Thursday, August 19, 2010

گزارش دریافتی درباره زمین گیر شدن فوتبال ایران

گزارش دریافتی درباره زمین گیر شدن فوتبال ایران

توپ دروغ در فدراسیون

گِرد تر از توپ فوتبال در زمین







اخراج علی كریمی از باشگاه استیل آذین در هفته گذشته سروصدای زیادی در محافل ورزشی و میان مردم و دوست داران علی كریمی بوجود آورد. سردار آجرلو مدیرعامل باشگاه استیل آذین دلیل این اخراج را روزه خواری كریمی عنوان كرده بود. اما همگان معتقدند گناه علی كریمی پیش از آنكه روزه خواری باشد حمایت از نامزدهای اصلاح طلب در انتخابات ریاست جمهوری دهم و بستن دست بند سبز در مسابقات مقدماتی جام جهانی در كره شمالی در همبستگی با جنبش سبز مردم است.



علی كریمی هفته گذشته در مصاحبه ای اعلام كرد كه با مدیریت فعلی باشگاه استیل آذین یعنی سردار آجرلو، این تیم بختی برای پیروزی در مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران نخواهد داشت. به گفته وی تنها با چیدن بازیكنان سرشناس نمی توان به قهرمانی رسید، بلكه مدیریت درست نیز لازم است كه در این باشگاه وجود ندارد. سردار آجرلو این انتقادها را تاب نیاورد و دستور اخراج علی كریمی را صادر كرد.



سردار آجرلو، در حالی كریمی را به بهانه روزه خواری اخراج كرد كه دو تن دیگر از بازیكنان این تیم یعنی معدنچی و محمد غلامی روز گذشته در مصاحبه ای اعلام كردند كه كلیه بازیكنان استیل آذین در روز مسابقه با استقلال ناهار صرف کردند!







اخراج علی كریمی و فضایی كه علیه وی ساخته اند اعتراض تند محمد دادكان رئیس سابق فدراسیون فوتبال را در پی داشت که در مصاحبه ای که با خبرگزاری ایسنا کرد، آن را به زبان آورد.



بدنبال مصاحبه دادكان با ایسنا و پاسخ سردار آجرلو به وی، یكی از دست اندركاران ورزش ایران كه محمد دادكان را از نزدیك می شناسد با تایید كامل سخنان دادكان گفت:



دادكان فردی صادق و رك گو است و برخلاف آقایان سرداران از انقلابیون و مسلمان پس از انقلاب نیست. وی از همان سالهای پیش از انقلاب كه در تیم پرسپولیس در دفاع راست بازی می كرد برخلاف جو باشگاه های آن زمان فردی مذهبی و نمازخوان بود و همیشه با همین شكل و قیافه ای بود كه امروز هست.



دادكان دانشجوی رشته ادبیات فارسی دانشكده ادبیات و زبان های خارجی بود و با آنكه سال 57 در سال آخر دانشكده بود جزو نخستین كسانی بود كه به اعتصابات دانشجویی پیوست. پس از انقلاب نیز دنبال مقام و موقعیت نرفت و با رفتارهای متعصبانه ای كه انجام می شد همیشه مخالف بود.



در زمان رییس جمهوری محمد خاتمی، دادكان رییس فدراسیون فوتبال شد و خود وی در برنامه 90 صریحا اعلام كرد كه "من در زندگی دو افتخار دارم. یكی گرفتن حكم ریاست فدراسیون از محمد خاتمی و دیگر گرفتن حكم اخراج از علی آبادی."











سردار اجرلو، درست به همان سبکی که احمدی نژاد در مناظره های تلویزیونی از آن میخواست برای مرعوب کردن موسوی استفاده کند، به دادكان پاسخ داده است:



برخي افراد كه سابقه توهين به جامعه خبرنگاران ورزشي را داشته‌اند و اهالي رسانه‌هاي ورزشي را متهم به دريافت پول و باج‌خواهي از اهالي ورزش مي‌كردند حالا وارد ميدان شده‌اند و مي‌خواهند مسائل شخصي خود را مطرح كنند.



سوال من از اين آقايان آن است، زماني كه جامعه رسانه‌اي ورزش را به باج‌خواهي متهم مي‌كرديد، اعتقادي به لزوم پوشاندن معايب ديگران و خودداري از تهمت زدن نداشتيد؟ من ترجيح مي‌دهم در مورد اين افراد سكوت كنم، اما در مجموع كساني كه مي‌خواهند از اين شرايط استفاده كنند و بازيكنان و جامعه فوتبال را عليه اين حكم تحريك كنند بايد از اصل موضوع آگاه شوند و به جاي اين‌كه مواضع شتابزده بگيرند شخص متخلف را محكوم كنند.(یعنی شتابزده محکوم کنند!)







اما دادکان در مصاحبه با ایسنا چه گفت:











امروزه افرادی فهمیده‌اند كه با دروغ پردازی، ریا و ظاهرسازی و استفاده از كارهای ریاكارانه می‌توانند به مقاصد خود كه همان اهداف مالی است، برسند.



محمد دادکان كه به شهادت بازیكنان هم‌نسلش یكی از بازیكنان با اخلاق فوتبال ایران بود و در تمام دوران بازی حتی یك كارت زرد هم دریافت نكرده اضافه کرد:



فوتبال بخشی از این جامعه است. متاسفانه در این روزها تظاهر و مردم فریبی حرف اول را در جامعه ما می‌زند و شرایط در باشگاه‌های ما هم بهتر نیست. كدام باشگاه می‌تواند ادعا كند كه به مسایل فرهنگی پرداخته و اگر باشگاهی را پیدا كردید كه مدعی فرهنگ سازی در فوتبال است بدانید كه او هم دروغ می‌گوید!



امروز آدم‌های ناتوان كه به دنبال آمال و آرزوهایشان هستند، به افراد برچسب منشوری بودن می‌زنند. نمی‌توان با چوب و تكفیر آداب و فرهنگ ایجاد كنیم. آقایان در خفا هزاران مشكل دارند و وقتی كسی در ظاهر اشتباهی می‌كند می‌خواهند آبروی او را ببرند. این عین بی‌دینی است. كسانی كه حرف از اخلاق و فرهنگ می‌زنند، خودشان از همه بدترند. بروید زندگی این افراد را ببینید كه چقدر خودشان ناپاك ترند. از ادب و فرهنگ حرف می‌زنند ولی خودشان سمبل بی‌ادبی و بی‌فرهنگی هستند.



رفتاری كه با علی كریمی و كریمی‌ها می‌شود دفعش بیشتر از جذب است. زمانی كه من رییس فدراسیون فوتبال بودم، بازیكنانی را می‌دیدم كه به خاطر شرایطی كه داشتند روزه‌خواری می‌كردند ولی من هیچ وقت آبروی این افراد را نبردم. برانكو 4 سال در فوتبال ایران بود. در این مدت در زمان ماه رمضان از خانه كه بیرون می‌آمد تا آخر شب مانند ما مسلمانان رفتار می‌كرد و این تنها به خاطر فضایی بود كه در فدراسیون فوتبال وجود داشت. ما چیزی را زور نمی‌كردیم و او هم احترام می‌گذاشت. اگر هم علی كریمی سهوا نوشیدنی را خورده شاید عذری داشته است. شاید مسافتی را طی كرده و دیگر روزه نبوده است. نباید همه چیز را با نیت سو نگاه كنیم.



جوی بوجود آمده كه یكی را روزه‌خوار بدانیم و دیگری را منشوری. این یك موج است. موجی كه می‌خواهیم رویش سوار شویم و سال بعد پول بیشتری بگیریم. خروجی این فوتبال كه سالانه 400 میلیارد تومان در آن هزینه می‌شود چیست؟ آیا می‌دانید كه خروجی این فوتبال صفر است؟ اگر می‌دانید كه گناهتان 10 برابر است و اگر نمی‌دانید چرا می‌خواهید با طبل بی‌صدا مردم را سرگرم كنید. من اگر در این فوتبال سمتی داشتم لیگ را تعطیل می‌كردم و می‌گفتم از این پول‌ها خبری نیست. بروید در همان خارج بازی كنید. چرا لژیونرهای ایرانی كه در اروپا و امارات بوده‌اند یكی یكی به ایران برمی‌گردند. دلیلش این است كه در اینجا پول بیشتری به آنها می‌دهند. من یك دفعه این مسئله را گفته‌ام و بار دیگر تكرار می‌كنم. چرا مربی كه در زمان ما 13 میلیون تومان پول می‌گرفت الان 400 میلیون تومان پول می‌گیرد. این بی درو پیكری فوتبال ایران نیست؟



مسوولان كمیته تربیت بدنی مجلس كه دنبال تحقیق و تفحص بودند تنها به دنبال این هستند كه عكس سه در چهارشان در روزنامه‌ها چاپ شود. نتیجه و خروجی كمیته ویژه رییس جمهور برای بررسی شكست ورزش ایران در المپیك چه شد؟ با دروغگویی به مردم می‌گویند كه كمیته تشكیل داده‌ایم. كدام كمیته؟ آنهایی كه می‌آیند شخصیت آدم‌ها را زیر سوال می‌برند خودشان از همه بدترند. آیا بازیكنی كه 700 میلیون تومان می‌گیرد مربی كه حداقل 500 میلیون تومان می‌گیرد و مدیری كه 300 میلیون تومان می‌گیرد آیا این دعواها را به خاطر اخلاق به راه می‌اندازد. بروید ببینید مدیران در این فوتبال چقدر می‌گیرند. ما الگوها را می‌زنیم كه این مدیران غیرورزشی به فوتبال بیایند و خروجی فوتبال همین می‌شود كه می‌بینید. امروزه شرایطی ایجاد شده كه آدم‌ها می‌آیند و دم از مسائل فرهنگی می‌زنند و می‌گویند كارهایشان به خاطر حفظ شئونات و نظام است اما در واقع آنها به دنبال مقاصد خود هستند.

No comments:

Post a Comment