Thursday, August 19, 2010

دیدار میرحسین موسوی با شماری از اسرای

دیدار میرحسین موسوی با شماری از اسرای

ارتشی، بسیجی و سپاهی جنگ ایران و عراق

نه اسلام و نه ایران

کودتاچی ها را قبول نداریم





در این جنگ زرگری(میان رحیم مشائی و احمدی نژاد از یکطرف و سرلشگر فیروزآبادی و جنتی از طرف دیگر) گفته نمی شود که کدام ایران است که باید به جهان معرفی شود و یا کدام اسلام است که باید از آن دفاع شود. ایرانی با بالاترین آلودگی به اعتیاد، ایرانی با ۱۴٫۵درصد نرخ بیکاری و ۲۹درصد بیکاری در میان جوانان، ایرانی با زندان های پر از زندانیان سیاسی و دهان های دوخته و رسانه های خفه شده و حقوق بشر پایمال شده، ایرانی که به دلیل سیاست های خانمان برانداز فاصله اش با کشورهای همسایه رقیب بیشتر می شود. کسی در این جنگ زرگری نمی پرسد که کجا رفت سند چشم انداز بیست ساله برای ایران پیشرفته. وقتی در این دعوا اسلام هم مطرح می شود گفته نمی شود که با گسترش سلطه دروغ و ریا چه بر سر اسلام آمده است. آیا این اسلام، اسلام آن مرجع عالیقدری است که به دلیل حقگویی خانه اش ویران می شود، یا اسلام امام جمعه ای است که بدون خم به ابرو اوردن تهمت یک میلیارد دلار پول از بیگانه گرفتن و منتظر ۵۰میلیارد دلار دیگر ماندن را به رقبای سیاسی می زند. یا اسلامی که به بهانه آن توسط سران بالای امنیتی افسانه سرایی پر از تهمت و دروغ در جامعه پخش می شود و در آن بخاطر حفظ خانه تارعنکبوتی اقتدارگرایان 30 سال گذشته انقلاب به زیر سوال می رود. وقتی ۷چهره شاخص و با سابقه روشن ادعانامه ای بر علیه این افسانه سازی به قوه قضائیه تحویل می دهند خودشان به زندان اوین برگردانده می شوند. آیا در اسلامی که حضرت علی(ع) ان را معرفی می کنند امکان دارد به جای متهمان، شاکیان را زندانی کنند؟



نه ایرانی که اینها به دنبال آن هستند مورد شناسایی و قبول ماست و نه اسلامی که معرفی می کنند و آن را ابزاری برای رسیدن به مطامع و منافع خود قرار می دهند.











جمعی از اسرای جنگ ایران و عراق که پس از پایان آن جنگ، بتدریج به ایران برگردانده شده و "آزادگان" لقب گرفتند، بمناسبت سالگرد آغاز بازگشت اسرای جنگی به ایران، با میرحسین موسوی نخست وزیر دوران جنگ دیدار کردند.



دراین دیدار که دکتر زهرا رهنورد همسر میرحسین موسوی نیز حضور داشت، اسرای به میهن بازگشته از مشکلات پس از رهائی از زندان های صدام حسین و بازگشت به ایران، بویژه مشکلات معیشتی خود سخن گفتند. آنها، همچنین نقطه نظرات خود را پیرامون اوضاع بحرانی کشور و رویدادهای پس از کودتای 22 خرداد مطرح کردند. در همین ارتباط، جنجال جدیدی که به جنگ حیدری – نعمتی میان رحیم مشائی رئیس دفتر احمدی نژاد و سرلشگر کودتاچی "فیروزآبادی" راه افتاده نیز مطرح شد. در همین دیدار، برخی اسرای به ایران بازگشته، از دوران زندان خود پس از انتخابات 22 خرداد، به جرم حمایت از جنبش سبز سخن گفتند.



میرحسین موسوی،در جمعبندی از گزارش هائی که به وی داده شد، ابتدا از نقش برجسته حجت الاسلام ابوترابی در بالا نگه داشتن روحیه اسرای جنگ ایران و عراق یاد کرد و گفت: ایشان که خود بعنوان مجاهدی آزاده، نقش مهمی در حفظ پایداری و وحدت اسرا در زندان های مخوف صدام داشت.



میرحسن موسوی در ادامه گفت:



این روزها در کنار این همه مشکلاتی که گریبانگیر کشور است، سر و صداهایی در مورد نسبت اسلام و ایران بلند شده است. البته کاملا مشهود است که سر و صدا برای اهداف خاص سیاسی است. عده ای همانطور که صدها میلیارد دلار درآمد نفتی کشور را در سال های گذشته به چاه ویل سرازیر کرده اند، امروز دنبال آن هستند به سرمایه های هویتی ملت را برای به دست آوردن منافع جناحی کوتاه مدت چوب حراج بزنند و گرنه همه ما می دانیم که برای رزمندگان ما در دفاع مقدس که از سرزمینمان دفاع می کردند بحثی به عنوان تقابل ایران و اسلام وجود نداشت.



در آن جنگ نابرابر طولانی یک سانتی متر از خاک میهن عزیزمان واگذار نشد، در عین حال جبهه ها بالاترین جایگاه تجربیات عرفانی بود. در آن جنگ، لحظه های عشق به میهن در مقابل عقاید مذهبی قرار نگرفت، بلکه آنچه ما شاهد آن بودیم آمیختگی اسلام و ایران در یک هویت واحد و فراگیر بود. اصولا هویت ملی اول انقلاب به نوعی تعریف شده بود که در راهپیمائی های منجر به پیروزی انقلاب، زرتشتیان و مسیحیان و کلیمیان در میان صفوف مسلمانان اعم از شیعه و سنی بودند و در جبهه ها هم کنار هم در کنار رزمندگان تکبیرگو رزمنده های اقلیت های دیگر نیز حضور داشتند و همیشه هم دارند.



در بحث های اخیر متاسفانه طرح یک جنگ زرگری تازه برای خط کشی های تازه دیده می شود و جالب است که امروز کسانی مدعی مکتب ایران شده اند که در کوتاه ترین زمان سازمان میراث فرهنگی کشور را متلاشی کردند. سازمانی که حافظ و نگهدارنده مظاهر هویت ملی ما باید باشد امروز شاهد آن هستیم که همان بلاهایی که بر سر سازمان برنامه آمد بر سر این سازمان نیز در حال فرود آمدن است. در این جنگ زرگری گفته نمیشود که کدام ایران است که باید به جهان معرفی شود و یا کدام اسلام است که باید ازآن دفاع شود.



در این جنگ زرگری گفته نمی شود که کدام ایران است که باید به جهان معرفی شود و یا کدام اسلام است که باید از آن دفاع شود. ایرانی با بالاترین آلودگی به اعتیاد، ایرانی با ۱۴٫۵درصد نرخ بیکاری و ۲۹درصد بیکاری در میان جوانان، ایرانی با زندان های پر از زندانیان سیاسی و دهان های دوخته و رسانه های خفه شده و حقوق بشر پایمال شده، ایرانی که به دلیل سیاست های خانمان برانداز فاصله اش با کشورهای همسایه رقیب بیشتر می شود. کسی در این جنگ زرگری نمی پرسد که کجا رفت سند چشم انداز بیست ساله برای ایران پیشرفته. وقتی در این دعوا اسلام هم مطرح می شود گفته نمی شود که با گسترش سلطه دروغ و ریا چه بر سر اسلام آمده است. آیا این اسلام، اسلام آن مرجع عالیقدری است که به دلیل حقگویی خانه اش ویران می شود، یا اسلام امام جمعه ای است که بدون خم به ابرو اوردن تهمت یک میلیارد دلار پول از بیگانه گرفتن و منتظر ۵۰میلیارد دلار دیگر ماندن را به رقبای سیاسی می زند. یا اسلامی که به بهانه آن توسط سران بالای امنیتی افسانه سرایی پر از تهمت و دروغ در جامعه پخش می شود و در آن بخاطر حفظ خانه تارعنکبوتی اقتدارگرایان 30 سال گذشته انقلاب به زیر سوال می رود. وقتی ۷چهره شاخص و با سابقه روشن ادعانامه ای بر علیه این افسانه سازی به قوه قضائیه تحویل می دهند خودشان به زندان اوین برگردانده می شوند. آیا در اسلامی که حضرت علی(ع) ان را معرفی می کنند امکان دارد به جای متهمان، شاکیان را زندانی کنند؟



نه ایرانی که اینها به دنبال آن هستند مورد شناسایی و قبول ماست و نه اسلامی که معرفی می کنند و آن را ابزاری برای رسیدن به مطامع و منافع خود قرار می دهند.



امروز که کشور با مسائل و بحران های مختلفی در سطح خارجی و داخلی روبروست. یکی از راه های برون رفت از این بحران ها برچیدن دروغ از جامعه و متوقف کردن این موج سازی های کاذب است. به جای این جریان سازی ها و افسانه سرایی های بیهوده امنیتی باید با ملت صادق بود و به جای طرح جنگ اسلامی-ایرانی باید به مردم گفته شود ایا حکومت حق ملت را در قانون اساسی قبول دارد یا نه و اگر قبول دارد چرا نه تنها ان اصول رعایت نمی شود، بلکه خلاف آن در جامعه عمل می شود. به گونه ای که قانون گریزی نقض حقوق بنیادین و اصول اولیه عدالت نهادینه می شود. گفتن اینکه ایران آزادترین در جهان است در حالی که زندان های ما پر از زندانیان سیاسی است مشکل را حل نمیکند .انکار مشکلات اقتصادی نیز در حالی که مردم آثار آن را هر روز با پوست و گوشت خود حس میکنند چیزی را حل نمی کند.



بنده به اقتدارگرایان می گویم: از انحصار گری، سرکوب و تخریب دست بردارید. به مردم و داوری ملت اعتماد کنید. صلح اجتماعی ایجاد کنید. مشکلات به پشتوانه همت این ملت سر فراز حل می شود و بحران ها پشت سر گذاشته می شود. مشکل موقعی حل می شود که زمینه انتخابات آزاد غیرگزینشی را فراهم آوریم و قوه قضائیه نشان دهد که از بازجوهای امنیتی فرمان نمی گیرد و مستقل است. بنده یقین دارم تشکیل یک دادگاه منصف و مستقل و علنی برای رسیدگی به همین شکایتی که هفت نفر از چهره های شناخته شده کشور تسلیم قوه قضائیه کرده اند بیش از توپ و تفنگ و موشک هایمان در برگرداندن امنیت به کشور می تواند موثر باشد.



همه باید بدانیم دفع خطرهای امنیتی برون مرزی، جلب قلب های مردم از طریق احقاق حقوق آنهاست. شما به مردم بازگردید انگاه خواهید دید به سرعت دانه های این بحران جمع خواهد شد و نیاز به معاملات و مراودات غیر شفاف که لاجرم تامین کننده ی منافع ملی نیست و یا تحمیل درد و رنج بیهوده قابل اجتناب به مردم نخواهید داشت.



البته برگشت به مردم مشکلاتی هم دارد که شاید سخت ترین انها تن دادن به آرای مردم به جای آرای دولتیان است.



در خاتمه همین جلسه از آزادگان برجسته ای چون مرحوم لشکری و شهید تندگویان نیز تقدیر شد.

No comments:

Post a Comment