Sunday, October 30, 2011

نظام ریاستی – نظام پارلمانی هنوز می ترسند بگویند: حذف انتخاباب ریاست جمهوری حذف انتخابات ریاست جمهوری، یک نام رمز دارد، که آقای خامنه ای آن را در تهران کشف و در کرمانشاه اعلام کرد. این نام رمز چنین است «از نظام ریاستی می رویم به نظام پارلمانی» بلافاصله پس از مقام رهبری، مقامات پائین دست او نیز از همین اصطلاح برای حمایت از طرح ایشان استفاده کردند. از جمله سخنگوی شورای نگبهان که دیروز در همین چارچوب از نظر رهبر حمایت کرد. یعنی عبور از نظام ریاستی و رفتن به سوی نظام پارلمانی که کلی از مشکلات کشور را حل کند! فعلا "قم قم" می کنند تا بالاخره "قرنفل" را بگویند. یعنی حذف انتخاب مستقیم رئیس جمهور توسط مردم – که اسمش رمزش را گذاشته اند "نظام ریاستی" و انتخاب رئیس جمهور توسط مجلس که اسم رمزش شده "نظام پارلمانی". اسمش را نمی آورند، اما خودش را می آورند. اگر بگویند نظر "آقا" یک دستکاری تازه در قانون اساسی است، آنوقت مردم یک هشدار دیگر موسوی را هم به یادشان می آید. این که تمام قانون اساسی باید اجرا شود و درخواست تغییر در قانون اساسی در شرایط کنونی درخواستی نیست که نتیجه مثبت داشته باشد. این همان هشداری است که در گذشته نیز بارها خاتمی داده بود. این که در حال حاضر توازن قدرت به گونه ایست که تغییر قانون اساسی به سود کانون قدرت تمام می شود و نه مردم. واقعیت اینست که بیت رهبر تبدیل به دربار شاهنشاهی شده و خود ایشان هم تمرین پادشاهی می کند. شاهنشاه آریامهر هم می گفت قانون اساسی باید اجرا شود، اما با آن تفسیری که من از آن می کنم. مسیری که ولایت فقیه در 3 دهه گذشته طی کرد، بصورت طبیعی به همینجا می رسید که اکنون رسیده است. مگر در زمان شاه می شد "رئیس جمهور" انتخاب کرد؟ طبیعی بود که نخست وزیر باید انتخاب می شد. اکنون نیز به همان نقطه رسیده ایم. یا باید تکلیف ولی فقیه روشن شود و حداقل اگر مطابق قانون اساسی باقی می ماند هم اختیاراتش محدود و در چارچوب قانون اساسی باشد و یا رئیس جمهور باید حذف شود و نخست وزیر از سوی مجلسی که خود تابع ایشان است، پس از رایزنی های پشت پرده به رهبر پیشنهاد شود. نظام پارلمانی که رهبر سر زبان ها انداخته همین است! کودتای 22 خرداد هم با همین هدف انجام شد. تمام نظامی ها و غیر نظامی های آلوده به آن کودتا، بی پرده اعتراف کرده اند که سران "فتنه" می خواستند اختیارات رهبر را کم کنند و ایشان را محدود. بنابراین کودتا شد تا شخصی مثل موسوی که در زمان ایت الله خمینی نیز بر سر تفکرات سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و جاه طلبی های خامنه ای با او درگیر بود، بر سر کار نیآید و موی دماغ علی خامنه ای نشود و ایشان به فاجعه ای که برای کشور درست کرده و هنوز سر بزرگ آن زیر آب است ادامه بدهد!


نظام ریاستی – نظام پارلمانیهنوز می ترسند بگویند:
حذف انتخاباب ریاست جمهوری
 
 
 
 
حذف انتخابات ریاست جمهوری، یک نام رمز دارد، که آقای خامنه ای آن را در تهران کشف و در کرمانشاه اعلام کرد. این نام رمز چنین است «از نظام ریاستی می رویم به نظام پارلمانی»
بلافاصله پس از مقام رهبری، مقامات پائین دست او نیز از همین اصطلاح برای حمایت از طرح ایشان استفاده کردند. از جمله سخنگوی شورای نگبهان که دیروز در همین چارچوب از نظر رهبر حمایت کرد. یعنی عبور از نظام ریاستی و رفتن به سوی نظام پارلمانی که کلی از مشکلات کشور را حل کند!
فعلا "قم قم" می کنند تا بالاخره "قرنفل" را بگویند. یعنی حذف انتخاب مستقیم رئیس جمهور توسط مردم – که اسمش رمزش را گذاشته اند "نظام ریاستی" و انتخاب رئیس جمهور توسط مجلس که اسم رمزش شده "نظام پارلمانی".
اسمش را نمی آورند، اما خودش را می آورند.
اگر بگویند نظر "آقا" یک دستکاری تازه در قانون اساسی است، آنوقت مردم یک هشدار دیگر موسوی را هم به یادشان می آید. این که تمام قانون اساسی باید اجرا شود و درخواست تغییر در قانون اساسی در شرایط کنونی درخواستی نیست که نتیجه مثبت داشته باشد. این همان هشداری است که در گذشته نیز بارها خاتمی داده بود. این که در حال حاضر توازن قدرت به گونه ایست که تغییر قانون اساسی به سود کانون قدرت تمام می شود و نه مردم.
واقعیت اینست که بیت رهبر تبدیل به دربار شاهنشاهی شده و خود ایشان هم تمرین پادشاهی می کند. شاهنشاه آریامهر هم می گفت قانون اساسی باید اجرا شود، اما با آن تفسیری که من از آن می کنم.
مسیری که ولایت فقیه در 3 دهه گذشته طی کرد، بصورت طبیعی به همینجا می رسید که اکنون رسیده است. مگر در زمان شاه می شد "رئیس جمهور" انتخاب کرد؟ طبیعی بود که نخست وزیر باید انتخاب می شد. اکنون نیز به همان نقطه رسیده ایم. یا باید تکلیف ولی فقیه روشن شود و حداقل اگر مطابق قانون اساسی باقی می ماند هم اختیاراتش محدود و در چارچوب قانون اساسی باشد و یا رئیس جمهور باید حذف شود و نخست وزیر از سوی مجلسی که خود تابع ایشان است، پس از رایزنی های پشت پرده به رهبر پیشنهاد شود. نظام پارلمانی که رهبر سر زبان ها انداخته همین است!
کودتای 22 خرداد هم با همین هدف انجام شد. تمام نظامی ها و غیر نظامی های آلوده به آن کودتا، بی پرده اعتراف کرده اند که سران "فتنه" می خواستند اختیارات رهبر را کم کنند و ایشان را محدود.
بنابراین کودتا شد تا شخصی مثل موسوی که در زمان ایت الله خمینی نیز بر سر تفکرات سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و جاه طلبی های خامنه ای با او درگیر بود، بر سر کار نیآید و موی دماغ علی خامنه ای نشود و ایشان به فاجعه ای که برای کشور درست کرده و هنوز سر بزرگ آن زیر آب است ادامه بدهد!

No comments:

Post a Comment