Tuesday, March 22, 2011

دید و بازدید عید در فیس‌بوک

شیوا نظرآهاری روی صفحه هم بند خود بهاره نوشته «هشتاد و نه هم تموم شد واسه‌ات تو زندان.. من هی گفتم تا عید مرخصی میدن و ندادن.. دومین سال تحویل تو زندان، به سومی نمی‌رسه.. ایمان دارم که نمی‌رسه.. اون پله‌ها، اون در کوچیک آهنی، منتظر قدم‌های توأن که وایسی اون بالا و بخندی و آروم آروم بیای پایین.. تمام خیابونای این شهر منتظر قدم‌های توأن.. به سومین عید نمی‌رسه، بهار.. باور کن.. نمی‌رسه»




«سال نو مبارک . امیدوارم سال جدید سال برکت و شادمانی برای شما و خانواده‌تان باشد.»

«نوروز خجسته عزیز»

«کاش نزدیک تر بودی تا بهار را در کنار هم جشن می‌گرفتیم.»

«به امید طنین سبز بهاری بر چهار فصل ایرانی آزاد»

«نوروز هزار و سیصد و نود مبارک، با آرزوی دلهایی شاد، اگر دلهایمان شاد نبودند و دلهایی شادتر ا»

«دوستان عزیزم سال نو مبارک, سال خوبی را برایتان آرزو می کنم, امیدوارم شما به زندگی و زندگی به شما لبخند بزند»

«سال نو و نوروز بر شما شادباش باد. اميدوارم اين سال، سال خبرهاي خوش باشد. سالي که منتظرش بوديم»

«ﺳﺎﻝ ﻧﻮ ﻭ ﺑﻬﺎﺭﯼ ﻧﻮ ﺭﺍ، ﻓﺮﺻﺘﯽ ﻧﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺎﺯﻩ ﺷﺪﻥ ﻭ ﺑﺎﺯﻧﮕﺮﯾﺴﺘﻦ ﺑﺮ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺯﯾﺴﺘﻦ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺎﺯﻧﯿﻨﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺻﺖ ﻧﻮ ﺷﻮﺭﯼ ﻧﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻭ ﺑﻬﺘﺮ ﺯﯾﺴﺘﻦ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ. ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﻡ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﻼﻣﺖ ﻭ ﺳﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻭ ﺭﻭﺷﻦ ﺑﯿﻦ ﺑﺎﻗﯽ ﺑﻤﺎﻧﯽ سال نوی همه ی دوستای گلم مبارک»





تا سال‌ها قبل، دید و بازدیدهای عید ، در اتاق‌ها ی بزرگ خانه‌ها شکل می‌گرفت. مهمان ها بدون تلفن زدن و پیغام گذاشتن راهی خانه فامیل و آشنایان می‌شدند و اگر دررا کسی باز نمی‌کرد کارتی و یا کاغذی داخل خانه می‌فرستادند«خدمت رسیدیم تشریف نداشتید.»

با گسترش تلفن، قرار ملاقات‌ها از چند روز قبل تنظیم می‌شد. هر کسی برای رفتن به خانه بزرگتر و آشنای خود به خانه او تماس می‌گرفت«خاله جون ، ما واسه شب چهارشنبه میایم یه توکه خونتون.خودتون رو هم تو زحمت نندازین . عید دیدنیه دیگه.»





بعدها و با آمدن موبایل وضع کمی تغییر کرد.«ببین احمد، یک سر می‌ریم خونه خاله مریم، بعد همون جا به سارا و حسین زنگ می‌زنیم اگر خونه بودند یک سر هم می‌ریم سراغ اون دو تا.»

یا شکل دیگرش اس ام اس بود« سال نو مبارک ندا جان. امیدوارم سال خوبی داشته باشی. »

«سلام عزیزم.سال خوبی داشته‌باشی . فکر می‌کنی امروز برای دیدار عید خوب باشد؟»

برای خیلی ها که دورترهستند هم وضع شکل دیگری یافت« دوست خوبم سال نو همراه با برکت الهی برای تو و خانواده ات همراه باشد. نوروزباستانی مبارک باد.سحر»

«امیدوارم در سال جدید آرزوهایت به حقیقت بپیوندد»





اما پدیده ایمیل و فیس بوک شکل کار را تغییر ماهوی و پررنگی داد. در سال‌های اخیر نامه‌های تبریک سال نو، کارت پستال های عید و تبریک‌های نوروزی الکترونیکی بازار بسیار پر رونقی داشته‌است.بعضی سایت‌ها به عرضه تصاویر الکترونیکی نوروز پرداختند.بعضی سایت‌ها پیام‌های نوروزی را جمع‌آوری کرده‌لند که در افراد با مراجعه به آن سایت‌ها توان یافتن پیام مورد علاقه خود را دارند.اما فیس بوک پدیده جدیدی است که در آن عید به شکل دیگری رقم خورده‌است. در این دنیای مجازی افراد عکس‌های طبیعت، شعرها، آهنگ‌ها و پیام‌های خود را در اختیار هم دیگر می‌گذارند. تعداد زیادی از ایرانیان از سفره هفت سین خود عکس گرفته و هفت سین خود را به نمایش می‌گذارند. تعدادی از مردم نیز برای یکدیگر پیام‌های نوروزی می‌گذارند و از حال هم خبردار می‌شوند

« امسال سال نو شمال - عکس ها برای منطقه نمک آبرود است.»

« سال نوی شما مبارک دوستان خوب مجازی من . امیدوارم هر جای دنیا که هستید خرم و شاد باشید.»

«به سلامتی وطن که بهارش یه صفای دیگه داره»





بعضی از زندانیان سیاسی هنوز پیام تبریک را روی صفحات فیس بوک خود دریافت می‌کنند آنها نمی‌دانند که دوستان بسیاری هنوز به یاد آنها صفحات فیس بوک‌شان که مدت‌هاست خاک می‌خورد را پر از پیام‌های تبریک می‌کنند. مثلا صفحه فیس بوک علی ملیحی:« امیر رشیدی نوشته:دارم از تو دفتر تلفنم یکی یکی به همه تلفن میکنم، به شماره تو رسیدم. عیدت مبارک علی :*»





عسل اخوان برایش نوشته:«علی می دونه چند وقته نیستی؟ داره دوباره یک سال تموم میشه و سال جدید می شه....قول دادم به خودم که غر نزنم، اما واقعا دیگه اعصابم خورد شده...همش می یای تو ذهن و یادم و دلم، دلم برات تنگ شده.....خیلی نمی یام بنویسم اینجا که لوس بازی نکنم یه وقت، اما دلم، .....»





صفحه فیس‌بوک بهاره هدایت نیز دیدنی است«بهاره باز هم بهار آمد و تو نیامدی. به امید آزادی و روزهای روشن.»





شیوا نظرآهاری روی صفحه هم بند خود بهاره نوشته«هشتاد و نه هم تموم شد واست تو زندان.. من هی گفتم تا عید مرخصی میدن و ندادن.. دومین سال تحویل تو زندان، به سومی نمی‌رسه.. ایمان دارم که نمی‌رسه.. اون پله‌ها، اون در کوچیک آهنی، منتظر قدم‌های توأن که وایسی اون بالا و بخندی و آروم آروم بیای پایین.. تمام خیابونای این شهر منتظر قدم‌های توأن.. به سومین عید نمی‌رسه، بهار.. باور کن.. نمی‌رسه»





قدیمی‌ها در فیس‌بوک همدیگر را پیدا کرده‌اند، پیرمردهایی که تازگی به فیس‌بوک پیوسته‌اند دوستان جدید خود را در فیس‌بوک پیدا کرده‌اند« آقا حسین آقا این همه سال نمی‌دونستم در کدوم خونه رو بزنم که بهت عید مبارک بگم اما الان می‌دونم که باید در خونه ات را در فیس‌بوک بزنم. بین ما هزاران کیلومتر فاصله است اما اینجا می‌گویم سال نو مبارک.»

No comments:

Post a Comment