Saturday, August 27, 2011

مصاحبه وزیر کشور خاتمی مملکت را به این روز کشیدند و حالا می گویند جریان انحرافی کشف شده مگر آقای گنجی در شورای نگهبان زیر نظر آقای جنتی كار نمی كرد؟ ایشان مدیر داخلی شورای نگهبان بود. حرف ما با جریانی كه انتخابات را زینتی می دانستند، مردم را نابالغ تلقی می كردند این است كه این حرف شما همان حرف سلطنت طلبان است. حجت الاسلام عبدالواحد موسوی لاری عضو مجمع روحانیون مبارز و وزیر كشور دولت خاتمی با هفته نامه مثلث در تهران مصاحبه کرده و نکات تاکنون ناگفته ای را گفته است. لاری در باره تفاوت دو جریان سیاسی روحانی، یعنی روحانیت مبارز و روحانیون مبارز گفت: جریان روحانی رقیب ما – (روحانیت مبارز که اکنون مهدوی کنی دبیرکل آنست) در عصر امام ضمن اینكه به ایشان ارادت داشتند اما اینطور نبود كه تمام نظرات امام را دربست بپذیرند. فی المثل امام از دولت آقای موسوی حمایت می كرد اما آنها مخالفت می كردند. نامه های انتقادی برای امام می نوشتند و از ایشان به خاطر برخی كارها انتقاد می كردند... یا از جریانی كه در مقابل امام می ایستادند، حمایت های صریح و روشن داشتند. امام خمینی را به عنوان رهبر نظام قبول داشتند اما ممكن بود با پاره ای از دیدگاههای ایشان همراه نباشند و نسبت به آنها انتقاداتی داشتند و انتقادات خود را نیز مطرح می كردند. اما آنها بعد از رحلت حضرت امام - مثلا همانگونه كه در عصر امام منتقد امام می شدند در این زمان رویه این چنینی در پیش نگرفتند و اینگونه نكردند. من این را تفاوت دیروز و امروز آنها میبینم. ما معتقدیم باید جلوی انحرافاتی كه در درون نظام رخ می دهد و اتفاقاتی كه به تهی شدن نظام از محتوای خود می شود، ایستاد. نظام دو عنصر اصلی دارد كه یكی جمهوریت است و دیگری اسلامیت. نمی توان عنصر اسلامیت را فدای جمهوریت كرد و نمی توان جمهوریت را به بهانه حفظ اسلامیت نادیده گرفت. نسبت ما با جنبش سبز اصلاح طلبی است. قطعا با آنها وجه اشتراك داریم. ممكن است وجه افتراق هم داشته باشیم. اما بنای ما بیان نقاط افتراق با گروهها نیست، چرا كه در مقطعی هستیم كه نقاط اشتراك برای ما مهم است. حرفمان با جریان متحجر داخل نظام هم این بود كه شما ناكارآمدی نظام را با بیانی دیگر مشابه سلطنت طلبان بیان می كنید. حرف ما با جریانی كه انتخابات را زینتی می دانستند، مردم را نابالغ تلقی می كردند این است كه این حرف شما همان حرف سلطنت طلبان است. جریان مقابل ما شیوه ای دارد و آن این است كه می گویند شما بیایید و تكلیف خود را با فلان گروه روشن كنید. ما هم می گوییم شما چرا نمی آیید تكلیف خود را با فلان گروه روشن كنید؟ چرا بعد از شش سال جریان انحرافی را مطرح كردید؟ این جریان همان كسانی بودند كه ما شش سال پیش اعلام كردیم كه اینها در مسیر انقلاب اشكال ایجاد می كنند. چرا صف خود را جدا نكردید؟ چرا مملكت را به این روز كشاندید و حالا می گویید كشف كرده ایم كه یك جریان خاص به وجود آمده است؟ افرادی كه گرین كارت آمریكا را دارند یا حتی سیتیزن (شهروند) آمریكا هستند، به عنوان مشاور حكم دریافت كرده اند و برای آنها بنیاد تعریف شده است. مشخص است كه اینها در جریان انقلاب تغییر ایجاد می كنند. چرا آقایان صف خود را از آنها جدا نمی كنند؟ البته فقط اینها منحرف نیستند، چرا آقایان صف خود را از دیگر منحرفان جدا نمی كنند؟ مگر آقای گنجی در شورای نگهبان زیر نظر آقای جنتی كار نمی كرد؟ ایشان مدیر داخلی شورای نگهبان بود. ما هشت سال مسئولیت اجرایی در این كشور داشتیم. شما یك نمونه بیاورید كه از قانون اساسی تخطی كردیم. بنده به عنوان كسی كه وزیر كشور بوده، حاضرم نسبت به تمام كارهایی كه در حوزه مسئولیت وزارت كشور شخصا درباره آنها تصمیم گیرنده بودم، پاسخگو باشم. امروز آقایانی كه در مصدر كار هستند باید پاسخگو باشند كه چرا قانون اساسی را زیر پا می گذارند؟ چرا سند چشم انداز بعد از آن همه زحمتهایی كه دولتهای پیشین كشیدند، بعد از چند سال فراموش شده است؟ چرا قانون برنامه چهارم توسعه زیر پا گذاشته شد؟ آقای موسوی خویینی ها شش یا هشت سال مشاور عالی رهبری بودند. یعنی مورد اعتماد كامل امام و رهبری بود و حداقل شش سال به عنوان مشاور عالی سیاسی رهبری، نظراتش را به رهبری منتقل می كرد. در رفتارهای ایشان هیچ مخالفت با نظرات و عقاید رهبری مشاهده نكردم. او یك شخصیت منضبط و دارای فكر كاملا منسجم است كه رفتار و منطقش در یكدیگر تاثیر و نمود دارد. امروز سایتهایی كه از بودجه بیت المال ارتزاق می كنند و متعلق به نهادهای رسمی یا تشكلهای حاكم این مملكت هستند، نه تنها آقای موسوی خوئینی ها را به عنوان جاسوس آمریكا معرفی كرده اند، بلكه می گویند حركتی كه در سال 58 علیه آمریكا صورت گرفت، از طرف خود آمریكاییها طراحی شده بود. در حالی كه آقای موسوی خوئینی ها از بدو پیروزی انقلاب تا زمان رحلت حضرت امام یك فرد تاثیرگذار بوده و حدود شش یا هشت سال هم مشاور عالی رهبری بوده است. حرف من این است كه كار مملكت به كجا كشیده است كه استوانه های انقلاب را اینگونه زیر سوال می برند.


مصاحبه وزیر کشور خاتمیمملکت را به این روز کشیدند
و حالا می گویند جریان انحرافی کشف شده
 
 
 
 
مگر آقای گنجی در شورای نگهبان زیر نظر آقای جنتی كار نمی كرد؟ ایشان مدیر داخلی شورای نگهبان بود. حرف ما با جریانی كه انتخابات را زینتی می دانستند، مردم را نابالغ تلقی می كردند این است كه این حرف شما همان حرف سلطنت طلبان است


حجت الاسلام عبدالواحد موسوی لاری عضو مجمع روحانیون مبارز و وزیر كشور دولت خاتمی با هفته نامه مثلث در تهران مصاحبه کرده و نکات تاکنون ناگفته ای را گفته است.
لاری در باره تفاوت دو جریان سیاسی روحانی، یعنی روحانیت مبارز و روحانیون مبارز گفت:
جریان روحانی رقیب ما – (روحانیت مبارز که اکنون مهدوی کنی دبیرکل آنست) در عصر امام ضمن اینكه به ایشان ارادت داشتند اما اینطور نبود كه تمام نظرات امام را دربست بپذیرند. فی المثل امام از دولت آقای موسوی حمایت می كرد اما آنها مخالفت می كردند. نامه های انتقادی برای امام می نوشتند و از ایشان به خاطر برخی كارها انتقاد می كردند... یا از جریانی كه در مقابل امام می ایستادند، حمایت های صریح و روشن داشتندامام خمینی را به عنوان رهبر نظام قبول داشتند اما ممكن بود با پاره ای از دیدگاههای ایشان همراه نباشند و نسبت به آنها انتقاداتی داشتند و انتقادات خود را نیز مطرح می كردند. اما آنها بعد از رحلت حضرت امام - مثلا همانگونه كه در عصر امام منتقد امام می شدند در این زمان رویه این چنینی در پیش نگرفتند و اینگونه نكردند. من این را تفاوت دیروز و امروز آنها میبینم.
ما معتقدیم باید جلوی انحرافاتی كه در درون نظام رخ می دهد و اتفاقاتی كه به تهی شدن نظام از محتوای خود می شود، ایستاد. نظام دو عنصر اصلی دارد كه یكی جمهوریت است و دیگری اسلامیت. نمی توان عنصر اسلامیت را فدای جمهوریت كرد و نمی توان جمهوریت را به بهانه حفظ اسلامیت نادیده گرفت. نسبت ما با جنبش سبز اصلاح طلبی است. قطعا با آنها وجه اشتراك داریم. ممكن است  وجه افتراق هم داشته باشیم. اما بنای ما بیان نقاط افتراق با گروهها نیست، چرا كه در مقطعی هستیم كه نقاط اشتراك برای ما مهم است.
حرفمان با جریان متحجر داخل نظام هم این بود كه شما ناكارآمدی نظام را با بیانی دیگر مشابه سلطنت طلبان بیان می كنید. حرف ما با جریانی كه انتخابات را زینتی می دانستند، مردم را نابالغ تلقی می كردند این است كه این حرف شما همان حرف سلطنت طلبان است
جریان مقابل ما شیوه  ای دارد و آن این است كه می گویند شما بیایید و تكلیف خود را با فلان گروه روشن كنید. ما هم می گوییم شما چرا نمی آیید تكلیف خود را با فلان گروه روشن كنید؟ چرا بعد از شش سال جریان انحرافی را مطرح كردید؟ این جریان همان كسانی بودند كه ما شش سال پیش اعلام كردیم كه اینها در مسیر انقلاب اشكال ایجاد می كنند. چرا صف خود را جدا نكردید؟ چرا مملكت را به این روز كشاندید و حالا می گویید كشف كرده ایم كه یك جریان خاص به وجود آمده است؟ افرادی كه گرین كارت آمریكا را دارند یا حتی سیتیزن (شهروند) آمریكا هستند، به عنوان مشاور حكم دریافت كرده اند و برای آنها بنیاد تعریف شده است. مشخص است كه اینها در جریان انقلاب تغییر ایجاد می كنند. چرا آقایان صف خود را از آنها جدا نمی كنند؟ البته فقط اینها منحرف نیستند، چرا آقایان صف خود را از دیگر منحرفان جدا نمی كنند؟
مگر آقای گنجی در شورای نگهبان زیر نظر آقای جنتی كار نمی كرد؟ ایشان مدیر داخلی شورای نگهبان بود. ما هشت سال مسئولیت اجرایی در این كشور داشتیم. شما یك نمونه بیاورید كه از قانون اساسی تخطی كردیم. بنده به عنوان كسی كه وزیر كشور بوده، حاضرم نسبت به تمام كارهایی كه در حوزه مسئولیت وزارت كشور شخصا درباره آنها تصمیم گیرنده بودم، پاسخگو باشم. امروز آقایانی كه در مصدر كار هستند باید پاسخگو باشند كه چرا قانون اساسی را زیر پا می گذارند؟ چرا سند چشم انداز بعد از آن همه زحمتهایی كه دولتهای پیشین كشیدند، بعد از چند سال فراموش شده است؟ چرا قانون برنامه چهارم توسعه زیر پا گذاشته شد؟
آقای موسوی خویینی ها شش یا هشت سال مشاور عالی رهبری بودند. یعنی مورد اعتماد كامل امام و رهبری بود و حداقل شش سال به عنوان مشاور عالی سیاسی رهبری، نظراتش را به رهبری منتقل می كرد. در رفتارهای ایشان  هیچ مخالفت با نظرات و عقاید رهبری مشاهده نكردم. او یك شخصیت منضبط و دارای فكر كاملا منسجم است كه رفتار و منطقش در یكدیگر تاثیر و نمود دارد. امروز سایتهایی كه از بودجه بیت المال ارتزاق می كنند و متعلق به نهادهای رسمی یا تشكلهای حاكم این مملكت هستند، نه تنها آقای موسوی خوئینی ها را به عنوان جاسوس آمریكا معرفی كرده اند، بلكه می گویند حركتی كه در سال 58 علیه آمریكا صورت گرفت، از طرف خود آمریكاییها طراحی شده بود. در حالی كه آقای موسوی خوئینی ها از بدو پیروزی انقلاب تا زمان رحلت حضرت امام یك فرد تاثیرگذار بوده و حدود شش یا هشت سال هم مشاور عالی رهبری بوده است. حرف من این است كه كار مملكت به كجا كشیده است كه استوانه های انقلاب را اینگونه زیر سوال می برند.

No comments:

Post a Comment