Wednesday, October 12, 2011

دو کلام حرف حساب رهبر در میان حرف های ناحساب او رهبر جمهوری اسلامی، پس از یک تدارک وسیع و پرهزینه برای استقبال از وی که سپاه پاسداران در آن نقش اصلی را داشت، به کرمانشاه سفر کرد. درباره تدارک این استقبال گزارش کوتاهی داریم که در همین شماره پیک نت می خوانید. علی خامنه ای در جریان این سفر در استادیوم ورزشی این شهر حضور یافته و سخنرانی کرد. مانند همیشه در سخنرانی او نقطه نظراتی واقعی نیز وجود داشت، که پس از آمیخته شدن با اغراض شخصی و توجیه سیاست های خود وی در دو دهه اخیر، این واقعیت ها در میان آن اغراض شخصی و نتایج عملکرد خود او در جمهوری اسلامی ناپدید شد. از جمله در توجیه کودتای 22 خرداد و ستایش از دو راهپیمائی حکومتی که یکی از آنها به راهپیمائی "ساندیسی" در میان مردم معروف است. و یا فاجعه دزدی و اختلاس میلیاردها دلار پول نفت کشور که در طرح خصوصی سازی معروف به اصل 44 وی برباد رفته است و یا زندانی کردن صادق ترین مدیران و کارگزاران دهه اول جمهوری اسلامی و تزریق امثال "خاوری" دزد و دو تابعیتی به سیستم اداری و بانکی کشور بعنوان رویش یافتگان بعد از انقلاب. و یا پر کردن مجلس از نمایندگانی که حتی اختیار طرح سئوال از احمدی نژاد را هم ندارند و هر کدام که خواسته اند چنین کنند برایشان از بیت رهبری پوزه بند ارسال شده است! نمایندگانی که در میان آنها عوامل قتل و ترور داخلی و خارجی وجود دارد. وقتی با رای مردم چنان کردند که یک جنبش ملی در برابر آن به خیابان آمد، حالا چگونه می توان انتظار انتخابات پرشور و پرنشاط داشت؟ و... وقتی این کارنامه در برابر مردم است، آنها چگونه قبول کنند حرف های درست او در باره جنبش وال استریت امریکا را؟ و گرفتاری درست از همینجا آغاز شده و چشم اسفندیار ضربه خارجی به ایران همینجاست. یعنی مردم ادعاهای رهبر و کارگزاران جمهوری اسلامی را درباره استکبار و امریکا و غرب و ... قبول ندارند. چگونه می توان منتقد سیستم اقتصادی غرب بود و مدعی سرنگونی آن، و آنوقت خود و دولتی که به زور کودتا بر سر کار نگهداشته؛ مجری برنامه صندوق بین المللی پول برای خصوصی سازی و لیبرالیسم اقتصادی؟ چگونه می توان در نظامی که تولید در آن نابود شده و سالی بالغ بر 60 میلیارد دلار – از پارچه عبا و عمامه تا پرده بکارت- وارد می شود، دم از سقوط اقتصاد سرمایه داری امریکا و غرب زد و پیروزی چنین نظام و چنین اقتصادی در ایران؟ اینست آن تضادی که در سخنان و نتایج عملکرد آقای خامنه ای وجود دارد و با پر کردن یک استادیوم ورزشی و سر دادن شعار چنین تضادی حل نمی شود.



دو کلام حرف حساب رهبر
در میان حرف های ناحساب او
 
 
 
 
رهبر جمهوری اسلامی، پس از یک تدارک وسیع و پرهزینه برای استقبال از وی که سپاه پاسداران در آن نقش اصلی را داشت، به کرمانشاه سفر کرد. درباره تدارک این استقبال گزارش کوتاهی داریم که در همین شماره پیک نت می خوانید.
علی خامنه ای در جریان این سفر در استادیوم ورزشی این شهر حضور یافته و سخنرانی کرد. مانند همیشه در سخنرانی او نقطه نظراتی واقعی نیز وجود داشت، که پس از آمیخته شدن با اغراض شخصی و توجیه سیاست های خود وی در دو دهه اخیر، این واقعیت ها در میان آن اغراض شخصی و نتایج عملکرد خود او در جمهوری اسلامی ناپدید شد. از جمله در توجیه کودتای 22 خرداد و ستایش از دو راهپیمائی حکومتی که یکی از آنها به راهپیمائی "ساندیسی" در میان مردم معروف است. و یا فاجعه دزدی و اختلاس میلیاردها دلار پول نفت کشور که در طرح خصوصی سازی معروف به اصل 44 وی برباد رفته است و یا زندانی کردن صادق ترین مدیران و کارگزاران دهه اول جمهوری اسلامی و تزریق امثال "خاوری" دزد و دو تابعیتی به سیستم اداری و بانکی کشور بعنوان رویش یافتگان بعد از انقلاب. و یا پر کردن مجلس از نمایندگانی که حتی اختیار طرح سئوال از احمدی نژاد را هم ندارند و هر کدام که خواسته اند چنین کنند برایشان از بیت رهبری پوزه بند ارسال شده است! نمایندگانی که در میان آنها عوامل قتل و ترور داخلی و خارجی وجود دارد. وقتی با رای مردم چنان کردند که یک جنبش ملی در برابر آن به خیابان آمد، حالا چگونه می توان انتظار انتخابات پرشور و پرنشاط داشت؟ و...
وقتی این کارنامه در برابر مردم است، آنها چگونه قبول کنند حرف های درست او در باره جنبش وال استریت امریکا را؟ و گرفتاری درست از همینجا آغاز شده و چشم اسفندیار ضربه خارجی به ایران همینجاست. یعنی مردم ادعاهای رهبر و کارگزاران جمهوری اسلامی را درباره استکبار و امریکا و غرب و ... قبول ندارند. چگونه می توان منتقد سیستم اقتصادی غرب بود و مدعی سرنگونی آن، و آنوقت خود و دولتی که به زور کودتا بر سر کار نگهداشته؛ مجری برنامه صندوق بین المللی پول برای خصوصی سازی و لیبرالیسم اقتصادی؟ چگونه می توان در نظامی که تولید در آن نابود شده و سالی بالغ بر 60 میلیارد دلار – از پارچه عبا و عمامه تا پرده بکارت- وارد می شود، دم از سقوط اقتصاد سرمایه داری امریکا و غرب زد و پیروزی چنین نظام و چنین اقتصادی در ایران؟
اینست آن تضادی که در سخنان و نتایج عملکرد آقای خامنه ای وجود دارد و با پر کردن یک استادیوم ورزشی و سر دادن شعار چنین تضادی حل نمی شود.

No comments:

Post a Comment