Monday, April 25, 2011

سرنوشت بنی صدر در انتظار احمدی نژاد

حجت السلام جعفر شجونی، دبیر جامعه وعاظ تهران اگرچه هنوز "هاله نور" احمدی نژاد را رد نمی کند اما مشایی در کنار وی را چرا. این عضو حزب موتلفه اسلامی و جامعه روحانیت مبارز، در مصاحبه با روز، ضمن تاکید بر اینکه مجلس باید "اشراف کامل رهبر بر وزارت خانه های خارجه و اطلاعات را قانونی کند" خبر از آن می دهد که: بعضی ها می خواهند برای امیال خودشان در این دووزارت خانه "آنتن" داشته باشند.




و اگر وضعیت کنونی ادامه یابد: احمدی نژاد هم به سرنوشت بنی صدر و منافقین و... دچار خواهد شد.



این مصاحبه در پی می آید.







سلام حاج آقا! می خواستم نظر شما را در مورد حکم رهبر برای آقای مصلحی، وزیر اطلاعات، بپرسم.



رهبر حتما باید در این کشور بر دو وزارت خانه اشراف داشته باشد؛ یکی وزارت امور خارجه یکی وزارت اطلاعات.







چرا؟



چون اینها پست های کلیدی کشورست که باید رهبر بر آنها اشراف کامل داشته باشد. اگر هم تا حالا نشده به نظر من وظیفه مجلس شورای اسلامی است که این موضوع را قانونی کند.







چرا؟



چون متاسفانه بعضی ها به میل خودشان می خواهند در کار امور خارجه یا در کار اطلاعات دخالت کنند. یا به قول معروف می خواهند در این دو وزارتخانه آنتن داشته باشند، جاسوس داشته باشندبرای امیال خودشان.







این بعضی ها چه کسانی هستند؟



بعضی ها گروهی اند، حزبی اند، مریض اند؛ مریض.







مثلا چه کسانی؟



حالا هر کس دیگر. مثلا در همین مسئله وزارت اطلاعات گفتند رئیس دفتر می خواسته آقای عبداللهی باشد. خب ببینید این جور چیزها شده...







رئیس دفتر؟



مشایی. مثلا در استان ما، گیلان، بنده و امام جمعه و نماینده ولی فقیه و تمام نمایندگان مجلس و همه ارگان ها دل مان می خواست یک آدم لایقی را، که سردار قربان زاده باشد، استاندار رشت بکنیم. من هم نامه به رئیس جمهور نوشتم هم به رئیس دفترش و خواسته مردم راگفتم؛ والا بنده هیچ کاری در آنجا ندارم. چون استاندار قبلی هم مازندرانی بود، که آقای قهرمانی باشد ـ حالا نمی دانم آقای قهرمانی را به کویت برده یا ایتالیا، هر جا برده ـ اما متاسفانه مشایی آخرسر یک مازندرانی را به استان گیلان تحمیل کرد که هیچ کدام ما راضی نیستیم.







چرا؟ این کارها می تواند مملکت را به بحران بکشاند؛ چرا این کارها را می کنند؟



هوای نفس خانم؛ یعنی من تنها کسی که دیدم که به قدرت رسید و مغرور نشد امام خمینی بود. بقیه به قدرت که می رسند غالبا غرور جلویشان را می گیرد؛ فامیل بازی، پارتی بازی... امیر المومنین در نهج البلاغه می گوید چهار چیزآفت نظام است: یکی ظلم به مردم، یکی بلند کردن بیت المال مسلمین، یکی فامیل بازی، یکی هم رشوه...





این چهار کار را هم که ماشالله خیلی ها می کنند..



بله؛ خب این آفت نظام است. هر چیزی یک آفتی دارد، انقلاب ما را هم این آفت زد.







زد؟



بله زد. شما نگاه کن با پارتی بازی در این بانک ها به بعضی ها۴۰۰ میلیارد تومن وام دادند به من و شما ۵۰۰ هزار تومن هم نمی دهند.







بعد به شما می گویند زمین دارید، گاوداری دارید، ....



بله. خدا به سر شاهدست پسر من آه در بساط ندارد اما نوشتند ۸۰۰ میلیون یورو خارج کرده.







۸۰۰ میلیون یورو؟ !!



خود من ۷۴۰ میلیون دلار در لندن دارم.







۷۴۰ میلیون دلار؟ !!



بعله؛ بعد این آقای نوری زاده که با رادیوی چی چی حرف می زند می گوید این شجونی را زینبیه هم راه نمیدهند [در سوریه] لندن راهش بدهند!! گوش می کنید؟







بله



خب من از جوانی حرف حق را می زدم؛ خربزه می خوردم، پای لرزش هم می نشستم.







حالا چرا این حرف ها را درباره شما می زنند؟ چرا با شما بدند؟ چرا جامعه وعاظ ولایی را در برابر جامعه شما درست کردند؟ کی این کار را کرد؟



خب اینهاهم هوای نفس است. پلو با پول. اینها واعظ نیستند خانم؛ واعظ نما هستند. لباس غصبی پوشیده اند.... ما سال ها می رویم کسی به ما هزار تومان هم پول نمی دهد ولی آن آقا می گوید "خیرین" به ما پول می دهند. نخیر؛ جاسوس ها پول می دهند. خائن ها به اینها پول می دهند...







یعنی مشایی؟



بله؛ از خارج و داخل به اینها پول می دهند. ببین؛ یک وقتی می گفتند انگلیسی ها به بعضی آخوندها پول می دادند که هر روز روضه حضرت زهرا بخوانند و عمر را لعنت کنند تا اخلاف بین شیعه و سنی درست کنند. خانم جان؛ پول های دشمن هزار جور خرج می شود...





خب حاج آقا فکر نمی کنید وقتی بعضی ها آقای احمدی نژاد را آنقدر گنده کردند، گنده کردند، بردند بالا، بردند بالا، نتیجه اش این می شود که او حالا حرف هیچ کس را گوش نکند؟ مثلا همین که نوشتند معجزه هزاره سوم است؛ همین که تایید کردند که دور سرش هاله دارد. فکر نمی کنید نتیجه اش همین بود...



البته هر کدام از اینها جای بحث دارد؛ مثلا ما که نمی توانیم به کسی بگوییم هاله ات دروغ است. حافظ می گوید فیض روح القدس ار باز مدد فرماید/ دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد. الان می گویند آیت الله بهجت دعا خواند به یک دانه قند و داد به یک خانم مریض؛ سرطان خونش خوب شد. متوجه هستید؟ ما نه می توانیم بگوییم دروغ است نه می توانیم به کلی هم بگوییم اینطورست. این وسط می گوییم برای خدا کاری ندارد. همان فیض روح القدس ار باز مدد فرماید. الان هم من عقیده ندارم آقای احمدی نژاد جلوی رهبر ایستاده باشد....







خب هنوز مصلحی را به جلسه هیات دولت دعوت نکرده، به جلسه هیات دولت هم نرفته. وقتی رهبر یک چیزی می گوید که دیگر نباید حرف باشد؛ درست است؟



بله؛ ولی انشاالله دعوت می کند. دیروز رهبر ما طوری سخن فرمودند که دولت خدمتگزارست من هم هر وقت مصلحت بدانم یک تذکر می دهم. اما خدای نکرده اگر هر کسی، احمدی نژاد یا غیر احمدی نژاد، از فرمان ولایت کج بشود به سرنوشت بنی صدر و منافقین و قطب زاده و شریعتمدار و منتظری و بقیه دچار می شود. ما احترام مان برای آقای احمدی نژاد سر جای خودش هست ولی یک لجبازی او را دوست نمی داریم و آن قصه، قصه مشایی است. بارها مراجع تقلید، علما، به خود ما گفتند. ما هم با آقای مشایی صحبت کردیم. بعد آن جامعه وعاظ ولایی آن قدر احمق اند که می گوینداحمدی نژاد را بدون مشایی نمی شود دوست داشت ولی ادعا می کنند که رهبر را قبول داریم مصباح یزدی را قبول نداریم. چون آقای مصباح می گوید این جور حرف ها که مشایی می زند حرف آدم های غیر خودی است؛ تیمسار فیروز آبادی می گوید این حرف ها مال آدم های افسار گسیخته است؛ دیگران هم می گویند این حرف ها جنحالی است. شما نگاه کن وزارت امور خارجه داریم اما در این هیر و ویر این آقایان می روند دربار پادشاه اردن! خب کسی که با پادشاه اردن می نشیند یا بیسوادست یا احمق یا خائن.







حتما شما هم شنیده اید که بعضی ها می گویند آقای احمدی نژاد می خواهد از این طریق، راسا با آمریکا رابطه برقرار کند. برای این کار لازم دارد هم سیاست خارجی را در اختیار بگیرد هم وزارت اطلاعات را. بعد با این دو حربه که اسلحه مهمی هم هست، جلو رهبر بایستد. برای همین می گویند فتنه بعدی فتنه مهم تری می شود. شما چه می گویید؟



من این جور حرف نمی زنم؛ ولی می گویم اگر کسی خدای ناکرده جلو رهبر بایستد، جلوقانون اساسی ایستاده، جلو امام خمینی ایستاده و مقدمات واژگونی خودش را فراهم کرده. من چنین نسبتی نمی دهم ولی خب انسان است دیگر؛ انسان ممکن است مغرور باشد، به قدرت برسد و اطلاعات عوضی بدهد یا به اسم وزارت اطلاعات قتل های زنجیره ای انجام بدهد که آبروی نظام را ببردـ در همان دوره آقای خاتمی ـ من عقیده ام این است که همان طور که دیروز رهبر فرمودند دولت خدمتگزارست منتها بعضی اشتباهات جزیی دارد که باید آنها را برطرف کرد.

و اگر نکند؟


به سرنوشت دیگران مبتلا می شود.

No comments:

Post a Comment