن نگرانی که مدتی پیش به نقل از هاشمی رفسنجانی منتشر شده بود گفت:







ما در این موقعیتی هستیم، که ممکن است بخاطر رفتارهای نادرستی که هست، خیزش بعدی دیگر به طرف اسلام و نظام اسلامی نباشد. تدبیر حکم می‌کند که منتقدان و معترضان معتقد به اصل نظام تقویت شوند. باید شخصیت‌های با سابقه ولو معترض؛ سرمایه‌ای به حساب بیایند که پیرامون آنان بخش عظیمی از نیروهای جوان جامعه که به هر حال اعتراضی هم دارند جمع شوند و در کنار اصل نظام و انقلاب و راه امام بمانند. دعوا بر سر قدرت نیست. ما خودمان مطرح نیستیم و اگر نگرانی هست این نیست که بنده در عرصه نیستم و کس دیگری در عرصه مسئولیت است؛ نگرانی از این است که نظام و انقلاب لطمه بخورد.



اینکه ما اینقدر بر انتخابات و اهمیت آن تاکید می‌کنیم و می‌گوییم راه برون‌رفت از بحران اینست که ما بتوانیم به یک اجماعی برسیم که انتخابات به‌ گونه‌ای برگزار شود که مردم احساس کنند رای‌شان موثر است و آزادانه می‌توانند رای بدهند و هر کسی را خواستند می‌توانند انتخاب کنند در چارچوب همین قانون اساسی، چیزی علاوه بر این گفته نشده.



اینکه این روزها گفته می‌شود(آیت الله جنتی و سپس مقلدان حکومتی او در یورش تبلیغاتی علیه خاتمی به دلیل اعلام شرایط حضور اصلاح طلبان درانتخابات)، مردم چه کسی را بخواهند و چه کسی را نخواهند؛ باید گفت که کسانی‌که مردم را قبول ندارند حق ندارند درباره مردم و از زبان مردم صحبت کنند.

اگر فضا آزاد باشد و محدودیت‌ها رفع شود، حرف و گرایش مردم معلوم می‌شود. همین محدودیت‌ها خود نشانه این است که مردم را قبول ندارند.







ذکر خیری بکنم از برادر عزیز؛ مومن، دلسوز و علاقمند، جناب دکتر شکوری‌راد که امروز خیلی جای او در میان ما خالی است و دستگیری همین افراد نشان‌دهنده آن است که چه اشتباهی صورت می‌گیرد و چه کسانی دارند بعنوان دشمن تلقی می‌شوند، درحالی‌که معتقدم دشمنان خیلی با دست بازعمل می‌کنند و احیانا در لباس دوست در داخل کشور و از بیرون کشور هم که معلوم است.

در این مدت موجی از دستگیری‌ها بخصوص جوان‌ها به بهانه‌های مختلف را شاهد بوده ایم که بعضی‌ها با وثیقه آزاد شدند، بعضی‌ها هنوز گرفتارند. دلهره و اضطراب برای خانواده‌ها زیاد است.

آنهایی را که می‌شناسیم بچه‌های خوب و سالم هستند حالا ممکن است گاهی اعتراضی هم داشته‌اند ولی واقعا درخور این نیست که با جوانان ما این‌طور رفتار شود.

هنر رهبران بزرگ اینست که زمان خود را درک کنند؛ مقتضیات را بفهمند و جهات اصلی را تشخیص بدهند.



خیال نکنیم وقتی جنبش هایی در جامعه بوجود می‌آید و سرکوب می شود از بین می‌رود. نه، بلکه زمینه هست تا چگونه بروز و ظهور پیدا کند.



ممکن است با این محدود کردن‌ها و مشکل درست کردن‌ها کسانی از دوروبرو کسانی ‌که به اصل نظام اعتقاد دارند و از اصل نظام دفاع می‌کنند ولی نسبت به مسائل انتقاد دارند پراکنده و مایوس بشوند. اینها به دامن حکومت نخواهند افتاد، بلکه به دامن کسانی می‌افتند که اصل را قبول ندارند.



اگر تدبیر وجود داشت این گروه تقویت می‌شد تا نیروهایی که به هر حال اعتراض و انتقادی دارند دور این‌ها جمع شوند.



باید "شخصیت‌های باسابقه ولو معترض" سرمایه‌ای به حساب بیایند که پیرامون آنان بخش عظیمی از نیروهای جوان جامعه که به هر حال اعتراضی هم دارند جمع شوند و در کنار اصل نظام و انقلاب و راه امام بمانند. محدود کردن‌ها و تهمت‌زدن‌ها و نسبت دادن‌ها سبب خواهد شد بخش جوان و نخبه جامعه اگر از این طرف مایوس شود به دامن کسانی بیفتند که می‌گوید اصل نظام نباید باشد.



جمهوری اسلامی یعنی ملاک مردمند؛ حکومت و قدرت برآمده از مردم و در مقابل آنها مسئول است به علاوه که ارزش‌های اسلامی هم حاکم است. از لوازم مهم جمهوریت آزادی اندیشه و بیان است، اینکه عالمان ما در جامعه ارج داشته باشند، حوزه‌های علمیه ما با آزادی کامل بیاندیشند و حرف‌شان را بزنند و پشتوانه‌های نظری حاکمیت دین را با رعایت زمان و مکان و جهت حل مشکلات مردم فراهم آورند؛ نه تنها مراجع بلکه همه علما و طلاب و محققان محترم باشند. اینکه دانشگاه ما، استاد و دانشجوی ما در کمال آزادی بتواند کار کند، حرف بزند و اعتراض کند و نیز این مراکز نیروهایی تربیت کند که بتواند کشور را اداره و آن را از دیگران بی‌نیاز کنند؛ وعده‌ها این چنین بود.





بعد از امام راحل، جریانی که مناسبتی با فکر امام و انقلاب نداشت و با معیارهایی که در انقلاب مطرح شد به خصوص آنچه را که امام خمینی(ره) در آستانه انقلاب عرضه داشتند و مردم به آن رای دادند، یعنی جمهوری اسلامی، آزادی، مسئول بودن حکومت، هزینه نداشتن انتقاد و اعتراض، آزاد بودن گروهها. مردم به اینها رای دادند و البته استقلال عدالت پیشرفت و اخلاق همه اینها مطرح بود. کسانی که اینها را قبول نداشتند و راه امام را تخطئه می‌کردند، خود را نظریه‌پرداز منحصربه‌فرد انقلاب و اسلام معرفی کردند و دیگران؛ حتی یاران واقعی امام را حذف و طرد کردند.



کسانی‌که حرمت مردم را قبول دارند، استقلال مملکت را قبول دارند، دخالت نیروهای بیگانه را نفی می‌کنند در مقابله توطئه‌های بیگانه هوشیارند ولی در مقابل می‌گویند باید از امکانات دنیا استفاده کرد، طرفدار انقلاب اند. مخالفت با بیگانگان معنی‌اش دشمن‌تراشی نیست، گرچه باید در مقابل دشمنی‌ها هوشیار بود. کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند محدود می‌شوند و متهم به انواع اتهامات می‌شوند و کسانی به‌عنوان نظریه‌پرداز می‌آیند و در کنار جریان بسیار اندک خشونت‌مدار و انعطاف‌نا‌پذیری قرار می‌گیرند.



کسانی می گویند هرچه و هرکس خلاف سلیقه آنان است باید حذف شود و برای این کار هر دروغ و فریب و تهمتی را جایز می‌شمرند. اینجاست که جامعه با مشکل مواجه می‌شود.



‌امروز صحبت از تقابل اصول‌گرایی و اصلاح طلبی نیست؛ صحبت این است که جریانی می‌خواهد همه امکانات را در کشور به دست بگیرد؛ دروغ می‌گوید، تهمت می‌زند، تحریف می‌کند. حتی برای نهادهای جمهوری اسلامی ایران تعیین تکلیف می‌کند که کی باید بیاید کی باید نیاید(جنتی)! و می‌گوید آن جریانی که ما نمی‌پسندیم باید حذف شود. این دیگر محدود به اصلاح‌طلبان هم نیست، بلکه بسیاری از کسانی‌که در مملکت هستند و مشهور به اصول گرایی هستند ولی چون خردمندند و انصاف دارند آنها هم باید حذف شوند! این امر نباید به نام نظام تمام شود.



کسانی که دفاع از حقوق مردم، از آزادی و از اخلاق و حق انتخاب مردم و اینکه به مردم ظلم نشود می‌کنند، متهم به انواع اتهامات عجیب و غریب و دروغ‌پردازی می‌شوند و کسانی‌که این کار را می‌کنند امنیت کامل و مصونیت دارند و این طرف حتی نمی‌تواند از خود دفاع کند و حتی ممنوع می‌شود از اینکه اسم و حرف آنها در جاهایی که خیلی هم محدود است برده شود. در جریان انتخابات آزاد است که معلوم خواهد شد مردم چه کسی را می‌خواهد و چه کسی را نمی‌خواهند.

آنها چه کاره‌اند که بگویند مردم کی را می‌خواهند و کی را نمی‌خواهند؟! آن هم کسانی که ولو با حسن‌نیت بیشترین مقابله را با حق مردم کرده‌اند و محدودیت‌ها را ایجاد کرده‌اند و می‌کنند.



اگر صحبت از این می‌شود که به آینده نگاه شود فضا باز و آزاد گردد زمینه‌ای فراهم شود که انتخاباتی پرشور با حضور آزاد همه جریان‌ها و گرایش‌ها و البته همه در چارچوب قانون اساسی و مردم هم حضور داشته باشند و اعتماد کنند که حضورشان موثر است این ها در جهت مصلحت کشور و مردم و انقلاب است.



چگونه می‌توان گفت یک طرف که قصد خدمت به نظام و مردم را داشته و کار کرده، منحرف و خطاکاراست ولی آن طرفی که خیلی کارهای بدی کرده، معصوم و مصون است؟



بیایید فضای آزاد، مناظره و بحث بگذارید و اینها منتشر شود، انتقاد شود و اگر اشتباهی هم بوده در یک فضای باز همه به آن اعتراف کنند. اگر کسانی از این طرف و آن طرف اشتباهی داشته‌اند، بیان شود.

آیا حمله به کوی دانشگاه درست بود؟! آیا آنچه در کهریزک رخ داد درست بود؟ آیا برخوردهای کنونی با افراد و شخصیت‌ها درست است؟



فضا آزاد شود تا جامعه قضاوت کند کرد. ادامه فضای تنگ امنیتی و تهمت و فشار غلط است.

باید برای انتخابات، در چارچوب قوانین ساز و کاری تعیین شود که هر کسی نامزد خود را در صحنه داشته باشد، بتواند رای بدهد و مطمئن باشد رایش تعیین‌کننده است. انتخابات آزاد و سالم یعنی همین.

اینها برای برون ‌رفت از بحران و به ‌نفع نظام و مردم و کشور گفته می‌شود

No comments:

Post a Comment